پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

سیمین بهبهانی و شعر سنگ کور

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
سیمین بهبهانی و شعر سنگ کور ای رفته ز دل رفته ز بر ،رفته ز خاطربر من منگر تاب نگاه تو ندارم بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوهدر خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم ای رفته ز دل ،راست بگو !بهر چه امشببا خاطره ها آمده ای باز به سویم؟ گر آمده […]

سیمین بهبهانی و شعر سنگ کور

ای رفته ز دل رفته ز بر ،رفته ز خاطربر من منگر تاب نگاه تو ندارم بر من منگر زانکه
به جز تلخی اندوهدر خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم ای رفته ز دل ،راست بگو !بهر چه امشببا
خاطره ها آمده ای باز به سویم؟ گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواهمن آن نیم او مرده و
من سایه اویم من آن نیم آخر دل من سرد و سیاه استاو در دل سودا زده از عشق شرر
داشت او در همه جا ،با همه کس ،در همه احوالسودای تو را ای بت بی مهر به سر داشت

سیمین بهبهانی و شعر سنگ صبور

من آن نیم ،این دیده ی من سرد و خموش استدر دیده او آن همه گفتار نهان بود وان عشق
غم آلوده در آن نرگس شبرنگمرموز تر از تیرگی شامگهان بود من او نیم آری ،لب من این لب بی
رنگدیریست که با خنده یی از عشق نشکفت اما به لب او همه دم خنده ی جان بخشمهتاب صفت بر
گل شبنم زده می خفت بر من منگر تاب نگاه تو ندارمآن کس که تو می خواهیش از من به
خدا مرد او در تن من بود و ندانم که به ناگاهچون دید و چها کرد و کجا رفت و
چرا مرد من گور ویم ،گور ویم بر تن گرمشافسردگی و سردی کافور نهادم او مرده و در سینه ی
من ،این دل بی مهرسنگی ست که من بر سر آن گور نهادم

سیمرغ

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس