زمان دل کندن از شهرزاد مشخص شد!
سریال شهرزاد رو به اتمام است . دیگر زمان این رسیده که از دوشنبه های دلچسب مان خداحافظی کنیم چرا که زمان پایان سریال شهرزاد مشخص شد.
زمان پایان سریال شهرزاد
پخش و توزیع فصل سریال «شهرزاد» تا نیمه خرداد در ۱۶ قسمت به پایان می رسد و
مراحل تولید و فنی سریال همزمان با توزیع قسمت آخر ادامه خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار مهر، فصل سوم سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی که در
۱۶ قسمت در شبکه نمایش خانگی عرضه می شود همچنان در مراحل فنی و تولید قرار دارد.
زمان پایان سریال شهرزاد مشخص شد
زمان پایان سریال شهرزاد نیمه خرداد می باشد، هنوز مراحل پس از ضبط این سریال از جمله موسیقی، تدوین و … باقی مانده است تا خود زمان توزیع سریال در شبکه نمایش خانگی ادامه دارد.
توزیع فصل سوم سریال «شهرزاد» در سال ۹۶ آغاز شد و تصویربرداری آن تا اسفند ۹۶ ادامه داشت.
روز سوم اردیبهشت قسمت دهم این سریال در شبکه نمایش خانگی عرضه شد.
سندروم سریال سازی فست فودی
صنعت عرضه و تقاضا همانقدر که به افزایش تولید و ارضای بیشتر میل مصرفکننده در
استفاده از محصولات با گوناگونی زیاد برای سلیقههای مختلف کمک میکند؛ این خطر را همراه خود دارد که افزایش کمی تولیدات به کاهش کیفی محصولات منجر شود.
این مقدمه هر چند بیربط با ادب و هنر اما مرتبط با صنعت ساخت و ساز محصولات فرهنگی
در شبکه نمایش خانگی است. صنعتی که پس از موفقیت چشمگیر چند سریال
در شبکه نمایش خانوادگی و استقبال مردم به یک سندروم بین سریالسازان و حتی
بعضی کارگردانان و بازیگران سینما تبدیل شد تا خیلی از بازیگران و کارگردانانی که
به طور ویژه کارشان را در حوزه سینما دنبال میکردند ترغیب به حضور در این چرخه پولساز شوند و سودای ساخت آثاری مثل «شهرزاد» یا «عاشقانه» را در سر داشته باشند.
بیتوجه به این نکته که چرا این سریالها بین مردم تا حدی جا باز کردند که از سریالهای
روتین هرشبی رسانهای به پرمخاطبی تلویزیون هم بیشتر جلب توجه کردند و شخصیتها
و تکیه کلامهای آنان نقل محافل شدند و میل برای دیدن قسمتهای بعدی و گمانهزنیها برای اتفاقات پیشرو مهمترین سرگرمی مخاطبان سریال شد.
اما چرا این سریالها تا این حد برای مردم جذاب بود؟
اولین و مهمترین ویژگی این سریالها متن قوی و موقعیتهای دراماتیک جذاب بود؛
هم شهرزاد و هم عاشقانه این مهم را به خوبی فهمیده بودند که برای اینکه مردم هر هفته برای یک سریال پول بدهند باید یک درام قوی و جذاب سریال را پیش ببرد.
نکته دوم خلق شخصیتهای دوستداشتنی بود که بیش از آنکه متکی به متن باشند،
مدیون بازیگران باتجربه و پر سابقهای است که بلد بودند برای جذاب شدن یک سریال،مردم باید با یک شخصیت همذات پنداری کنند یا از او متنفر شوند یا او را عاشقانه دوست بدارند.
نمونه بارز این شخصیتها، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی در شهرزاد و هومن سیدی در سریال عاشقانه بودند.
اما بعد از این موفقیتها ناگهان سیل سریالهایی روانه بازار شدند که به وضوح برای فروش
وارد شبکه نمایش خانگی شده بودند و از دم دستیترین سوژهها و سادهترین
خطهای درام برای جذابیت بیشتر استفاده میکردند. سریال «آشوب»، که البته
فیلم سینمایی آن همزمان با پخش سریال اکران شد (!) با روایتی ساده در موقعیتی کاملا شبیه به سریال شهرزاد و در همان سالها میخواست که به موفقیتی مشابه دست پیدا کند؛
اما داستان زندگی خواننده لالهزاری و درگیریهای اجتماعیاش به انضمام یک
داستان عاشقانه اصلا نتوانست به حوالی محبوبیت و فراگیر شدن شهرزاد دست پیدا کند.
عاشقانه هم از کپی شدن در امان نماند اما نه کپی سطحی و سادهای مثل
برداشت آشوب از شهرزاد؛ چون این بار طرف مقابل نه یک هنرمند ساده که به کپی
دم دستی از اثری دیگر رضایت دهد؛ که کارگردان جوان و کاربلدی به نام بهروز شعیبی است؛
کارگردان سریال «گلشیفته». گلشیفته سریالی است که با هوشی سرشار و با دست نزدن به ترکیب تیم برنده از مولفههای ثابتشده و موفق استفاده کرده؛ یک هومن سیدی شوخ و رند که وجوه سیاه شخصیت خاکستریاش پررنگ است اما این منفی بودن او را نه تنها منفور نمیکند که به دوستداشتنی بودنش میافزاید. چند داستان پیچیده که در کنار خط اصلی داستان دنبال میشوند و یکی دو موضوع اجتماعی روز که برای مخاطب جذاب است، بنمایه به وجود آورنده این سریال شده است.
اما این تجاری شدن سریالسازی و به وجود آمدن صنعت سریال بدنه که با فکر و پشتوانه معنوی اندک و به شیوه کاملا فست فودی ساخته میشود؛ نه تنها به چرخش مالی در این صنعت کمک نمیکند که به بیاعتمادی مردم و دور شدن از جو خوبی که در مجموعه شبکه نمایش خانگی به وجود آمده، منجر میشود.
مهر / جیم