جشن تیرگان در سیزدهم تیرماه
جشن تیرگان
یکی از این آئین ها که البته امروزه به بوته فراموشی سپرده شده است جشن تیرگان می باشد که ایرانیان
باستان آن را در روز سیزدهم تیر به مناسبت تیر اندازی آرش پهلوان اسطوره ای ایران برگزار می کردند.فرهنگ ایرانی
پر است از جشنها و آئین هایی که به مناسبتهای گوناگون و در فصلهای مختلف سال برگزار می شده است
، آنچه که در اغلب این جشنها به چشم می خورد نوعی شادی درونی و نشاط گروهی است که با
ذات ایرانیان قرین گشته و باعث شده است که حتی آئین های سوگواری نیز از شور و نشاط خالی نباشند.یکی
از این آئینها که البته امروزه به بوته فراموشی سپرده شده است جشن تیرگان می باشد که ایرانیان باستان آنرا
در روز سیزدهم تیر برگزار می کردند.
در واقع جشن فرخنده تیرگان آغاز آن از روز تیر از ماه تیر می باشد و به مدت ۹ روز
ادامه دارد(dot)
علت برگزاری جشن تیرگان
جشن تیرگان به همراه نوروز و مهرگان و سده از جمله مهمترین جشنهای ایرانیان است که در
گذشته برای ایرانیان اهمیت وافری داشت و این جشن را با شکوه و زیبا برگزار می کردند در مورد فلسفه
جشن تیرگان دو روایت جالب است روایت اول مربوط به قهرمان ملی ایرانیان آرش است که تقریبا همه ما با
آن آشنا هستیم
روایت اول درباره برگزاری جشن تیرگان
میان ایران و توران سالها جنگ وستیز بود در نبرد میان افراسیاب و منوچهر شاه ایران
،سپاه ایران شکست سختی می خورد این واقعه در روز اول تیر اتفاق می افتد و در گذشته این روز
برای ایرانیان عزای ملی بود و جالب است بدانید هنوزم دیدار از خانواده های عزادار در این روز میان زرتشتیان
رایج است.
سپاه ایران در مازندران به تنگنا می افتد سرانجام دو سوی نبرد به سازش در آمدند و برای آنکه
مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان بر خیزد ،پذیرفتند از مازندران تیری به جانب خاور پرتاب کنند
هر جا تیر فرو آمد همان جا مرز دو کشور باشد و هیچ یک از دو کشور از آن فراتر
نروند تا در این گفتگو بودند فرشته زمین اسفندیارمذ پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند.
آرش در میان ایرانیان بزرگترین کماندار بود و به نیروی بی مانندش تیر را دورتر از همه پرتاب می کرد.
فرشته زمین به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند.آرش دانست که پهنای کشور ایران
به نیروی بازو و پرش تیر او بسته است و باید توش و توان خود را در این را بگذارد.
آرش خود را آماده کرد برهنه شد و بدن خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت ببینید من
تندرستم و گژی در وجودم نیست ولی می دانم چون تیر را از کمان رها کنم همه نیرویم با تیر
از بدن بیرون خواهد آمد.
آن گاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند بر آمد و به نیروی خداداد تیر
را رها کرد و خود بی جان بر زمین افتاد(درود بر روان پاکش).هرمز خدای بزرگ به فرشته باد فرمان داد
تا تیر را نگهبان باشد و از آسیب نگه دارد.
تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان می رفت و از کوه و در و دشت می گذشت تا در
کنار رود جیهون بر تنه درخت گردویی که بزرگتر از آن در گیتی نبود ؛نشست .
آن جا را مرز ایران و توران جای دادند و هر سال به یاد آن جشن گرفتند.
جشن تیرگان در میان ایرانیان از این زمان پدیدآمد(dot)
روایت دوم درباره علت برگزاری جشن تیرگان
اما روایت دوم که مربوط به فرشته باران یا تیشتر
می باشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی :((تیشتر فرشته باران است که در ده روز اول ماه بصورت
جوانی پانزده ساله در می آید و در ده روز دوم بصورت گاوی نر و در ده روز سوم بصورت
اسب.تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو رفت(dot) در آنجا
با دیو خشکسالی (اپوش) که به شکل اسب سیاهی بود و با گوش و دم سیاه خود ظاهری ترسناک داشت،
رو به رو شد.
این دو به مدت سه شبانه روز بایکدیگر به نبرد بر خواستند و تیشتر در این نبرد شکست می خورد
به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می جوید و به خواست و قدرت پروردگار این
بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می گردد و آب ها توانستند بی مانع به مزارع و چراگاه ها جاری شوند.
باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمی خاستند به این سو و آن سو راند، و باران
های زندگی بخش بر هفت اقلیم زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن
می پردازند.
آئین های جشن تیرگان
در برگزاری جشن تیرگان آئین های مخصوصی اجرا می شده است که از جمله آنها می توان به آب پاشی،
فال کوزه و دستبند تیر و باد اشاره کرد(dot)
– آبپاشی
یکی از آئین های جشن تیرگان آب پاشی بوده
است.جشن تیرگان در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال
پیش ِرو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب
پاشان» یا «سر شوران» یاد شدهاست.
آبریزگان (آب پاشان) یکی از آئین های جشن تیرگان بوده است
– فال کوزه
یکی دیگر از مراسم جشن تیرگان
مانند بسیاری از جشنهای ایرانی «فال کوزه» (چکُ دولَه) میباشد.
روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمیگزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که «دوله»
نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه
آن میاندازد آنگاه «دوله» را نزد همه کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چک
دولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند.
سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد.
در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی
داشتنهاند در جایی گرد هم میآیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد.
در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی میخوانند و دختر در
پایان هر شعر، دست خود را درون دوله میبرد و یکی از چیزها را بیرون میآورد، به این ترتیب صاحب
آن جسم متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بودهاست(dot)
– دستبند تیر
و باد
در آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از ۷ ریسمان به
۷ رنگ متفاوت بافته شدهاست به دست میبندند و در باد روز از تیرماه (۹ روز بعد) این بند را
باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیامرسان
به همراه ببرد.
این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود: تیر برو باد بیا غم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا
خوشه مرواری بیا.
ویکی پدیا
مهر میهن