نحوه برخورد با مردان فراری از مهریه
فرار از مهریه
عمادی پروندههای خانوادگی زیادی را بررسی کرده، با زنان و مردان مختلفی برخورد داشته، حرفهای خوب و بد زیادی را
شنیده، کلکها و فریبکاریهای زیادی را از نزدیک دیده و حالا که در دادگاهها به عنوان وکیل حاضر میشود از
همه تجربههایش به نفع موکلانی که برای وصول مهریهشان تلاش میکنند، استفاده میکند.
گفتوگوی ما با او از تشریح وضع زنانی که شوهرانی متمکن دارند، اما برای فرار از مهریه به هر روشی
متوسل میشوند، شروع شد و با ارائه راهکارهای قانونی به زنان ادامه یافت و سرانجام به این نتیجه رسید که
در شرایط امروزی که قانون کمترین حمایت را از زنان دارد، مهریه بهترین وسیله برای احقاق حقوق زنان است.
البته به این شرط که در تعیین مهریه افراط و تفریط نشود و میزان آن بسیار اندک یا بسیار کلان
نباشد.
یکی از شگردهای مردان متمکن برای فرار از پرداخت مهریه همسرانشان، انتقال اموال به غیر است که دست زنان را از گرفتن مهریه کوتاه میکند. این زنان برای اثبات تمکن مالی شوهر نیز با مشکلات زیادی روبهرو هستند و اغلب موفق به اثبات ملائت (توان مالی) مرد نمیشوند. به اعتقاد شما این گروه از زنان با چه روشهایی میتوانند مهریه خود را وصول کنند؟
در بیشتر پروندهها زمانی که زن قصد گرفتن طلاق دارد، مهریهاش را به اجرا میگذارد؛ یعنی از مهریه بهعنوان یک
اهرم برای رسیدن به هدف نهایی که همان طلاق است استفاده میکند.
در اینگونه موارد بویژه وقتی از قبل اختلافاتی وجود دارد و مرد احساس میکند کمکم زن به سمت مطالبه مهریه
پیش میرود به انتقال اموال خود به نزدیکان یا افراد مورد اعتمادش رو میآورد.
اما اگر زنان باهوش باشند، میتوانند به این نیت شوهر پی ببرند و از تمام مدارک مربوط به نقل و
انتقالها کپی بگیرند و برای ارائه در دادگاه نزد خود نگه دارند.
البته زنان وقتی میتوانند این مدارک را جمعآوری کنند که اموال از طریق مبایعهنامه عادی منتقل شده و مدرکی در
دست باشد.
من موکلی داشتم که قبل از اینکه خانه را به قصد گرفتن طلاق ترک کند، از تمام مبایعهنامهها و چکهایی
که اثبات میکرد مرد تمکن مالی دارد و برای فرار از دادن مهریه، اموالش را به نام دیگران کرده کپی
گرفته بود و با استناد به همین مدارک نیز توانست مهریهاش را وصول کند.
اگر این مدارک موجود باشد، زنان میتوانند با اینکه مرد اموالش را بهطور رسمی به شخصی دیگر منتقل کرده، حکم
توقیف اموال بگیرند.
یکی دیگر از راههای وصول مهریه زنانی که شوهرانشان قصد فرار از مهریه را دارند، این است که مردان را
ممنوعالخروج کنند.
درواقع اگر مردی قبل یا بعد از تنظیم دادخواست از سوی همسرش، اموال خود را به قصد فرار از ادای
دین به دیگری منتقل کند، با استناد به قوانین کیفری و حقوقی میتوان مهریه زن را مطالبه کرد.
ماده ۲۱۸ قانون مدنی تصریح میکند «هرگاه ثابت شود معامله با قصد فرار از دین و صوری انجام شده آن
معامله باطل است.» همچنین ماده ۲۱۸ مکرر نیز میگوید: «هرگاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده، دلیل اقامه کند که مدیون
برای فرار از دین، قصد فروش اموال خود را دارد دادگاه میتواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی
صادر کند.»
البته طبق این مواد قانونی باید چند شرط محقق شود تا زن بتواند مهریه خود را وصول کند.
اول اینکه باید مالی وجود داشته باشد، دوم اینکه زن باید ثابت کند که معامله صوری بوده، سوم اینکه هدف
مرد از معامله، فرار از پرداخت مهریه بوده و چهارم اینکه فردی که مال به او انتقال یافته از نیت
فرد انتقالدهنده باخبر بوده و با او همدست باشد.
پس اگر مورد چهارم اثبات نشود، دادگاه اعلام میکند صاحب مال نه به قصد فرار، بلکه به علت اضطرار مالش
را فروخته است.البته زنها میتوانند از ماده ۴ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی هم استفاده کنند که اشاره دارد «هر
کس به قصد فرار از دین و تعهدات مالی، مال خود را به دیگری انتقال دهد عمل او جرم تلقی
و فرد به حبس تعزیری محکوم خواهد شد که طبق این ماده، فرد انتقال گیرنده نیز اگر با علم دست
به چنین کاری زده باشد شریک جرم محسوب میشود.»
قانون جدیدالتصویب حمایت از خانواده نیز در ماده ۲۲ تاکید دارد
که زن تا سقف ۱۱۰ سکه میتواند تقاضای حبس مرد را داشته باشد که این قانون نیز راه خوبی برای
جلوگیری از فرار مردان بویژه مردان متمکن از پرداخت مهریه است.
ظاهر این قوانین به نفع زنان است، اما واقعیت این است که اثبات سوءنیت مرد و اثبات صوریبودن معامله کار دشواری است و به قول شما همه زنان آنقدر باهوش نیستند که بتوانند از نیت شوهرانشان باخبر شوند و مدرک و سند جمع کنند. این قبیل زنان برای گرفتن مهریهشان چه راههایی پیشرو دارند؟
به اعتقاد من، جنبه کیفری این قبیل پروندهها بهتر به نتیجه میرسد.
مثلا اگر مبایعهنامهای موجود باشد و زن در دادگاه به آن استناد کند، میتوان با استفاده از تاریخ مبایعهنامه و
مبلغ معامله و نحوه تبادلات مالی، سوءنیت مرد را ثابت کرد.
من پروندههایی داشتهام که مرد میگوید بله فلان ملک مالم بوده و فروختم، اما وقتی بررسی میکنیم مشخص میشود مثلا
یک ملک یک میلیارد تومانی، ۴۰۰ میلیون تومان فروخته شده و تاریخ مبایعهنامه هم حوالی زمانی است که زن دادخواست
مطالبه مهریه داده است و هیچ چک یا سند مالی هم که گویای تبادل مال در معامله باشد، موجود نیست.
در قوانین ما تصریح شده که خانه و ماشین بهعنوان سرپناه و مرکب ـ که در اسلام به آن تاکید شدهـ شامل دیون مرد نمیشود، یعنی مردی که یک خانه و خودرو داشته باشد دادگاه حکم به فروش این اموال نمیدهد. به همین علت بسیاری از زنان موفق به گرفتن مهریه خود نمیشوند. نظرتان در اینباره چیست؟
بله درست است، اما نه برای هر مردی.
در قانون بر مستثنیات دین تاکید شده، اما اجرای آن بستگی دارد که ما آن را چطور تفسیر کنیم.
مثلا اگر قرار است خانه مرد برای وصول مهریه توقیف شود باید دید آن خانه چه میزان میارزد و چه
ویژگیهایی دارد.
گاهی یک آپارتمان بسیار لوکس در شمال تهران توقیف میشود، اما مرد ادعا میکند این آپارتمان جزو مستثنیات دین است،
در حالی که اینطور نیست.
اما اگر یک آپارتمان بسیار معمولی در مناطق متوسط شهر متعلق به مردی باشد ممکن است با بررسیهای کارشناسی و
تعیین قیمت آن، حکم به توقیفش داده نشود چون به هر حال داشتن یک سرپناه معمولی از این بابت که
او حق حیات دارد جزو حقوق مرد است.
به غیر از سرپناه، درباره حقوق مرد هم همین شرایط حاکم است، مثلا اگر او ماهی یک میلیون تومان درآمد
دارد، اگر بچه داشته باشد تا یکسوم و اگر نداشته باشد تا یکچهارم آن قابل توقیف است تا مرد با
بقیه حقوق خود بتواند زندگی کند.
شما در لابهلای صحبتهایتان چند بار از قانون جدید حمایت از خانواده و ماده ۲۲ آن که تا سقف ۱۱۰ سکه مهریه امکان به حبس انداختن مرد را میدهد، دفاع کردید و آن را به نفع زنان دانستید. به اعتقاد شما محدود کردن امکان اجرای حبس در بحث مهریه کار درستی است؟
بیایید موضوع را از این زاویه ببینیم.
در قانون مدنی ما برای زن حق طلاق در نظر گرفته نشده مگر در موارد استثنایی.
درواقع این قانون طوری نوشته شده که به صورت یکطرفه به نفع مرد است در حالی که حمایتهای قانونی باید
دوسویه باشد.
به اعتقاد من که در دادگاهها رفت و آمد دارم، بیش از ۹۵ درصد موارد تقاضای مهریه از سوی زن
برای گرفتن طلاق است و این هم به آن علت است که قانون حق طلاق را به زن نداده است.
من مواردی را دیدهام که زن حاضر است مهریه، اجرتالمثل، جهیزیه و طلاهای متعلق به خودش را ببخشد، اما از
زندگی مشترک زجرآور خود خلاص شود.
پس در چنین شرایطی اینکه قانون حمایت از خانواده تا سقف ۱۱۰ سکه حق اجرای مجازات حبس را به زن
داده، نکته مثبتی محسوب میشود؛ چون بالاخره زن باید بتواند به نوعی از حقوق خود دفاع کند.نظر شما درباره عندالمطالبه
و عندالاستطاعه بودن مهریه چیست؟ به اعتقاد شما کدامیک از این دو نوع مهریه به نفع زنان است؟ میدانید که
دستگاه قضایی و نهادهای تصمیمگیر خیلی تلاش کردند که مهریه عندالاستطاعه را در جامعه جا بیندازند، اما با استقبال مردم
روبهرو نشدند.
عندالمطالبه یعنی هر زمان که زن مهریه را مطالبه کرد چون محق است، باید به او پرداخت شود اما عندالاستطاعه
یعنی هر زمان که مرد توان مالی داشت مهریه را پرداخت کند.
پس بیشک مهریه عندالمطالبه به نفع زنان است، اما من در دفترخانهها دیدهام محضردار بدون ارائه توضیح به زوجه از
او میخواهد با مهریه عندالاستطاعه موافقت کند.
در یکی از موارد من به زوجه در اینباره توضیح دادم و او به محض اطلاع اعلام کرد که با
مهریه عندالاستطاعه موافق نیست.مهریه حق زنان است و بیشک هیچ زنی ـ به جز افراد معدودی که با مهریه کاسبی
میکنند ـ با نیت گرفتن مهریه وارد زندگی مشترک نمیشوند، اما به هر حال مهریه پشتوانه زنان است که عندالاستطاعه
کردن مهریه این پشتوانه را از زنان میگیرد و راه فرار حقوقی برای مردان را باز میکند.
پس میتوانیم اینطور استنباط کنیم چون قوانینی که از زنان حمایت کند در کشور ما بسیار کم است مهریه همچنان
بهعنوان یک اهرم فشار و ابزار احقاق حق مطرح میشود؟
بله، واقعیت این است که زن هیچ چیز به غیر
از مهریه در دست ندارد تا به وسیله آن احقاق حق کند.
البته ناگفته نماند برخی زنان، مهریه را دستاویزی برای رسیدن به مقاصد خود قرار میدهند که البته تعدادشان کم است.
به اعتقاد من در زندگی مشترک هیچ چیز بهتر از مهر و محبت کارایی ندارد.
توصیهام به مردان هم این است که مهریه را به اندازه توانشان قبول کنند و اگر قبول کردند، آن را
بپردازند و برای فرار از آن نقشه نکشند.
جام جم