بازپرس ویژه ، قلابی از آب درآمد !

اسفندماه سال قبل حسین روشن، بازپرس ویژه قتل سابق تهران برای شکایت از مرد کلاهبرداری در اداره پلیس حاضر
شد.
او گفت من حسین روشن هستم و تا یک سال قبل بازپرس ویژه قتل دادسرای جنایی پایتخت بودم و در
حال حاضر دفتر وکالت دارم.
چند روز قبل برای شستوشوی خودروام به کارواشی رفتم.
در کارواش یکی از افسران پلیس که از دوستان صاحب کارواش بود مرا شناخت و احوالپرسی کرد.
او مرا به صاحب کارواش معرفی کرد و گفت به عنوان افسر پرونده قبلاً با من همکاری داشته است.
وقتی افسر پلیس مرا به نام روشن معرفی کرد، صاحب کارواش تعجب کرد و گفت که مدتی است مرد دیگری
خودش را روشن و بازپرس ویژه قتل به او معرفی کرده و قرار بوده با گرفتن مبلغی برای او کاری
انجام دهد.
پس از این من شگفتزده شدم و با کمی تحقیق فهمیدم مرد غریبه با غصب عنوان بازپرس ویژه قتل قصد
کلاهبرداری دارد به همین خاطر به اداره پلیس آمدم تا از آن مرد به اتهام غصب عنوان شکایت کنم.
آغاز تحقیقات پلیسی
پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی مدیر روستا بازپرس ویژه قتل از دادسرای جنایی پایتخت برای رسیدگی
در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
پس از این مأموران پلیس سراغ صاحب کارواش رفتند.
نخستین تحقیقات نشان داد شکایت شاکی واقعیت دارد و مردی با جعل هویت بازپرس قصد کلاهبرداری دارد.
صاحب کارواش گفت: مدتی قبل مردی خودرواش را برای شستن به کارواش آورد.
داخل دفتر کارواش با یکی از دوستانم به نام رحیم که یکی از بستگانش به خاطر ارتکاب جرمی در زندان
بود، حرف میزدیم که آن مرد خودش را قاضی روشن معرفی کرد و گفت بازپرس ویژه قتل تهران است.
او به دوستم گفت در صورت پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان مرد زندانی را آزاد میکند و قرار شد دوباره به
کارواش بیاید و در این باره با دوستم حرف بزند.
وی چندین بار به کارواش آمد و با دوستم حرف زد تا اینکه چند روز قبل فهمیدم او با جعل
عنوان قصد کلاهبرداری داشته است.
بازداشت بازپرس قلابی
رحیم نیز در تحقیقات حرفهای صاحب کارواش را تأیید کرد و گفت که آن مرد خودش را بازپرس ویژه قتل
معرفی کرده است.
پس از این مأموران پلیس به رحیم آموزشهای لازم را دادند و در یک قرار صوری بازپرس قلابی را بازداشت
کردند.
پس از بازداشت متهم بود که شاکی متهم را شناخت و گفت: چند سال قبل به عنوان بازپرس ویژه قتل
روی یک پرونده قتل تحقیق میکردم که فهمیدم نزد بستگان متهم پرونده رفته و خودش را پسر عموی من معرفی
کرده و قصد اخاذی داشته که موفق شدم او را شناسایی و دستگیر کنم.
وی در آن زمان اظهار پشیمانی کرد و من هم رضایت دادم و در نتیجه بعد از چند روز بازداشت
آزاد شد(dot)
اقرار به جرم
متهم در تحقیقات با قبول جرم خود گفت: فامیل من هم روشن است و
به خاطر اینکه نزد دیگران بزرگنمایی کنم خودم را بازپرس روشن معرفی میکردم.
وی ادامه داد: روزی که برای شستن خودروام به کارواش رفتم متوجه حرفهای صاحب کارواش با دوستش شدم و همان
لحظه به فکرم رسید تا خودم را بازپرس روشن معرفی کنم و خودم را بزرگ جلوه دهم.
وقتی خودم را بازپرس ویژه قتل معرفی کردم آنها از من خواستند تا برای آزادی یکی از بستگانشان از
زندان کاری انجام دهم که من مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان پیشنهاد دادم و آنها هم قبول کردند.
وی در پایان گفت: بعد از چند بار ملاقات با صاحب کارواش سرانجام دستگیر شدم.
متهم به اتهام غصب عنوان به دستور قاضی مدیر روستا بازداشت شد و برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس
آگاهی قرار گرفت.
جوان