پست احساسی مازیار لرستانی برای بازیگر مشهور و خوش چهره فرانسوی / ابراز ارادات بازیگر ایرانی به آلن دلون

بازیگر تغییر جنسیت داده ایرانی تصمیم گرفت با خاطره ای شنیدنی به مرگ آلن دلون واکنش نشان دهد. پست احساسی مازیار لرستانی برای درگذشت بازیگر خوش صدا و خوش چهره فرانسوی را در پرشین وی ببینید.

پست احساسی مازیار لرستانی

بازیگر ایرانی نوشت :

تو میگی چشماش آبیه یا سبز؟…. ننه هر روز راجع به آلن دلون سوال میکرد و ساعتها خیره به پوستر بزرگش که توی اتاق من به دیوار با چهار پونز طلایی میخکوب شده بود با حسرت نگاه میکرد…

مرگ آلن دلون افسانه ای

آلن دلون افسانه ای

ننه پیرزن خوشرو و چاق و مهربانی بود از دهات اطراف همدان…. روزها برای کار درخانه و کمک به مادرم که معلم بود بخانه ما می آمد و عصرها به خانه اش که حومه شهر بود بر میگشت… گاهی هم شبها می ماند…… ظرفها را می شست حبوبات و برنج پاک میکرد و خانه را جارو میکشید… به اتاق من که میرسید میگفت وقت استراحت… می نشست و پاهایش را دراز میکرد جورابهایش را در میاورد و می خندید و می گفت: هواخوری….. دوست داشت چای بعد از ظهرش را روبروی عکس آلن دلون بخورد… و در باره او بپرسد که چند سالش هست؟ خانه اش کجاست و زن دارد یا نه؟ منم با حوصله برایش داستان می بافتم…

پولداره… خیلی هم پولداره خونه اش فرانسه است. زن نداره…… توی مصاحبه جدیدش گفته

من فقط به ارزو دارم که بتونم برم خواستگاری ننه همدانی … ننه میخندید و خجالت زده صورتش را با روسری اش

می پوشاند… و

درگذشت آلن دلون بزرگ و واکنش هنرمند ایرانی

هر دو با هم ریسه می رفتیم و چای میخوردیم ….. ننه معتقد بود الن دولن..!!!! اینطوری اسمشو تلفظ می کرد بنده خاص خداست و خدا بهش همه چی داده چشم قشنگ قدو بالا آبرو پول

درگذشت آلن دلون بزرگ و واکنش هنرمند ایرانی

می گفت نگو از من خوشش میاد گناه داره من شبا اینجا می خوابم یه وقتی دیدی پتو رو از گرما پس زدم…!!!. می گفتم ننه

این عکسشه… میگفت والله انگار با آدم حرف میزنه و سربسرش میذاشتم ننه بگو بهت چی میگه؟؟؟ قربونت میره؟ فدات میشه؟ دوست داره؟؟

و ننه دستش را گاز میگرفت و می گفت: ووی بیم… نگو گناه کرد بنده خاص خداست و خدا بهش همه چی داده چشم قشنگ قدو بالا آبرو پول

می گفت نگو از من خوشش میاد گناه داره من شبا اینجا می  خوابم یه وقتی دیدی پتو رو از گرما پس زدم…!!! میگفتم ننه این عکسشه… میگفت والله انگار با آدم حرف میزنه سربسرش میذاشتم ننه بگو بهت چی میگه؟؟؟ قربونت میره؟ فدات میشه؟ دوست داره؟؟  و ننه دستش را گاز میگرفت و می گفت ووی بیم… نگو گناه میشه …. ولی میدانستم دلش غنج میزند. با اینحرفها انقدر از ته دل میخندید که چشمانش پر اشک می شد.

بعد قند را توی چای میزد و اهی میکشید و با لهجه شیرین همدانی اش می گفت نیمیدانم والله !!!… من شی میدانم؟؟  یکروز صبح با صدای شعر خوانی ننه برای الن دلون بیدار شدم. روی جانمازش نشسته بود و تسبیح در دست می خواند آلن دولن چه خوشگلی………. جای برادروم باشی….

راستش امروز که شنیدم الن دلون مرده خوشحال شدم چون ننه همیشه میگفت آدم اگه یکی را تو این دنیا بدست نیاره تو اون دنیا باهاش عروسی میکنه …. شاید امروز روح ننه و روح الن دولن اش در آسمانها بهم رسیده باشند …. بقول ننه ما شی میدانیم؟؟؟