سحر دولتشاهی و خواهرش در یک مهمانی خصوصی
سحر دولتشاهی بازیگر ایرانی در تهران متولد شده است
او در سال ۱۳۸۰ فعالیت خود را شروع کرده است این بازیگر
همسر سابق رامبد جوان است در ادامه عکس های سحر دولتشاهی و خواهرش
در مهمان خصوصی فیلم چهار راه استانبول را مشاهده کنید.
سحر دولتشاهی و خواهرش
عکسی از سحر دولتشاهی، ستاره پسیانی، رعنا آزادیور، نسیم دولتشاهی در مهمانى
خصوصى فیلم “چهار راه استانبول” به میزبانى بهرام رادان را مشاهده می کنید.
درباره فیلم چهار راه استانبول بیشتر بدانید
بعد از آثار مختلفِ مصطفی کیایی، که هم با استقبال مردم و هم استقبال منتقدان روبرو شد.
این صف های طویل برای تماشای فیلم جدید این کارگردان تعجب برانگیز نیست. که قطعا یکی
از فیلم های قلقلک دهنده جشنواره امسال، «چهار راه استانبول» است.
و میتوان گفت تقریبا در لیست “باید دید” هر کسی، اسم این فیلم به چشم میخورد. و خب بدون شک هم باید
همینطور باشد. با توجه به حادثه غم انگیز دی ماه سال گذشته، باید ایده ساختن فیلم، درباره
پلاسکو از ذهن هر سینماگری عبور کرده باشد. اما اولین کسی که پا به عرصه عمل گذاشت
مصطفی کیایی بود. که با گذشت یکسال از حادثه پلاسکو، حالا فیلم در جشنواره فجر آماده
اکران است. و همین نام و موضوع فیلم یک تنه بزرگترین تبلیغ برای فیلم محسوب میشود.
موضوع اصلی چهار راه استانبول
خود کارگردان نیز قبلا اعلام کرده بود که موضوع اصلی فیلم پلاسکو نیست، حادثه پلاسکو
در کنار موضوع اصلی اتفاق میافتد و موضوع اصلی را تحت تاثیر قرار میدهد. اما متاسفانه
بسیاری از مخاطبان با دید مستندی درباره پلاسکو به پای فیلم مینشینند، که در آخر نیز ناراضی
از سالن خارج میشوند. و بسیاری از مخاطبان نیز ناراضیاند که چرا فیلم به رفتگان حادثه پلاسکو
یا آتشنشانان و… تقدیم نشد. اما اتفاق مهمی بود که جریان اصلی فیلم پلاسکو نباشد.
چون اینگونه میتوان از شعار دادن و تحمیل کردن غم و غصه و به زور تحت تاثیر قرار دادن
مخاطب جلوگیری کرد. فیلم قصهای دارد که روند طبیعی خود را طی میکند و در کنارش
حادثه پلاسکو نیز رخ میدهد. و مصطفی کیایی اینگونه توانسته حادثه پلاسکو را برای
مخاطبش قصه گویی کند. و حادثه را به گونهای با قصه همراه کند، که بتواند از طریق قصه تاثیر گذاری ایجاد کند.
اما باز هم فیلم دچار تحمیل کردن احساسات به مخاطب شد. که ایکاش این سکانس ها از فیلم حذف میشدند.
مانند خدا خدا گفتنِ آتش نشان(مهدی پاکدل)، یا چند باره تکرار کردن جمله “ایکاش بجای جنگ و دعوا، بغلش
میکردم”. این سکانسها فقط تاثیر گذاری تحمیلی به همراه دارند و کلیشهشان در ذوق میزند.
تیتر شهر و سلام سینما