زنان و مردان خائن چه مجازاتی می شوند؟
مجازات زنان و مردان خائن
« خیانت »…
واژای که روزی عموم مردم از شنیدنش، چهرههایشان درهم فرو میرفت و حس گناه و عذاب وجدان وجودشان را پر
میکرد اما امروز آمار گویای واقعیتی دیگر است که نشان از ایجاد شکاف در بنیادیترین عنصر جامعه یعنی «خانواده» دارد.
شکافی که می تواند در بلندمدت تبعات اجتماعی فراوانی ایجاد کند.
فارغ از ضرورت بررسیهای جامعهشناسانه در باب پدیده خیانت زوجین به یکدیگر، اینکه قانون نیز مانند عرف، به این
موضوع به عنوان جرم نگاه میکند یا خیر و چه مجازاتی برای آن تعیین کرده است، میتواند در کاهش ارتکاب
این جرم نقش داشته باشد.
هر چند بر اساس نظرات روانشناسان فعال در این حوزه، مواردی از جمله انتقامجویی، بیتفاوتی همسر، احساس ناامنی و خلأ
عاطفی، بازگشت به روابط قبلی، رابطه طولانی و یکنواخت، ترس از خیانت ، روابط زناشویی سرد و یکنواخت، نبود
نقاط مشترک، بیماری و جلب توجه و ماجراجویی از جمله مهمترین دلایل گرایش زوجین به خیانت محسوب میشود.
در نگاه مذاهب مختلف، « خیانت » فعلی حرام قلمداد شده و ارتکاب آن از سوی هر فردی(زوج و زوجه)
با کیفر و جزای سنگین همراه است.
از بعد تاریخی نیز حتی در قدیمیترین قوانین بشری مثل قانون حمورابی برای کسانی که مرتکب جرائم خانوادگی شوند مجازات
سختی پیشبینی شده بوده است.
مثلا زنی که به شوهرش خیانت میکرد یا مردی که به زنش خیانت میکرد به مجازات حبس، تبعید و شلاق
محکوم میشد که این موارد بسته به نوع جرم و کیفیت آن تقسیمبندیهای متفاوتی داشته است.
این مجازات در مواردی منجر به صدور حکم مرگ برای مجرم میشده است اما تمام شواهد و بررسیها نشان از
قبیح دانستن فعل خیانت در تاریخ زندگی بشر دارد و در ادوار مختلف تاریخ شکل و نوع و مجازات آن
تفاوتهایی داشته است.
البته نگاه قانون به خیانت بسته به نوع آن متفاوت اسن.
خیانتهایی که روحی هستند و خیانتهای جسمی نیز بر اساس فعل رخ داده مجازاتهای متخلفی دارند و برای خیانتهای منجر
به زنا مجازاتهای سختگیرانهای وضع شده است.
هر چند در آخرین اصلاحات قانون مجازات اسلامی، سنگسار به عنوان سختگیرانهترین مجازات برای روابط نامشروع منجر به زنا حذف
شده است و البته برای آن مجازاتهای جایگزین در نظر گرفته شده است.
در شرع اسلام جرم خیانت در دو بخش زنا و رابطه نامشروع تعریف شده است.
یک قسمت از این مجازات مشمول حد است که از سوی خدا تعیین و در دین اسلام هم مشخص شده
است و یک قسمت از این مجازات هم موجب تعزیر میشود.
تعزیر هم مجازاتی است که تعیین آن به اختیار حاکم است.
در ماده ۶۳۷ این قانون تشریح شده است که در عرف به آن رابطه نامشروع گفته میشود.
این جرم در قانون اینگونه تعریف شده است که «هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد مرتکب
روابط نامشروع یا عمل منافی عفت «غیر از زنا» از قبیل تقبیل یا مضاجعه (تقبیل به معنای بوسیدن است و
معنی مضاجعه نیز گردن به گردن شدن است) شوند، به شلاق تا ۹۹ ضربه محکوم خواهند شد.»
* ۹۹ ضربه شلاق در گام نخست…
زنای محصنه، زنای
به عنف و زنای غیرمحصنه مواردی است که انواع و اقسام آن در دین اسلام پیشبینی و شرح داده شده
و مجازات آن نیز مشخص است که معمولا در نهایت آنچه در اذهان عمومی به عنوان خیانت قبیح دانسته میشود
وقوع یکی از این اقسام است.
اما بخش تعزیری این جرم، در فصل ۱۸ قانون مجازات با عنوان جرائم ضد عفت و اخلاق عمومی معرفی شده
و در ماده ۶۳۷ این قانون تشریح شده است که در عرف به آن رابطه نامشروع گفته میشود.
این جرم در قانون اینگونه تعریف شده است که «هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد مرتکب
روابط نامشروع یا عمل منافی عفت «غیر از زنا» از قبیل تقبیل یا مضاجعه (تقبیل به معنای بوسیدن است و
معنی مضاجعه نیز گردن به گردن شدن است) شوند، به شلاق تا ۹۹ ضربه محکوم خواهند شد.» این مجازات کمترین
مجازات در نظر گرفته شده در قانون برای روابط نامشروع است که البته منجر به زنا نمیشوند اما فعل حرام
در آن به وقوع پیوسته است.
موضوع قابل بحث دیگر این است که طبق آیین دادرسی کیفری، جرم رابطه نامشروع از جرائمی محسوب میشود که در
صورت نداشتن شاکی خصوصی، هم قابل پیگیری است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد.
معنی ساده جمله این است که نیروی انتظامی یا مدعیالعموم میتواند شخصا و بدون اینکه شاکی خصوصی شکایت کند، وارد
رسیدگی به این جرم شوند در صورتی که جرم مشهود باشد که البته جرائمی اینچنینی کمتر به صورت مشهور رخ
میدهند و اگر در حد تقبیل یا مضاجعه باشد قابل پیگیری قضایی از سوی ضابط قضایی است.
البته در اسلام و با استناد به روایات ماخوذه از شرع، تاکید شده که تحقیق و تفحص درخصوص این جرم،
ناشایست است.
در دین اسلام موارد فراوانی ذکر شده که درخصوص مسائل اخلاقی و جنسی تحقیق نکنید.
حتی زمانی که فردی نزد پیامبر اسلام آمدند و گفت زنا کردهام ایشان آن را نشنیده گرفتند پس صحیح است
که در این باب تفحص صورت نگیرد.
البته اینکه امکان دارد عدهای بر اساس توهمات خود افترایی در این زمینه را به کسی نسبت دهند که این
موضوع با عنوان مجرمانه افترا بهتان در محکام قضایی از سوی مفتری قابل پیگیری است.
*طلاق کمترین مجازات برای زنان خیانتکار
در بحث بررسی حقوقی خیانت زوجین، به موضوع خیانت زنان که با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران
از قبح بیشتری برخوردار است، می پردازیم.
بر اساس قانون اگر در روابط زن و شوهر مرد به تکالیف خود عمل کرده و این زن بوده که
مرتکب عمل خلاف عف عمومی قبل یا بعد از ازدواج شده باشد؛ یکی از اختیاراتی که قانون گذار به مرد
داده حق مطلق طلاق است که به موجب ماده ۱۱۳۳قانون مدنی با رعایت شرایط مقرر در این قانون مرد هر
وقت که بخواهد میتواند از دادگاه تقاضای طلاق همسرش را داشته باشد و اینجا بحث پرداخت حقوق شرعی و قانونی
زن مثل مهریه- نفقه- جهیزیه- اجرت المثل مطرح میشود.
در صورتی که مرد به این تکلیف قانونی عمل کند حکم طلاق صادره اجرا در غیر اینصورت بعد از سه
ماه باطل میشود.
البته در زمینه پرداخت حقوق قانونی زن در این موضوع اختلاف نظرهای جدی وجود دارد.
زمانی که انگیزه طلاق خیانت زن به مرد باشد تکلیف حقوق زن مبهم است از نظر عقل و عدالت فرد
خائن به ضرر خود اقدام کرده و حق مطالبه را از دست داده است اما از نظر فقهی فقها نظرشان
این است که باید حقوق مالی زن پرداخت شود.
البته در شدیترین مجازات برای زنان زانی بحث حبس و مجازات اعدام که میتواند جایگزین سنگسار برای فرد و البته
به صلاحدید قاضی در نظر گرفته شده است.
*نگاه قانون به مردان خیانتکار
از نظر قانون و شرع زوجین هر دو نباید به یکدیگر خیانت کنند.
ولی اگر ازدواج مخفیانه مرد یا اختیار زن دوم را خیانت مرد به زن بدانیم قانونگذار به زن حق طلاق
داده است.
در صورت وقوع جرم رابطه نامشروع از سوی مردان قانون بر اساس همان قانون متبادر درباره زنا و محصنه و
غیر محصنه بودنش صدور حکم خواهد کرد.
البته نکته بسیار جالب ماده ۸۶ قانون مجازات اسلامی است که میگوید زنای مرد یا زنی که هر یک همسر
دائمی دارد ولی به واسطه مسافرت یا حبس و مانند انها از عذرهای موجه به همسر خود دسترسی ندارد موجب
رجم نیست و حد زنای زن یا مردی که واجد شرایط احصان نباشد نیز صد ضربه شلاق در نظر گرفته
شده است.
تبیان