بدترین دنباله های تکنولوژیکی

ما را می خواهند.
بنابراین ما چه کاری می توانیم انجام دهیم وقتی با یک نسخه، مدل و یا ارتقاء دیگر مواجه می شویم
که قرار است جایگزین یک محصول فوق العاده خوب گردد؟ در وضعیت بهینه، ما تحقیقات کاملی را انجام داده و
در برابر وسوسه ی حضور در اولین صف خریداران آن مقاومت می کنیم.
ما در عین حال می توانیم با نگاهی به فهرست بدترین دنباله های فنی که تاکنون روانه ی بازار شده
اند، نکات زیادی را بیاموزیم.
در این مقاله به بررسی ۱۵ فناوری خواهیم پرداخت که بعنوان محصولات آراسته ای ما را اغوا کردند، اما همه
چیز در همین حد به پایان رسید.
ویندوز ویستا (عرضه: ژانویه ۲۰۰۷) از چرخش دایره ی آبی سردرگمی تا فرآیند دشوار دسترسی به هر فولدر، ویستا روشی
در اختیار دارد تا باعث گردد که حتی شایسته ترین کاربران نیز احساس یک ماهی خارج از آب را داشته
باشند (و آرزو کنند که ایکاش هر اقدامی باعث نمایش یک واکنش یکسان و مخالف با درخواست مجوزهای آزاردهنده نمی
شد).
کاربران تازه کار حتی نمی توانستند به این نسخه اعتماد کنند و موارد متعددی از Backup تصادفی تمام درایوهای دیسک
سخت بر روی درایو D: (و به حداکثر رسیدن استفاده از حافظه با یک کلیک واحد) گزارش شد.
اگر Stiky Keys که بطور خودکار توسط صفحه کلید فعال می شد کافی نبود تا شما را برای روزهای خوب
XP دلتنگ نماید، ما مطمئن هستیم که منوی سرهم بندی شده ی Start و پانل کنترل ویستا این توانائی را
داشتند.
بله، ما می دانیم که تقریباً همه چیز از جمله ویژگی آزاردهنده ی AutoTuning در ویندوز ویستا می تواند بر
اساس خواسته های شما تنظیم شود، اما آیا وادار نمودن یک دنباله به اینکه حداقل به اندازه ی نسخه ی
ارزانتر قبل از خود خوب کار کند باید به ساعتها تحقیق و دستکاری نیاز داشته باشد؟ ما که اینطور فکر
نمی کنیم.
Adobe Acrobat 8 (عرضه: نوامبر ۲۰۰۶) شرکت Adobe با عرضه ی این ارتقاء برای نسخه های قبلی Adobe Acrobat، با
مقیاس کامل به دنیای باگها قدم گذاشت.
حتی با وجود تعهد قابل احترام بخش پشتیبانی فنی Adobe به ارائه ی راه حلهائی برای این نرم افزار کاربردی
رایگان اما ضروری، تلاشهای کاربران بی نتیجه بود و آنها در نیاز خود به راهی برای دسترسی به فایلهای PDF
بدون دردسرهای مختلف و سقوط سیستمهایشان باقی ماندند.
نسخه های فرعی عرضه شده هر دو نرم افزار Acrobat و Acrobat reader را خراب می کردند و نصب مجدد
این نرم افزارها تنها بعضی از مشکلات را بطور موقتی برطرف می نمود.
در حالیکه بسیاری از مصرف کنندگان به دنبال یک راه حل سریع برای مشکلات نسخه ی ۸ خود بودند، FoxIt
Reader به یکی از پردرخواست ترین جایگزینهای رایگانی که برای سر و سامان دادن به این آشفتگی بارگذاری شدند، تبدیل
گردید.
این در حالی بود که بقیه ی کاربران مبهوت و سردرگم به یک فرآیند بازگشت به نسخه های قبلی پناه
بردند.
دفعه ی بعد که کامپیوتر شما برای بروزرسانی نسخه ی ۸ (که بسیار کند نصب می شود) فریاد کشید، مجدداً
درباره ی افزودن به آشفتگی این نسخه ی متورم فکر کنید.
بسیاری از مرورگرها (نظیر Safari) راه حلهای قابل قبولی را ارائه نموده اند تا شما را مجبور به خرد کردن
حافظه ی مجازی کامپیوترتان ننمایند.
Tomb Raider:The Angel of Darkness (عرضه: ۲۰۰۳) Raider:The Angel of Darkness، تنها عرضه در مجموعه ی فوق العاده مشهور Lara
Croft که تنها ۳ ستاره را بر روی Amazon بدست آورد، یک پدیده ی «دوستش داشته باش یا رهایش کن»
بود که باعث شد بسیاری از طرفداران جدی این مجموعه متعجب باشند که چرا توسعه ی آن بیش از دو
سال طول کشیده است.
کنترلهای ضعیف بازی، نقشه ی نه چندان جذاب و کاهش مکرر سرعت در طول اجرای بازی باعث گردید تا پس
از عرضه ی ابتدائی آن طعم تلخی در کام بازیکنان افراطی باقی بماند.
حتی شخصیت محبوب این بازی نیز بسیار پائین تر از قابلیتهای معمول خود ظاهر شده و بسیاری از رفتارها و
حرکات مختص خود (که چنین شهرتی را برایش ایجاد کرده بود) را از دست داده بود.
اجرای کند بازی و دفعات زیاد بارگذاری تدریجاً این بازی را به گور فرستادند و بسیاری از بازیکنان تنها چند
ماه پس از عرضه ی این عنوان پر از باک با خوشحالی آن را به فراموشی سپردند.
Office 2007 مایکروسافت (عرضه: ژانویه ۲۰۰۷) بله، ما می دانیم که Microsoft Office 2007 برای بسیاری از کاربران یک سقوط
عمیق به ناامیدی بود که هیچکس قادر به توضیح آن نیست.
جستجوهای Google برای «Microsoft Office 2007» هزاران داستان مشروح درباره ی بدترین ویژگیهای این ارتقاء را آشکار می سازد که
سایت وب Office2007Sucks.net (که جزئیات دردناکی از مشکلات آفیس را روایت می کند) تنها یکی از آنها است.
آیا می خواهید بدانید بدترین نکات از نظر ما چه هستند؟ کندی زمانهای چاپ، فرمولاسیون پیچیده ی Excel و یک
نوار ریبون دیوانه وار که دیگر بدون دانش ابتدائی برنامه نویسی XML قابل سفارشی سازی نخواهد بود.
وقتی کاربران برای تهیه ی کپی های قانونی و غیرقانونی Office 2003 به وب هجوم آوردند، مایکروسافت باید می دانست
که یک مشکل جدی در این زمینه وجود دارد.
متداول ترین راه حل برای فرار از این آشفتگی، «Uninstall کردن نسخه ی جدید و فراموش نمودن آن برای همیشه»
بود.
Office 2007 برای بسیاری از کاربران اولین سوژه ی مطالعه درباره ی این واقعیت بود که چگونه آیکنهای درخشان و
یک اینترفیس جذاب به آسانی نمی تواند جایگزین این توانائی گردد که کنترل نرم افزارهای کاربردی در اختیار مشتریان آنها
قرار گیرد.
بسیاری از کاربران در نهایت یکصدا فریاد زدند که «خداحافظ کابوس از پیش بسته بندی شده، سلام Google Docs و
Open Office».
HD-DVD (عرضه: فوریه ۲۰۰۲) در حالیکه هر گونه امیدی برای تسلط این جانشین DVD بر بازار در اواخر سال ۲۰۰۸
از بین رفت، اما به نظر می رسید که مشکلات HD-DVD مدتها پیش از آنکه رسماً بازار را به Blu-Ray
واگذار نماید، آغاز شده است.
حتی با وجود ادغام در سیستم بازی مشهور Xbox 360، پشتیبانی از این فرمت ویدیوئی از قبل منسوخ شده از
ابتدا با تردیدهائی همراه بود.
با یک برچسب قیمت فوق العاده گزاف در هنگام عرضه ی ابتدائی، بسیاری از مردم تصور می کردند که HD-DVD
یک وسیله ی نقلیه ی بیش از حد گران و غیرضروری برای رسیدن به بازار HD است، حتی با وجود
عرضه ی عناوین ابتدائی نظیر «Serenity» و «The Last Samurai» اما مشکل از کجا سرچشمه می گرفت؟ افراد زیادی معتقدند
این پیش بینی شکست بود که نهایتاً به نابودی این استاندار منتهی گردید (درست مانند بازار سهام)، اما گروه دیگری
به مواردی نظیر هزینه ی بسیار بالای خرید ابتدائی، برخورداری از نصف ظرفیت ذخیره سازی Blu-Ray و این واقعیت که
هیچیک از فروشندگان مهم عجله ای برای پیوستن به این اردوگاه را نداشتند، اشاره می کنند.
Atari Jaguar (عرضه: نوامبر ۱۹۹۳) احتمالاً Atari Jaguar می تواند برنده ی مسابقه ی پیچیده ترین اینترفیس کاربری در تاریخ
هر محصولی باشد.
کنسول بازی اولیه ی Atari با افتخار کامل توانست موفقیت را با یک جوی استیک و یک کلید بدست آورد،
در حالیکه Jaguar به یک ترکیب عجیب از چیزی که رفتار آن به یک کنترل از راه دور و یک
تلفن با صفحه کلید عددی شباهت داشت، می بالید.
در حالیکه بازیهای اندکی ارائه شدند که ارزش پذیرفتن یک کنسول خاک گرفته را «به یاد روزهای خوش گذشته» داشته
باشند (نظیر Aliens vs.
Predators و Doom)، اما این کنسول بطور کلی نتوانست وعده های ۶۴ بیتی خود را برآورده سازد.
موضوع عجیب تر، درج نرم افزار Virtual Light Machine برای تولید یک نمایشگر Virtual Light بود، همانند چیزی که امروزه
بطور رایگان در پخش کننده های موسیقی مشاهده می کنید.
شاید اگر Atari بر روی تولید عناوین بهتر و یک کنترلر کاربرپسندتر متمرکز شده بود، نیازی به این همه مخلفات
و نورهائی با ترکیب عجیب نداشت.
باتری iPhone 3GS (عرضه: ژوئن ۲۰۰۹) طرفداران متعصب iPhone 3GS اکنون صف کشیده اند تا تلفنهای خود (که قیمت آنها
اکنون به ۹۹ دلار کاهش یافته است) را با نسخه ی کاملتر ۳GS ارتقاء داده و یا دلیلی برای نگهداشتن
تلفنهای فعلی خود پیدا کنند (البته غیر از برچسب قیمتی).
مشکل داغ شدن بیش از حد باتریهای ۳GS می تواند دلیل خوبی برای این گروه باشد.
سلول باتری که بر اساس گزارشهای ارائه شده دمای بسیار بالائی را در در داخل تلفن ایجاد می کند (به
اندازه ی کافی بالا برای تغییر رنگ گوشیهائی که دارای رنگهای روشن هستند)، یک مشکل جدی را بوجود آورده و
این تیتر داغ باعث گردیده تا بسیاری از صاحبان تلفنها درباره ی طول عمر و سلامت واحدهای گرانقیمت جدید خود
سئوال کنند.
در حالیکه هیچ نشانه ای از فراخوانی تلفنهای ۳GS و یا باتریهای آنها در آینده ی نزدیک به چشم نمی
خورد، مشتریان در سردرگمی خود درباره ی اینکه آیا تلفن جدیدشان نهایتاً بیش از حد داغ خواهد شد یا خیر
باقی مانده اند.
ویژگیهای جذاب Copy & Paste که اکثر کاربران در نسخه ی جدید iPhone به دنبال آنها هستند به هیچوجه نمی
توانند این وضعیت را توجیه نمایند.
هر چیزی از Sega پس از Genesis (عرضه: Dreamcast 1998، Saturn نوامبر ۱۹۹۴) این یک داستان غم انگیز دیگر درباره
ی دنباله های کنسولهای بازی از شرکتهای معتبری است که خیلی زود با شکست مواجه شدند.
در حالیکه هر واحد بازی نمی تواند به اندازه ی اسلاف خود بطور دیوانه واری موفق باشد، اما خط Genesis
محصولات Sega با دو کنسول بازی دنبال شد که بسیاری از بازیکنان غیرجدی حتی نمی توانند آنها را به یاد
بیاورند: Dreamcast و Saturn (که حتی از برادرش نیز گمنام تر بود).
ژاپن توانست هر دو واحد را برای مدت چند سال پس از شکست آنها در ایالات متحده از طریق پشتیبانی
گسترده و حتی عرضه ی بیش از ۱۰۰ عنوان خاص بازار خارجی حفظ کند.
با اینحال، بسیاری از طرفداران کنسولهای بازی Sega که مسیر محصولات این شرکت را دنبال کرده بودند تا در انتها
متوجه شوند که عرضه ی بازیهای آن درخشان تر اما در عین حال با فواصل زیاد و پراکنده شده است،
نهایتاً با مرگ اجتناب ناپذیر حماسه ی Sega مواجه گردیدند.
پوشش خبری سیستمهای جدید و همچنین عدم موفقیت در پشتیبانی خرده فروشی، پایان دوران Dreamcast را رقم زد، حتی علیرغم
این واقعیت که کنسول مذکور اولین نمونه در نوع خود بود که پشتیبانی از اینترنت و مؤلفه های بازی آنلاین
را ارائه می کرد.
Windows ME (عرضه: سپتامبر ۲۰۰۰) بدون شرارتهای ویندوز Millennium Edition (ME) ما اکنون کجا بودیم؟ در اینصورت از کجا می
توانستیم سوژه ی تمام شوخی های مربوط به BSD) Blue Screen of Death) را بدست آوریم.
Windows ME که احتمالاً منفورترین سیستم عامل در میان محصولات غول نرم افزارهای جهان به حساب می آید، به اتفاق
آراء بعنوان بزرگترین شکست توسط مصرف کنندگان انتخاب شده است.
کاربران دائماً مشکلاتی در رابطه با عدم پایداری، دشواری بارگذاری و نصب حتی ابتدائی ترین نرم افزارهای کاربردی یا درایورها
و نهایتاً درخواست ضعیف را گزارش می دادند.
احتمالاً بزرگترین نگرانی مستندسازی شده درباره ی این نسخه از ویندوز، ترکیب آن با برنامه هائی نظیر Windows Media player
7 و Movie Maker بود که باعث می گردید رفتار ME بیشتر به یک بسته ی Spyware شباهت داشته باشد
تا یک مجموعه از محصولات مفید.
این سیستم ناتوان برای همیشه بعنوان نقطه ی پایانی دوران ۹x Windows و ایجاد شتاب برای سیستم عامل بسیار دوست
داشتنی Windows xp و محصولات Mac به یاد خواهد ماند.
Firefox 3.0 و بالاتر (عرضه: ژوئن ۲۰۰۸) Firefox توانست علاقه و تعداد زیادی از کاربران را به خود جلب نماید.
با اینحال، این محصول Open Source که توانست به یک رقیب معتبر برای Internet Explorer تبدیل گردد اخیراً رفتارهای ناامید
کننده ای را از خود نشان می دهد.
کاهش پشتیبانی و ارتقاهائی به بعضی از بهترین ضمائم و ابزارها (نظیر FasterFox) و چیزی که همانند یک سد پایدار
از نسخه های جدید فاقد بهبودهای قابل توجه به نظر می رسد، وفاداری کاربران نسبت به این مرورگر محبوب را
کاهش داده و آنها را به سمت آغوش گشاده ی محصولات رقیب نظیر Google Chrome و Opera متمایل می سازد.
هیچکس تاکنون مفهوم «Tabbed Browsing» (مرور سایتهای وب با برگه های متعدد) را بهتر از Firefox پیاده سازی نکرده است،
اما با تمام پیشرفتهای جدید در حوزه ی مرور وب که بهترین صفحات را از Firefox گرفته و موضوعات نه
چندان عالی را باقی گذاشته اند، به نظر می رسد که این مرورگر بعنوان مادر تمام جنبه های شگفت انگیز
درباره ی تجربه وب نهایتاً به تاریخ خواهد پیوست.
ما هنوز به روح و قدرتی که Firefox با آن به بازاریابی و توسعه ی محصولات خود ادامه می دهد
علاقه داریم و در یک دنیای ایده آل، شاید همین ویژگی بتواند آن را از شرایط فعلی نجات دهد.
گرچه، درحال حاضر امیدواریم نسخه ی جدید و پر از مشکل این مرورگر بتواند در برابر بدنامی روزافزون خود مقاومت
کند.
Samsung Blackjack II (عرضه: دسامبر ۲۰۰۷) داشتن یک Samsung Blackjack هرگز یک نماد شخصیت نبوده است، اما گزارشها نشان می
دهند که مصرف کنندگان از واحدهای خود کاملاً راضی بوده و به آنها وفادار ماندند، حتی با وجود کوچکترین صفحه
کلیدهای QWERTY و فقدان کامل قابلیتهای WiFi.
پس چرا سامسونگ تصمیم به عرضه ی فرزند این محصول گرفت و تلاشهای خود را با Blackjack II دو برابر
کرد؟ نسخه ی دوم که به شوخی بخاطر شباهت فوق العاده ی خود به مدل اول تحت عنوان Blackjack 1,5
شناخته می شد، واقعاً دارای ارتقاهائی بود که می توانستند نسخه ی اصلی را مغلوب سازند (نظیر دوربین مگاپیکسلی و
حافظه ی بیشتر)، اما صرفاً در مقابل قیمت بالاتر، با اینحال، در حالیکه امکان بارگذاری Windows Mobile 6 بر روی
اولین Blackjack وجود داشت، انگیزه چندانی برای پرداخت پول بیشتر در برابر یک مجموعه ی اضافی از فناوریهائی در تلفنی
که اساساً همان محصول قبلی بود، احساس نمی شد، به هر حال سامسونگ یک پیشتاز در حوزه ی تلفنهای موبایل
به حساب نمی آید، اما باید این حقیقت را بپذیریم که Blackjack II یک مدل جدید نبود، بلکه تنها یک
اصلاحیه برای مدت قدیمی تر Blackjack با هزینه ی قابل توجهی برای مشتریان بود.
مبارزه ی تبلیغاتی Seinfeld مایکروسافت (آغاز: سپتامبر ۲۰۰۸) وقتی یک شرکت کامپیوتری قدرتمند را با یک فوق ستاره مثل Jerry
ترکیب کنید چه چیزی را بدست می آورید؟ به نظر می رسد که چیز زیادی بدست نخواهد آمد.
این تلاش تبلیغاتی از مدتها قبل بخاطر پخش قسمتهائی از آن که در آنها Jerry به تعاملهای روزمره و سرهم
بندی شده ای با بیل گیتس می پرداخت، به شدت مورد توجه قرار گرفته بود.
محلهائی نظیر یک فروشگاه کفش و گفتگوهای عموماً کند و کسالت آور با این امید که یک مکالمه ی اتفاقی
درباره ی کاراکترها را القاء کنند، اما آنها هیچ ارتباطی به Computing نداشتند.
این آگهی های تبلیغاتی زودتر از دوره ی زمانی در نظر گرفته شده برای آنها قطع شده و باعث گردیدند
تا تماشاچیان انتظار چندانی از یک هزینه ی قریحه ی ۱۰ میلیون دلاری (برای Jerry) و یک حضور مجلل از
خود غول مایکروسافت نداشته باشند.
احتمالاً زمان، استعداد و بودجه ی صرف شده برای ایجاد این اشتباه بازاریابی می توانست برای اصلاح مشکلات عمومی سیستم
عامل مورد استفاده قرار گیرد.
گذشته از کاری که آنها با پول خود انجام می دهند، ما مشتاقانه منتظر ادامه ی مبارزه ی «من Mac
هستم، من PC هستم» خواهیم بود.
در حال حاضر این مبارزه برای کاربران بسیار سرگرم کننده به نظر می رسد.
eBay امروزی آیا سالهای طلائی eBay را به یاد می آورید، زمانیکه کاربران آن می توانستند در یک حراج واقعی
شرکت کرده و یک معامله ی خوب در مورد عرضه های نه چندان شناخته شده ای را انجام داده و
مجموعه های خود (از هر چیزی) را گسترش دهند؟ به لطف حراجیهای «Buy it Now» و ویترینهای eBay تجربه ی
مزایده کاملاً راکد شده است، قیمتها ثابت هستند و eBay بیش از هر زمان دیگری درآمد دارد.
یک فروشنده چه کار می تواند برای تشویق آغاز یک حراجی انجام دهد که تا پیشنهاد دهندگان را جذب نماید؟
شاید کاهش قیمتهای ابتدائی در بعضی از موارد مفید باشد.
اما در حالیکه eBay حتی در هزینه های ضمیمه Paypal نیز مبالغ بیشتری را دریافت می کند و با وجود
بازار اشباع شده در مرود اکثر محصولات، فروشندگان چاره ای غیر از فهرست کردن هزینه های بالای عرضه ندارند تا
نهایتاً بسیاری از فروشها را بدون هیچ سودی انجام دهند.
اگر نرم افزارهای Sniping و مزایده های وکالتی توسط حسابهای کاربری «خصوصی» ناشناخته برای فرستادن مشتریان به سمت فروشندگان بازار
Amazon و آگهی های Craigslist کافی نیستند، سیستم Feedback جدی این سایت (که فروشندگان را جریمه می کند، نه خریداران)
اینکار را انجام خواهد داد.
۳۶۰ Notron AntiVirus (عرضه: فوریه ۲۰۰۷) قرار بود انتخاب یک نسخه ی کامل از این محصول ALL-in-one برای PC که
کاربران مدتها برای آن انتظار می کشیدند، با یک فرآیند نصب و ثبت نام ساده به تمام نگرانیهای امنیتی شما
پایان دهد.
اما نتیجه ی نهائی برای بسیاری از کاربران صرفاً یورش یوتیلیتی های اضافی، سرعت پردازش پائین تر و دسترسی محدود
شده به مفیدترین ویژگیهای اینترنت بود.
در حالیکه ما تلاش Norton برای امن نگهداشتن بازدیدکنندگان وب در برابر خطراتی که در دنیای آنلاین کمین گرفته اند
را تحسین می کنیم، اما این مجموعه بیشتر به یک پدر سختگیر و وسواسی شباهت دارد تا یک مجموعه ی
قابل سفارشی سازی از تسلیحات مبارزه با ویروس و Spam.
برای آن دسته از کاربران که تصمیم گرفته اند گزینه های Freeware نظیر AdAware و Spybot Search and Destroy را
برای پر کردن فاصله ها باز نگهدارند، همپوشانی یوتیلیتی ها به انباشته کردن یک توده از اضافات غیرضروری بر روی
کامپیوتری شباهت دارد که از قبل با کمبود حافظه مواجه است.
Notron باید به کاری که پیش از آن به بهترین شکل ممکن انجام داده بود یعنی شناسائی و ریشه کنی
ویروسها ادامه می داد و بارگذاری، اعمال و تشخیص موارد اضافی را به کاربران می سپرد.
به این ترتیب، محصولات از دامنه ی قیمتی ۸۰ دلاری محصولات Notron در آینده نیز فاصله نمی گرفتند.
Dell Mini 9 (عرضه: سپتامبر ۲۰۰۸) این لپ تاپ کوچک Dell که هیاهوی فراوانی در رابطه با آن وجود داشت
با طراحی فضای کوچک خود دردسرهای بزرگی را برای بسیاری از کاربران بوجود آورد، هر چند که برطرف شدن بسیاری
از مشکلات عمده ی آن در نسخه ی ۱۰ این سری نیز کمک چندانی به این وضعیت نکرد.
بدترین نقص، قرار دادن عمدی کلید آپوستروف (ُ) در محلی بود که به آن تعلق نداشت: دو ردیف پائین تر
در نزدیکی کلید Space.
این موضوع برای کاربرانی که توانسته بودند انگشتان بزرگ خود را با موفقیت بر روی صفحه کلید کوچک این محصول
جا دهند، چه معنائی داشت؟ فشار دادن کلید Enter در هر باری که می خواستید یک آپوستروف تایپ کنید.
این وضعیت برای آن دسته از ما که تایپ طبیعی خود را فراگرفته و به آن علاقه داشتیم، چندان جذاب
به نظر نمی رسید.
Scroll بر روی پد لمسی نیز یک کابوس به حساب می آمد، زیرا شما برای اینکار صرفاً به حاشیه ی
سمت راست Track pad فوق العاده کوچک لپ تاپ محدود شده بودید.
در حالیکه ما انتظار نداریم همه چیز در نسخه ی ارزانقیمت کوچک از یک لپ تاپ تعبیه شده باشد، اما
توقع زیادی نیست اگر بخواهیم از یک لپ تاپ به همان خوبی یک تلفن سلولی یا ماشین حساب کوچک استفاده
کنیم.
زمینه ی مشترک در حالیکه احتمالاً همه با انتخاب این ۱۵ مورد بعنوان بدترین دنباله ها موافق نیستند، اما خصوصیات
مشترکی در بین تمام آنها وجود دارند که باعث می شوند شایسته ی چنین عنوانی باشند.
موارد مشترکی که ما بطور گسترده ای درباره ی بسیاری از آنها شنیده ایم عبارتند از: – فناوریهای ناتوان: اینها
سکوها و یا ارتقاهائی هستند که مورد استفاده قرار گرفته اند تا کاربرانی را تسکین دهند که از فناوریهای موجود
راضی نبوده اند، اما نمی توانستند برای عرضه ی جدیدترین ویژگیها منتظر بمانند.
گرفتن پولهای ما در طول مدتی که آنها مشغول کار بر روی باگهای محصولات خود بوده اند، کار منصفانه ای
به نظر نمی رسد.
اکثر ما اکنون از اینگونه اقدامات آگاهی داریم.
– عدم عرضه ی پشتیبانی برای فناوریها: بسیاری از موارد حاضر در فهرست ما آنقدرها بد نبوده اند، اما عملاً
هیچ خدماتی ۰از سوی تولیدکنندگان آنها در اختیار مصرف کنندگان قرار نمی گرفته است.
وقتی یک مصرف کننده در مورد محصولی به کمک نیاز دارد و نمی تواند آن را بدست آورد، باید چه
کاری انجام دهد؟ احتمالاً باید آن را در کنار جاده رها کند.
– محدود کردن محصول به فناوری: خصوصاً در مورد سیستمهای بازی، ما شاهد مرگ پیش از موعد یک سیستم افسانه
ای بخاطر عدم عرضه ی بازیهای با کیفیت و یا تجهیزات جانبی بوده ایم.
کمتر از ۱۰۰ بازی خوب برای هر سیستم بازی، به هیچوجه نشانه ی خوبی به حساب نمی آید (و انفجار
بازار فروش نمونه های دست دوم نیز حتی از آن بدتر خواهد بود).
– فناوریهائی که تجربه ی طراحی شده توسط کاربر را محدود می کنند: اکثر کاربران PC نمی خواهند به آنها
گفته شود که چه کاری را می توانند انجام دهند و چه کاری را نمی توانند انجام دهند، بنابراین بسته
بندی سرویسها و دسترس پذیری محدود برای سفارشی سازی آنها همیشه یک ایده ی بد به حساب می آمده است.
افزایش بیش از حد پیچیدگی ویژگیها و یا نیاز به سوابق برنامه نویسی برای دستیابی به پتانسیل کامل آنها از
دیدگاه مصرف کنندگان توهین آمیز به حساب آمده و یک روش مطمئن برای تضمین ترک نام تجاری مورد نظر خواهد
بود.
منبع: ماهنامه ی کامپیوتری بزرگراه رایانه