پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

واکنش بچه ها به طلاق

اشتراک:
واکنش بچه ها به طلاق خانواده
طلاق در رابطه با جدایی والدین، فرزندان واکنش نشان می دهند، طلاق در درجه نخست نتیجه در گیری های بزرگسالان است و کودکان به صورت ناخواسته وارد آن می شوند.هرچه کودک کم سن و سال تر باشد، دامنه دریافت ها و دنیایی تجربه هایش به همان اندازه محدودتر است. او خانواده خود را با همه […]

طلاق

در رابطه با جدایی والدین، فرزندان واکنش نشان می دهند، طلاق در درجه نخست نتیجه در گیری های بزرگسالان است
و کودکان به صورت ناخواسته وارد آن می شوند.
هرچه کودک کم سن و سال تر باشد، دامنه دریافت ها و دنیایی تجربه هایش به همان اندازه محدودتر است.

او خانواده خود را با همه کمبودهایی که از نظر بزرگسالان دارد بهترین مکان تصور می کند.
این خانواده در کنار ناملایماتش برای او خوشبختی بسیاری در بر دارد.

البته، کودکان با یکدیگر تفاوت دارند.
خانواده هایی هم که طلاق را تجربه می کنند با یکدیگر متفاوت اند.
هر کودک بر اساس شرایط زندگی خود واکنش نشان خواهد داد.
پسران، به وضوح و در مقایسه با دختران، واکنش هایی برای جلب ترحم انجام می دهند، اما واکنش دختران اغلب
عاقلانه تر است و چون واکنش دختران برای اطرافیانشان مزاحمتی ایجاد نمی کند، مورد توجه قرار نمی گیرد و اغلب
فراموش می شود که پسرها و دخترها به یک اندازه رنج می برند و تنها نحوه ی بروز احساساتشان فرق
می کند.

با وجود تمام تفاوت های فردی، در تمام کودکان، متناسب با سن و سالشان رفتارهای تقریبآ یکسانی مشاهده می
شود.
عکس العمل کودکان خردسال اغلب با ترس و بی خوابی همراه است.
آنان دچار سردرگمی شده و حالت تهاجمی به خود می گیرند و معمولآ در روند رشد و تکامل خود نیز
گام هایی به عقب برمی دارند.
به عنوان نمونه پاره ای از آنان جای خود را دوباره خیس می کنند در حالی که مدت ها پیش
این مرحله را پشت سر گذاشته اند.
در کودکانی که در مرحله مهد کودک قرار دارند نیز رفتار مشابهی دیده می شود.

احساس انزوا و اندوه در آنان مشهود است.
از آن جایی که کودکان در این سن و سال هنوز خود را در مرکز جهان اطراف خود احساس می
کنند اغلب دیده می شود که علت ترک پدر و مادر را در وجود خودشان جست و جو می کنند
و خود را مقصر می پندارند.

سنین دبستان آغاز درک بهتری از مساله ی جدایی است، اگرچه درک مطلب و احساسات کودک دو مقوله ی متفاوتند.
جدایی موجب ایجاد اندوه، احساس بی پناهی و خشم در کودک می شود.
برخی از آنان حتا از دوستان، همکلاسی ها، آموزگاران و همسایگان خجالت می کشند.
بنابراین افت تحصیلی و انجام حرکاتی برای جلب توجه دیگران در این شرایط امری غیرعادی به نظر نمی رسد .

کودکانی که سن بیشتری دارند، نسبت به پدر و مادر غمخواری بیشتری از خود نشان می دهند و داوطلبانه مسئولیت
هایی را بر عهده می گیرند که هنوز برای آن خیلی کوچک هستند.
رسیدگی به کارهای خانه، مواطبت از خواهر و برادر کوچکتر و حتا تلاش در جهت فراهم کردن وسایل آسایش پدر
و مادر از این جمله اند.

اغلب رفتار این کودکان توجه کسی را به خود جلب نمی کند و این خطر وجود دارد که رابطه ی
آن ها با هم سن و سال هایشان قطع شود و یا در پرداختن به کارهای مورد علاقه خود کوتاهی
کنند.

نوجوانان با واکنش های متضاد خود اغلب موجب سردرگمی اطرافیان می شوند.
بچه های بزرگ تر در موقعیتی هستند که مشکلات والدین را درک و پس از مدتی با جدیت تمام در
حل مشکلات والدین دخالت و شرکت می کنند.
به عبارت دیگر آنان در پیدا کردن راه حل های عملی فعالانه شرکت می جویند.
از طرف دیگر، واکنش آن ها نسبت به از دست دادن خانواده، اغلب تند و غیرمترقبه است.
اگر، نوجوانان در این موقعیت بخواهند روند جدا شدن از خانواده را شروع کنند، جدایی پدر و مادر ممکن است
این کار را برایشان دشوار سازد، زیرا آن ها را درگیر مشکلات و مسایل خانوادگی می کند در عین حال
ممکن است جدا شدن آن ها از خانواده با درگیری های شدید همراه شود.
بسیاری از کسانی که در نوجوانی تجربه طلاق پدر و مادر خود را پشت سر گذاشته اند می گویند که
آنان به ناگزیر بسیار سریع تر از آنچه که خود می خواستند بزرگ شدند.

●مفهوم نهفته در واکنش کودکان

پدر و مادرها در مقابل رفتار مساله دار فرزندانشان اغلب خود را ناتوان و مستاصل می یانند این امر موجب
می شود که پدر و مادر احساس تقصیر کنند و نگران تداوم تاثیرات زیانبار بر رشد کودک خود شوند.

البته واکنش کودکان و نوجوانان لزومآ ویرانگر نیست، بلکه در درجه نخست نمایانگر کوشش برای همسازی با شرایط تغییر یافته،
چیره شدن بر آثار و نتایج حاصل از گسست خانواده و به نظم درآوردن دوباره جهان درهم ریخته خویش است.
رفتارهای بروز یافته معمولآ در دومین سال وقوع حادثه طلاق در کودکان از بین می رود.

تغییر رفتار و جلب توجه کودکان بعد از جدایی پدر و مادر را می توان امری طبیعی دانست.
به عبارت دیگر می توان از واکنش طبیعی در مقابل شرایط دشوار سخن گفت.

در عین حال این رفتارها علایم و نشانه های هشدار دهنده ای هستند که نیازهای کودکان را نشان می دهند.
آنان نیاز به دیدار با پدر و مادری دارند که با او زندگی نمی کنند، سرپرستی آنان نیز باید بر
اساس نظم و قاعده باشد.
مساله کنار آمدن دراز مدت با مساله جدایی و نیز تاثیری که جدایی بر تکامل شخصیت کودکان می گذارد بسیار
کمتر به طلاق و نتایج آن بستگی دارد تا به شرایطی که بعدآ پدید می آید.

شما به عنوان پدر و مادری که درگیر مساله ی جدایی هستید با یک موقعیت دوگانه و دشوار روبه رو
هستید.
از یک سو با مشکلات خودتان که نیروی فراوانی را از شما می طلبد درگیر هستید و از طرف دیگر،
به احتمال زیاد با یک «کودک سرسخت» سر و کار دارید.
بکوشید تا بعضی از مواقع خود را در موقعیت او قرار دهید و موضوع را از دید او ببینید، آنگاه
بهتر می فهمید که چرا آن کودک به توجه و نزدیکی بیشتری از سوی شما نیاز دارد.

●جهت گیری کودک به نفع یکی از والدین

زمانی که پدر و مادری می کوشند کودک را بر ضد طرف دیگر و به سود خود تحت تاثیر قرار
دهند، کودک در وضعیت دشواری قرار می گیرد که رهایی از آن برایش دشوار است.
صرفنظر از جهت گیری مثبت یا منفی، چنین اقدامی کاری بر علیه دیگری محسوب می شود.

نباید کودک را به جهت گیری بر علیه دیگری واداشت و به هیچ عنوان نباید او را علیه دیگری تحریک
کرد.کوشش برای کشیدن کودک به سوی خود کار ساده ایست.
کافی است به او بگویید که او ما را ترک کرد.
در صورتی که واقعیت آن است که او زندگی مشترک را ترک گفته است و نه زندگی با کودک خود
را اگر کودک شما بخواهد تصمیمی منفی علیه طرف دیگر اتخاذ کند، دچار کشمکش درونی می شود.
او باید علاقه خود و نیز تمام ویژگی ها و خصوصیاتی از وجود خود را که او را به طرف
مقابل پیوند می دهد و شباهت های را که در وجود خود و او می بیند فراموش کند.

او باید طوری رفتار کند که گویی این خصوصیات و احساسات اصولآ وجود خارجی ندارند.
در صورت تداوم این کشمکش درونی احتمال اختلال در رشد و تکامل کودک وجود دارد.
البته این احتمال نیز وجود دارد که کودک علیه خود شما و به نفع دیگر جهت گیری کند، زیرا تصویر
ارائه شده شما با نگاه او به دیگری تفاوت دارد و لذا شک و تردید در کودک آغاز می شود.

اما اگر سعی کنید که علیه طرف دیگر چیزی نگویید، ممکن است کودک در گفتار و رفتار در سمت شما
قرار گیرد.
این احتمال نیز وجود دارد که کودک همین رفتاری را که با شما دارد با طرف مقابل نیز برقرار سازد،
برای نمونه اغلب اتفاق می افتد که کودک به پدر خود می گوید که مایل است با او زندگی کند
و مایل نیست طرف دیگر را ببیند و دست کم می خواهد او را کم تر ببیند و درست همین
حرف ها را به طرف دیگر نیز می گوید.
این یک بازی یا دروغ گویی از سوی کودک نیست.
این به دلیل حساسیت بالای کودکان است که می خواهند به طرفین و خودشان، از این طریق کمک کنند، زیرا
خود را در جهت و سوی کسی قرار می دهند که در آن لحظه با او هستند.
اما کودک نمی تواند به هر دو طرف حق بدهد بدون آنکه دچار کشکش درونی و دایمی شود.

به فرزند مشترکتان نشان دهید که دوست داشتن هر دوی شما (پدر و مادر جدا شده) و احساس دلتنگی و
نیاز نسبت به دیگری امری کاملآ طبیعی و درست است.

آکاایران

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین ویآرون گروپ
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
خانواده
بیشتر >
آرون گروپس