چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

ماجرای دختر سرطانی که برای رسیدن به آرزویش کلاهبرداری کرد

تاریخ نشر :شنبه 14 آوریل 2018 اشتراک:
دختر سرطانی اخبار گوناگون
دختر استرالیایی برا خوشگذرانی و رسیدن به آرزوهای رویایی خود به پدر و مادرش دروغی بزرگ گفت و به کشور خارج سفر کرد اما در سفر دروغ وی آشکار شد و لو رفت

هانا دیکنسون دختر ۲۴ ساله ای در استرالیا زندگی میکرد
او مبلغ هنگفتی را بخاطر درمان بیماری سرطانش از پدر و مادر
خود گرفت و به خارج از کشور سفر کرد تا بیماری خطرناک خود را
درمان کند اما حقیقت چیز دیگری بود در ادامه ماجرای دختر سرطانی را بخوانید.

دختر سرطانی

حکایت دختری را از نظر می گذرانید که مدعی بود درگیر بیماری سرطان شده است در صورتی که حقیقت چیز دیگری بود.
دختری ۲۴ ساله اهل استرالیا به نام هانا دیکنسون که مدام در فکر سفرهای
پر هزینه و خوشگذرانی بود، برای تامین هزینه رویاهایش تصمیمی شیطانی گرفت.

او برای محقق شدن آرزوهایش دروغی بزرگ به والدین خود گفت و آن هم مبتلا شدن
به سرطانی خطرناک بود که او برای درمانش می بایست به خارج از کشور سفر می کرد.

هانا موفق شد با این حقه مبلغ هنگفتی به جیب بزند که خانواده او حتی
برای تامین این پول حتی به دوستان و آشنایان خود نیز رو انداختند و به آنها مقروض شدند.

دختر سرطانیهانا دیکنسون

ماجرای لو رفتن هانا دیکنسون دختر سرطانی

اما اینکه دختر نامبرده چطور دستش رو شد با تصویری باز می گردد که او در حال خوشگذرانی
با دوستانش در فیس بوک منتشر کرده بود و یکی از کمک کنندگان نیز این عکس را دیده بود.

این شخص که خود به سرطان مبتلا بوده پس از قرض دادن ۱۰ هزار دلار به خانواده هانا هنگام
مشاهده عکس او به ماجرا شک کرد و با پیگیری های قانونی توانست کلاه برداری او را اثبات کند.

اکنون دادگاه به خاطر سوء استفاده از اعتماد مردم ،فریب آنها و خسارات مالی که به فریب خوردگان وارد کرده او را به حبس محکوم کرده است.

از طرفی وکیل هانا نیز به دنبال راهی برای سبک کردن جرائم او و تخفیف گرفتن در مجازاتش است.

دختر سرطانیسرطان

درباره کشور استرالیا بیشتر بدانید

زنان استرالیایی خستگی ناپذیرند و قدرت را می شود در بیشتر آنها دید.

«به استرالیا خوش آمدید!»، این جمله اولین مواجهه من با یک زن استرالیایی بود. درست
در اولین دقایق ورودم به فوردگان «کینگز فورد اسمیت» سیدنی. افسری که پاسپورتم را چک کرد
زنی بود بلندقد با موهای طلایی و چشم های آبی با چهره ای سرد و بی تفاوت؛ اما وقتی گذرنامه ام
را به را به دستم داد لبخند گرمی به لب داشت و گفت: «به استرالیا خوش آمدید!». جمله ای که به
لب های منِ مهاجر و دلتنگ هم لبخندی نشاند و البته تعجب های من از زندگی زنان در استرالیا هم از همان فرودگاه آغاز شد.

زنان استرالیایی

آنچه که از همان روزهای آغازین مهاجرت بیش از هر چیز در مورد زنان به چشمم آمد؛
زنان فاراغ بالی است که با وجود یک با دو بچه خردسالی که به همراه دارند، بچه دیگری
را هم با کالسکه حمل می کنند. کالسکه هایی که خیلی وقت ها دو طبقه یا دوقلو هستند.

خیلی از زنان مشخص است که کودکی را هم باردار هستند. اوایل مهاجرت دیدن تعداد زیادی
کالسکه در خیابان ها، پیاده روها، فروشگاه ها و حتی در اتوبوس و قطار برای من بسیار تعجب آور بود
اما خیلی زود متوجه شدم خیابان ها و پیاده روها به گونه ای طراحی شده اند که برای حرکت کالسکه
کم ترین دردسری ایجاد نشود. ارتفاع اتوبوس ها برای سوار شدن با کالسکه قابل تغییر است.
قسمت جلوی اتوبوس ها هم به کالسکه اختصاص داده شده و حتی کمربند ایمنی برای بستن کالسکه به میله های اتوبوس وجود دارد.

آنچه من در چهره بسیاری از زنان در خیابان های سیدنی می بینم آرامش با حضور چندین
بچه در اطراف شان است! ماشین های اس یو وی SUV شاسی بلند- بزرگ هم کار زنان
خانه دار را راحت کرده است. ماشین هایی که به راحتی پاسخگوی جابجایی خانواده های بزرگ هستند.

باشگاه خبرنگاران جوان و پی جو

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
تصاویر خبری
بیشتر >
آرون گروپس