جمعه, ۲۰ مهر , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

فریدون مشیری و اشعاری در وصف بهار

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
فریدون مشیری گل امید هوا هوای بهار است و باده باده ء ناببه خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب در این پیاله ندانم چه ریختی ، پیداستکه خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب فرشته روی من ، ای آفتاب صبح بهارمرا به جامی از این آب آتشین دریاب به جام هستی ما […]

فریدون مشیری

گل امید

هوا هوای بهار است و باده باده ء ناببه خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب

در این پیاله ندانم چه
ریختی ، پیداستکه خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب

فرشته روی من ، ای آفتاب صبح بهارمرا
به جامی از این آب آتشین دریاب

به جام هستی ما ، ای شراب عشق بجوشبه بزم ساده ما ،
ای چراغ ماه بتاب

گل امید من امشب شکفته در بر منبیا و یک نفس ای چشم سرنوشت بخواب

مگر
نه خاک ره این خرابه باید شدبیا که کام بگیریم ازین جهان خراب

فریدون مشیری و اشعاری در وصف بهار

بوی باران ، بوی سبزه ، بوی
خاکشاخه های شسته ، باران خورده ، پاکآسمان آبی و ابری سپید

برگ های سبز بیدعطر نرگس رقص بادنغمه ء
شوق پرستو های شاد

خلوت گرم کبوتر های مست….نرم نرمک میرسد اینک

بهار

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه ها و دشت هاخوش به حال دانه ها
و سبزه هاخوش به حال غنچه های نیمه باز

خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز خوش به
حال جام لبریز از شرابخوش به حال آفتاب

خبر آنلاین

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
ترک اعتیاد