سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

آیا ازدواج سفید به ضرر زن است؟

اشتراک:
خانواده
ازدواج سفید منظور از « ازدواج سفید » زندگی مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی است، یعنی به گونه ای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود برای زندگی زیر یک سقف می‌روند؛ اتفاقی که نه از نظر سنت و نه از نظر شرع برای خانواده های اصیل […]

ازدواج سفید

منظور از « ازدواج سفید » زندگی مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی است، یعنی به
گونه ای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود برای زندگی زیر یک سقف
می‌روند؛ اتفاقی که نه از نظر سنت و نه از نظر شرع برای خانواده های اصیل ایرانی پذیرفتنی نیست(dot) هم‌خانگی
بدون ازدواج یا ازدواج سفید، پدیده‌ای است که دختر و پسر به عنوان هم‌خانه با یکدیگر زندگی می‌کنند، بی آنکه
میان آن‌ها پیوند رسمی ازدواج و رابطه زن و شوهری باشد.
رواج چنین پدیده ای در جامعه صدای هشدار کارشناسان را به دلیل مخاطرات گسترده حقوقی، روانی و اجتماعی آن بلند
کرده است.
در دنیای غرب، با توجه به تغییر سبک زندگی و در کنار آن، افزایش فشارهای اقتصادی، به طور کلی میل
به ازدواج شرعی و رسمی کاهش یافته و روابط، بیشتر بر پایه ارضای غرایز و آزمایش گونه شکل می گیرد.

با سوده مقصودی، جامعه شناس و مدرس دانشگاه، پیرامون گسترش پدیده ازدواج سفید در ایران و آسیب شناسی آن به
گفت و گو پرداختیم، او در رابطه با معنی، مفهوم و پیشینه این پدیده به خبرنگار پارسینه می گوید: پیوند
و رابطه بین دو نفر غیر هم جنس (زن و مرد) که بینشان مبادله احساسی، عاطفی، اقتصادی و فرهنگی وجود
دارد و توسط قانون و عرف آن جامعه به رسمیت شناخته شده باشد، ازدواج نامیده می شود.
تا اوایل قرن بیستم خانواده گسترده در گوشه و کنار جهان دیده می‌شد.
خانواده ای که مجوعه افراد چند نسل بوجود آورده بود اما با گذشت زمان در قرن بیستم شکل غالب خانواده
به سمت خانواده هسته ای پیش رفت، یعنی زندگی پدر، مادر و فرزندان، که ازدواج این پدر و مادر در
مراجع قانونی به ثبت می رسید و خواستگاری صرفا توسط مرد از زن صورت می گرفت.
این شیوه ازدواج و تشکیل خانواده مورد تایید قانون و پذیرش افراد جامعه نیز واقع می شد اما به مرور
زمان به دلایل اقتصادی و فرهنگی شیوه جدیدی از ازدواج و تشکیل خانواده در کشورهای غربی بوجود آمد که تحت
عنوان «ازدواج سفید»، «هم باشی» و یا «زندگی پارتنری» شناخته می‌شود.

جامعه شناس و مدرس دانشگاه می گوید: این ازدواج اول بار در آمریکا رشد پیدا کرد و به دنبال
فعالیت های «جنبش‌های آزادیخواهانه زنان» پدید آمد تا زنان از قید و سلطه مردان به درآیند.
این شکل ازدواج از پیوند دو فرد غیر هم جنس تشکل می شود که آنها مدتی را بدون ازدواج رسمی
و قانونی با یکدیگر، زیر یک سقف می گذرانند و هر گاه مایل باشند از یکدیگر جدا می شوند.
این نوع ازدواج تا سالهای دهه ۱۹۷۰ در ایالات متحده آمریکا نیز غیرقانونی بود اما در فاصله سال های ۱۹۶۰
تا ۲۰۰۰ اینگونه ازدواج ها ده برابر شد به طوری که اکنون به عنوان پیش شرط شناخت دو نفر از
یکدیگر به رسمیت شناخته می شود.
این به رسمیت شناخته شدن هم توسط خانواده و هم قانون صورت می گیرد.

به گفته او، «ازدواج هم باشی» که در ایران تحت عنوان «ازداوج سفید» شناخته می شود، معمولاً چندان هم، سفید
و عاری از آسیب نیست شاید دلیل نام گذاری آن عدم دوام و مغایرتش با هنجارهای اجتماعی باشد، زیرا هنوز
هم در ایران ازدواج دائم پذیرفته شده ترین نوع ازدواج است و هنوز اکثریت افراد جامعه به دلیل عرفی و
قانونی ازدواج موقت یا صیغه را به رسمیت نمی شناسند چه رسد به ازدواج سفید اما چند صباحی‌ست که به
دلایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مورد اقبال برخی جوانان قرار گرفته و محتمل است در سال‌های آتی گسترش چشمگیری پیدا
کند؛ مگر اینکه عوامل پدید آورنده آن حذف یا کاهش یابند.

ریشه عوامل گسترش ازدواج سفید در ایران

جامعه شناس و مدرس دانشگاه تصریح کرد: چندین عامل برای رشد این پدیده در ایران وجود دارد که مهمترین آن
عدم تمایل افراد جهت قبول مسئولیت زندگی زناشویی است که شاید ریشه آن را باید در دوران کودکی و نحوه
تربیت خانواده های ایرانی جستجو کرد.
امروزه دیگر کمتر خانواده ای پسرش را به عنوان مرد یا شوهر در مقابل مسئولیت آینده آماده می سازد و
یا دخترش را برای مادر نمونه بودن تربیت می کند.
عمده توجه خانواده ها به امور تحصیلی و درسی و آینده شغلی فرزندان است به طوری که آموزش مهارت‌های زندگی
به طور کلی حذف شده است.
شاید یکی از دلایل این امر کوچکی بعد خانواده های ایرانی است.
در گذشته ۱۰ یا ۱۲ نفر در یک خانواده زندگی می کردند و عملاً بچه های بزرگتر بایستی در امر
تربیت یا نگهداری بچه های کوچکتر به والدین خود کمک می کردند.

او می افزاید: این امر آنها را برای پذیرفتن نقش های مادری و پدری و یا زنی و شوهر
آماده می کرد.
در حقیقت آنها می دانستند که باید این مسئولیت ها را بپذیرند یا این سرنوشت محتوم هر کسی است امروزه
با وجود خانواده های سه یا چهار نفره تک فرزند یا ۲ فرزند؛ آموختن و تجربه کردن این موضوع را
از دست می دهند و به فردی تبدیل می شوند که مرتب توسط والدینشان حمالت مالی، عاطفی و عملی می
شوند.
بنابراین نیازی نمی بینند تا مسئولیتی بپذیرند.
به این خاطر است که آن شخص سالها غیر مستقل باقی می ماند.
همین فرد که حتی تا ۳۰ سالگی یا بیشتر به پول تو جیبی والدینش وابسته است وقتی به سن ازدواج
می رسد با ترس از آینده شغلی و یا عدم اطمینان از جنس مخالف تصمیم به ازداوج سفیدی می گیرد
که آینده نامعلومی دارد! این فرد عملی را انجام می دهند اما عواقب آن را نمی پذیرند، زیرا از کودکی
عواقب همه چیز بر عهده والدینشان بوده است.
بنابراین واهمه دارند به ازدواجی دست بزنند که قرار باشد مانند والدینشان مجبور به انجام کارهای سخت باشند.

به گفته مقصودی، یکی از عوامل رشد این ازدواج‌ها عدم اطمینان از آینده اقتصادی است.
آنها می ترسند خانواده تشکیل دهند چون نمی دانند شغلشان، خود یا فرد مقابل را حمایت می کند یاخیر؟ بنابراین
علاوه بر این که مالیند با غیر هم جنسشان رابطه داشته باشند اما مطمئن نیستند بتوانند از عهده تقاضاهای اقتصادی
از جمله پرداخت مهریه و نفقه و ….
برآیند؛ بنابراین آسوده خاطر خواهند بود اگر بتوانند هر لحظه مایل باشند از ” او” جدا شوند چراکه ممکن است
شخص کارش را از دست بدهد و درآمدی نداشته باشد.
البته این عامل از سوی مردان عامل مهم تری برای ازدواج سفید تلقی می شود تا زنان.

آسیب‌های ازدواج سفید برای زنان و دختران

این جامعه شناس و مدرس دانشگاه گفت: دلیل دیگری که از سوی دختران مطرح می شود ترس از موانع قانونی
برای طلاق است.
آنها مایلند با کسی ازدواج کنند که اگر دچار مشکلات و اختلال اخلاقی، شخصیتی، یا ناتوانی های اقتصادی و جنسی
بود بتوانند به راحتی از او جدا شوند و دیگر نیازی به طی کردن مراحل قانونی برای طلاق و بلاتکلیفی
نباشد.

وی خاطرنشان کرد: البته این نکته حائز اهمیت است که این موضوع به هر حال به ضرر دختران است و
در این میان دختران هستند که آسیب‌های این ازدواج را به جان می خرند، زیرا حتی در آمریکا نیز بیشترین
خشونت های خانگی بین همین نوع ازدواج ها متوجه دختران و زنان شده است.
این در حالی است که افراد نتوانسته اند به دلیل خانواده نبودن و به رسمیت شناخته نشدن شخص مقابل را
وادار به پرداخت مخارج منزل و جلوگیری از بدخلقی یا حتی آزارهای جنسی، جسمی و عاطفی یا حتی قتل شوند.
البته آسیبهای این موضوع در ایران فراتر از این موضوع در خارج از کشور برای دختران است.
در ایران هنوز خانواده ها و بیشتر مردان مایل به ازدواج و یا حتی هم خانگی با دختری هستند که
قبلا با کسی رابطه نداشته است.
اما این دختران بعد از این ازدواج به شدت شانس ازدواج های آتی را از دست می دهند و از
سوی دیگر ممکن است با انواعی از بیماری‌ها و آسیب های اجتماعی چون ایدز نیز مواجه شوند زیرا مرد ممکن
است علاوه بر یک فرد با زنان دیگری نیز رابطه جنسی داشته باشد، با توجه به اینکه او مجبور به
پاسخگویی به همسرش نیست!

جامعه شناسی «ازدواج سفید» در ایران

او می گوید: اگر بخواهیم از منظر جامعه شناسی به موضوع بنگریم باید بگوییم که
هر پدیده در جامعه کارکردها و کژ کارکردهای خاص خود را دارد.
یک جامعه شناس تجربه گرا و پوزیتویست این پدیده را معضلی اجتماعی می داند که برای جامعه زیان هایی دارد
اما اگر از منظر جامعه شناسی تفسیرگرا به این پدیده بنگریم و معنای رفتار این افراد را درک کنیم، متوجه
می شویم که هر کدام از آنها دلیلی را مطرح می کنند که متناسب با شرایط و تغییرات اجتماعی ایران
است.

چرا جوانان از ازدواج واهمه دارند؟

مقصودی تحلیل می کند: در حقیقت عدم توانایی جوانان در تامین مراسم سنتی ازدواج و تعهدات مادی و غیر مادی
آن یا ترس از تعهداتی مانند رفت و آمدهای خانوادگی و فامیلی نه تنها برای جوانان بلکه برای سالمندان و
میانسالان، ترس از طلاق و ناهمخوانی اخلاقی و رفتاری دختر و پسر، رشد رسانه های همگانی مانند اینترنت و ماهواره
در ایران و تبلیغ مطلوب و ارزشمند بودن این نوع روابط و ازدواج‌ها در بین دختران و پسران قبل از
ازدواج اصلی و نهایی از جمله مهم ترین دلایل این امر از دید صورت دهندگان این نوع ازدواج است.

وی تصریح می کند: فارغ از دید اخلاقی به موضوع حاضر باید دید که این پدیده تا چه حد باعث
افزایش انحراف می‌شود و فسادهای اخلاقی یا کاهش موالید در آینده نزدیک را رقم می زند.
همچنین معضل مهم دیگر کودکان حاصل این گونه ازدواج ها هستند، بچه های متولد شده هویت نامعلومی دارند و سایر
مشکلات عدیده ای که در خصوص این کودکان به وجود می آید.
دختران پس از این نوع ازدواج‌ها امکان ازدواج مجدد دارند یا خیر؟ که باید آن را کاملا شناخت و اگر
منافاتی با هنجارهای اجتماعی غالب ایرانی دارد در جهت حذف و کاهش عوامل پدید آورنده آن اقدام کرد.
اما به نظر می رسد تا زمانی که مشکل بیکاری و اشتغال جوانان حل نشود، موانع قانونی طلاق برای زوجین
برداشته نشود، اختلافات زوجین توسط مراجع زی صلاح به راحتی حل نشده و به جای سازش به طلاق بینجامد.
تا زمانی که مطلوب بودن یا ارزشمند بودن این امر روز به روز افزایش یابد، باید منتظر گسترش این پدیده
بود!

پارسینه

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین ویآرون گروپ
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
خانواده
بیشتر >
آرون گروپس