گفتگو با لیلا موسوی بازیگر نقش ستوان الهام در سریال «کلانتر۳»


کرد و از سال ۷۶ بازی مقابل دوربین را نیز تجربه کرده است.
آن هم به واسطه مجموعه «خانواده محبوب».
او میگوید هنوز دغدغه تئاتر را با خود دارد.
موسوی در سریال «کلانتر» عهدهدار نقش سروان الهام بود.
به این بهانه با او گفتگویی داشتهایم که میخوانید.
سایر کارهای تلویزیونی و سینمایی که لیلا موسوی در آن ایفای نقش داشته است، عبارتند از: شهر فرشتگان، عمارت فرنگی،
ستاره خضرا، تخت جمشید، سر روزولت، بازهم سیب داری؟ که فیلم سینمایی اخیر (بازهم سیب داری) در جشنوارههای خارجی نیز
موفق بوده است.
از تولد هنریتان برایمان بگویید.
مثل اغلب دوستان بازیگرم از کودکی به این کار علاقه داشتم و جزو دغدغههایم بود تا این که در نوجوانی،
یعنی زمانی که در دوره راهنمایی تحصیل میکردم، به تئاتر علاقهمند شدم و تا سال ۷۳ به طور جدی تئاتر
را پیگیری کردم و پس از مدتی هم به عضویت یکی از گروههای تئاتری درآمدم.
پس از ابتدا کارتان را با بازی روی صحنه آغاز کردید؟ بله.
از همان ابتدا دغدغهام بازی در تئاتر بود تا سینما یا حتی تلویزیون.
به همین دلیل تئاتر را بیشتر و جدیتر پیگیری کردم.
تاکنون چه تئاترهایی را کار کردهاید؟ کارهای زیادی که از جمله آنها میتوانم به نمایشهای درج مشکین، بانوی بینشان، دشمنان
جامعه سالم، آینه تو سقف منه و …
اشاره کنم.
البته در تئاتر بیشتر با آقای حسین پارسایی کار کردهام.
خیلی از بازیگران تئاتر با وسواس به سمت کارهای تصویری میآیند.
این اتفاق برای شما چگونه افتاد؟ سال ۷۶ بود که برای اولین بار مقابل دوربین تلویزیون ظاهر شدم.
آن هم به واسطه بازیام در سریال «خانواده محبوب».
اما باید بگویم که بازی روی سن تئاتر حال و هوای دیگری دارد.
برای همین هم هنوز بازی در تئاتر را به کارهای تصویری ترجیح میدهم.
تجربه بازی در تئاتر چقدر به شما در کارهای تصویریتان کمک کرد و موثر بود؟ خیلی زیاد، چراکه بازی در
تئاتر زیربنای اصلی کار یک بازیگر است و به او کمک میکند که تواناییهای خود را بشناسد تا بتواند خود
را در موقعیتهای مختلف و نقشهای دیگر محک بزند.
اما قطعا بازیگر آزادی را که روی صحنه تئاتر دارد، مقابل دوربین سینما یا تلویزیون ندارد، این مساله را قبول
دارید؟ بله، صد درصد.
اصلا رهایی کار تئاتر لذت دیگری را به بازیگر میبخشد.
در صورتی که مقابل دوربین مجبور هستی با تکنیک بیشتری عمل کنی و دائم باید حواست به دوربین باشد.
برخلاف کار تئاتر که اصلا دستت بسته نیست و میتوانی آزاد روی صحنه بازی کنی.
پس شما هم جزو بازیگرانی هستید که به دوربین و تکنیک آن پایبند هستید؟ به آن شکل خیر.
بعکس سعی میکنم با نقشهایم زندگی کنم و در آنها غرق شوم، بنابراین چندان درگیر دوربین نمیشوم.
اما خیلی هم نمیتوان آزاد رفتار کرد.
خب برویم سراغ مجموعه کلانتر.
چه شد که نقش ستوان الهام را بازی کردید؟ من قبلا با آقای زائری، تهیهکننده همکاری داشتم و به واسطه
ایشان به آقای شاهمحمدی معرفی شدم و پس از این که فیلمنامه را خواندم پذیرفتم که در این کار حضور
داشته باشم.
چرا؟ چون نقش ستوان الهام، نقش تازه و جذابی برایم بود.
چقدر طول کشید تا بتوانید به این نقش، نزدیک شوید؟ خیلی با این کاراکتر آشنایی نداشتم.
اما پس از این که گریم شدم و لباس یک پلیس زن را پوشیدم کمکم توانستم ستوان الهام را در
خودم پیدا کنم و به او نزدیک شوم.
فکر نمیکنید شخصیت ستوان الهام بیش از اندازه مثبت است؟ ما در طول کار درست مانند فیلمنامه پیش رفتیم.
اگر شخصیت الهام اینطور به نظر میرسد، دست من نبوده است، چراکه ما عین فیلمنامه رفتار میکردیم.
اما فکر میکنم ستوان الهام بعکس یک جاهایی بسیار با جسارت و جدیت عمل میکند که این مساله او را
از یک شخصیت تخت و تکبعدی درآورده است.
اما جدیت با خشک بودن فرق میکند؟ بله.
اما نباید این مساله را هم نادیده گرفت که به هر حال ما در نشان دادن برخی مسائل دچار ممیزی
هستیم و از این نظر چندان دستمان باز نبود.
ضمن این که به هر حال پلیس چه زن و چه مرد، جدیت خاص خودش را دارد.
با توجه به این که اولین تجربهتان را با شاهمحمدی داشتید، وی را چطور کارگردانی دیدید؟ او کارگردانی جدی و
منضبط بود و البته دوست خوبی برای تکتک افراد گروهشان.
سکانس دوستداشتنی شما در این سریال؟ کلا سکانسهایی که با سروان شایان داشتم را دوست دارم.
چون حس خاصی در همه آنها وجود دارد و آن کشمکشها ارتباط این دو را باهم جذابتر کرده است.
راستی چرا ستوان الهام آنقدر زود جواب بله را به شایان گفت، آن هم هنگام ماموریت؟ واقعیتش این طور نبود.
درواقع خواستگاری اصلی در آگاهی بود که متاسفانه به دلایلی این صحنهها حذف شدند.
سریال کلانتر را نسبت به سریهای قبلی آن چطور دیدید؟ به نظرم در سری جدید این سریال، قصهها پختهتر هستند
و ساختار محکمتری هم وجود دارد.
برای همین هم مخاطبان توانستهاند با این مجموعه بخوبی ارتباط برقرار کنند.
صحنههای اکشن هم در این سریال کم وجود دارد.
بله همینطور است.
از همان ابتدا آقای شاهمحمدی روی بعد روانشناختی قتلها اشاره داشت.
به همین دلیل ما صحنههای قتل را کمتر میبینیم.
ستوان الهام چقدر به شخصیت واقعی شما نزدیک بود؟ یک جاهایی من هم جسارت ستوان الهام را دارم.
برای انتخاب کارهایتان در حال حاضر چهمعیارهایی دارید؟ طبیعتا فیلمنامه خوب و کارگردان برای انتخاب یک کار در اولویت هستند.
چه نوع سبکی را دوست دارید کار کنید، طنز یا جدی؟ من به کارهای فلسفی علاقهمندم که متاسفانه اینگونه کارها
کمتر ساخته میشود.
البته سالها پیش یک فیلم سینمایی به نام «باز هم سیب داری» در این زمینه کار کردهام که هنوز اکران
نشده است.
این فیلم فضای سوررئال داشت و در جشنوارههای خارجی هم موفق بود.
تاکنون در چندین تلهفیلم هم حضور داشتهاید، این نوع کارها را چگونه ارزیابی میکنید؟ بعضی از تلهفیلمها خوب بودهاند و
بعضی دیگر خیر.
بستگی به فیلمنامه و کارگردان دارد، اگر فیلمنامه خوب باشد، حتما اتفاق خوبی میافتد.
ولی اگر فیلمنامه خوب نباشد، جذابیتهای لازم هم وجود نخواهد داشت.
غیر از بازیگری به چه هنر دیگری علاقهمندید؟ موسیقی هم جزو دغدغههای اصلی من است و دوست دارم در این
زمینه هم فعالیت کنم.
ساز خاصی هم میزنید؟ بله.
با سهتار و تنبور آشنا هستم.
در این سالها چقدر دلتنگ تئاتر هستید؟ خیلی.
اگر سالی یک یا دو تئاتر کار نکنم بسیار ناراحت میشوم.
ارتباط با تماشاچی حال عجیبی دارد.
مخاطب تلویزیون را بیشتر دوست دارید یا تئاتر را؟ طبیعتا تلویزیون مخاطبان زیادی دارد و به همین دلیل دوست ندارم
آن را از دست بدهم، البته تئاتر هم اهالی خودش را دارد که آنها هم قابل احترام هستند.
محبوبه ریاستی