بخشش بی بازگشت

پروندههای کیفری که در دادگاههای کیفری مورد رسیدگی قرار میگیرد و طرفین آن شامل قربانی و متهم هستند از طریق طرح شکایت قربانی نزد مراجع صالح شروع میشوند.
اما جالب است که یکی از سوالاتی که بسیاری از قربانیان جرم از مشاوره حقوقی میپرسند این است که اگر شکایت خود را پس بگیرم مجددا میتوانم طرح شکایت کنم؟
این سوال با توجه به مرجعی که پرونده نزد آن موجود باشد، نوع جرم و هدف قربانی از رضایت جواب متفاوتی خواهد داشت که در این مطالب قصد داریم به آنها اشاره کنیم.
انواع رضایت قربانی
رضایت قربانی به آن معناست که شاکی پرونده کیفری، از شکایت خود صرف نظر کرده و اعلام رضایت نماید. در این خصوص باید بدانید که پروندههای کیفری با توجه به جرم موضوع پرونده به انواع جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت تقسیم میشوند و با توجه به نوع جرم ارتکابی اثرات مختلفی بر رضایت قربانی میتوان تصور کرد.
همچنین رضایت قربانی میتواند به صورت قطعی اعلام شده باشد و یا مشروط باشد به تحقق شرط یا فراهم شدن شرایطی خاص، که این وضعیت نیز تقسیمبندی دیگری از انواع رضایت قربانی را ایجاد میکند.
رضایت قربانی در جرایم قابل گذشت در مقابل جرایم قابل گذشت
جرم قابل گذشته به آن دسته از جرایمی گفته میشود که مطابق با ماده قانون مجازات اسلامی، شروع رسیدگی، ادامه رسیدگی و اجرای مجازات معطوف است به شکایت شاکی. در نتیجه چنانچه شاکی از ادامه روند رسیدگی پشیمان شده و رضایت خود را اعلام دارد، به دلیل گذشت شاکی پرونده کیفری از تعقیب باز خواهد ماند.
حتی چنانچه رسیدگی کیفری منتج به صدور رای محکومیت شده باشد و در واقع متهم در محل اجرای حکم حضور داشته باشد اما قربانی یا شاکی رضایت خود را اعلام نماید، اجرای مجازات متوقف خواهد شد.
پس همانگونه که مشاهده میشود در انواع جرایم قابل گذشت، به صرف گذشت شاکی از شکایت یا تعقیب کیفری یا اجرای مجازات، رسیدگی کیفری متوقف خواهد شد و حتی اجرای مجازات نیز صورت نخواهد گرفت.
اما باید بدانید که قابل گذشت بودن جرایم استثنا است و اینگونه نیست که اکثریت جرایم از نوع قابل گذشت باشند، اتفاقا اصل بر آن است که جرم غیرقابل گذشت است مگر آن که در قانون صراحتا قابل گذشت اعلام شده باشد.
اما چه چیزی باعث میشود که جرم به نوع قابل گذشت و غیرقابل گذشت تقسیم شود؟
در پاسخ به این سوال باید بگوییم که جرایم از حیث اثرگذاری و نتیجهای که به همراه دارند با هم متفاوت هستند. به عبارت دیگر اصولا هر جرمی یک یا چند قربانی خاص دارد، اشخاصی که به دلیل وقوع جرم دچار آسیبهای جسمی، روحی یا مالی شدهاند و یا خساراتی به ایشان از بابت جرم ارتکاب یافته وارد شده است.
اما برخی از جرایم هستند که علاوه بر اثری که بر شخص یا اشخاص خاص دارند، بر اجتماع نیز تاثیرات مخربی میگذارند. این اثرات که بر اجتماع وارد میشود، میتواند از نوع مخدوش کردن احساسات عمومی، ایجاد رعب و وحشت و یا خسارت به اموال عمومی باشد.
در نتیجه در زمانی که از محل جرم واقع شده نه تنها شخص قربانی بلکه عموم اجتماع، همچون احساسات عمومی یا امنیت و آرامش عمومی مخدوش میشود و یا آن که احتمال ایجاد آسیبهای آتی به عموم داده میشود، قربانی جرم علاوه بر شخص خاصی که در قالب شاکی ایفای نقش میسازد، عموم جامعه نیز هست.
طبیعتا نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که کل اجتماع در هر جرمی ورود کنند یا اعلام نظر کنند یا پیگیری متهم و مجازات وی را خواستار شوند، به همین سبب نیز مرجع دادستانی وجود دارد و شخص دادستان به عنوان نماینده عمومی یا مدعی العموم در رسیدگیهای کیفری حضور پیدا میکند تا منافع عامه را تامین کرده و از احساسات و عواطف عمومی در مقابل جرم واقع شده دفاع نماید.
این قبیل از جرایم که به عنوان جرم غیرقابل گذشت شناخته میشوند، گروهی از جرایم را تشکیل میدهند که گذشت شاکی خصوصی در آنها، اعم از آن که در مرحله رسیدگی یا صدور رای یا اجرای حکم باشد، به هیچ وجه رسیدگی قضایی را متوقف نمیسازد و حتی اجرای مجازات را نیز پایان نمیبخشد، بلکه به دلیل رضایت شاکی، به متهم یا مرتکب جرم تخفیف در مجازات ممکن است که تعلق گیرد.
پس همانگونه که مشاهده میشود رضایت قربانی با توجه به نوع جرم که از نوع قابل گذشت یا غیرقابل گذشت باشد با هم متفاوت است.
رضایت منجز قربانی در مقابل رضایت مشروط
در ماده ۱۰۱ از قانون مجازات اسلامی در خصوص رضایت قربانی اینگونه بیان شده است که:
«گذشت باید منجز باشد و به گذشت مشروط و معلق در صورتی ترتیب اثر داده می شود که آن شرط یا معلق علیه تحقق یافته باشد. همچنین عدول از گذشت، مسموع نیست.»
اما منظور از گذشت منجز و گذشت مشروط و معلق چیست؟
توضیح آن که گذشت مشروط به این معناست که شخص قربانی تعهدی به اعلام گذشت به عهده میگیرد اما اجرای تعهد خود را مشروط میکند به اینکه شرط خاصی توجه مرتکب جرم انجام گیرد. برای مثال میپذیرد که در پرونده اعلام رضایت نماید به شرط آن که مرتکب از عهده جبران خساراتی که به وی وارد شده است برآید.
پس همانگونه که مشاهده میشود در گذشت مشروط عملا گذشت محقق نشده است بلکه باید در انتظار ایجاد شرایطی خاص توسط مرتکب بمانیم و سپس نوبت به اجرایی شدن گذشت میرسد و به همین سبب نیز در این ماده ذکر شده است که تنها پس از تحقق شرط است که به گذشت ترتیب اثر داده میشود.
اما گذشت منجز دقیقا به حالتی از گذشت قربانی گفته میشود که بدون شرط کردن عامل خارجی و به صورت قطعی در همان زمان رضایت خود را اعلام داشته باشد. پس زمانی که قربانی گذشت منجز خود را اعلام میکند، دیگر نوبت به ایجاد هیچ وضعیت خارجی نمیرسد و آثار گذشت بلافاصله محقق میگردد.
اما اثرات انواع رضایت را در بند بعدی بررسی میکنیم.
اثرات رضایت قربانی
قربانی خاص یعنی شخص یا اشخاصی که به دلیل وقوع جرم به آنها خساراتی اعم از جانی، مالی یا معنوی وارد شده است، این حق را دارند که با توجه به مواد قانون مجازات اسلامی مجازات مرتکب و نیز جبران خسارات خود را از مرجع قضایی مطالبه کنند.
پس همانگونه که مشاهده میشود مجازات مرتکب و جبران خسارات در مرحله اول حقی است که قربانی جرم از آن برخوردار است. به همین سبب نیز بنا بر یک اصل کلی، شخصی که حقی به نفع او وجود داشته باشد میتواند از اعمال یا اجرای آن حق صرف نظر کند.
پس در اینجا نیز قربانی جرم میتواند از حق خود مبنی بر مجازات مرتکب یا جبران خساراتی که متحمل شده است بگذرد. حقی که در قالب اعلام رضایت قربانی خود را نشان میدهد.
اما نکتهای که وجود دارد آن است که قربانی تنها میتواند از حق شخصی خود اعلام گذشت نماید، به عبارت دیگر تنها میتواند نسبت به جنبه خصوصی جرم تعیین تکلیف کرده یا اراده خود را در اجرای مجازات یا گذشت از اجرای مجازات اعلام کند، اما نسبت به جنبه عمومی جرم از چنین حقی برخوردار نیست.
پیش از این اشاره کردیم که جرایم یک قربانی خاص دارند که شامل شخص یا اشخاصی است که از محل وقوع جرم آسیب یا خسارتی دیدهاند و یک قربانی عام. قربانی عام شامل عموم اجتماع بود که به طریق ایجاد ناامنی در اجتماع، ایجاد رعب و وحشت یا بر هم زدن آسایش و امنیت عمومی یا مخدوش کردن احساسات عمومی، نسبت به عموم اجتماع جرم واقع میگردد.
پس زمانی که شاکی نسبت به حق خود اعلام گذشت مینماید، قربانی تنها نسبت به اعمالی که در حق وی انجام داده است بخشیده خواهد شد، اما نسبت به خسارات و آسیبی که به عموم اجتماع وارد آورده است چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
به همین سبب است که در جرایم قابل گذشت که تنها قربانی خاص دارد، با گذشت شاکی در هر مرحله از رسیدگی یا اجرای رای، مرتکب از تحمل مجازات رهانیده خواهد شد و نیز پیگیری کیفری در حق وی اجرا نخواهد شد.
اما در جرایم غیرقابل گذشت، به واسطه گذشت قربانی، تنها در مجازات مرتکب تخفیف داده خواهد شد زیرا بخشی از آسیبها که به شاکی خصوصی وارد شده بوده بخشیده شده است اما جنبه عمومی جرم همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.
شکایت مجدد پس از رضایت قربانی
با مفهوم گذشت شاکی و اثرات آن در انواع جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت آشنا شدیم. همچنین دانستیم که گذشت در صورتی که منجز باشد بلافاصله پس از اعلام رضایت منتج میگردد به توقف پرونده کیفری، تعقیب متهم یا اجرای مجازات. اما در گذشت مشروط اثرات گذشت موکول است به اینکه مشروط علیه ایجاد شود و سپس گذشت به مرحله اجرا در خواهد آمد.
حال باید اشاره کنیم که چنانچه قربانی پس از اعلام رضایت از گذشت خود پشیمان شود آیا امکان تنظیم شکایت مجدد برای وی وجود دارد؟
به عنوان یک پاسخ کلی باید بدانید که جواب منفی است. یعنی اصولا قربانی نمیتواند پس از آن که گذشت خود را اعلام کرد مجددا طرح شکایت نماید. زیرا این امر اولا در تضاد است با حقوق متهم زیرا هیچ گاه نمیداند که کی ممکن است مجددا مورد تعقیب قرار گیرد و ثانیا با مصالح اجتماعی نیز موافق نیست. زیرا پروندههای کیفری میتواند تا بینهایت باز و بدون سرانجام باقی بماند.
پس به دلیل مصالح عمومی و نظم اجتماعی اصولا شخصی که رضایت خود را نسبت به یک پرونده کیفری اعلام کرده است، نمیتواند مجددا به واسطه همان جرم نسبت به متهم اعلام شکایت نماید.
اما باید بدانید که هیچ اصل کلی نیست که حداقل یک استثنا بر آن وارد نباشد، اصل غیرقابل بازگشت بودن رضایت قربانی از این وضعیت جدا نیست.
انواع حالتهایی که ممکن است قربانی پس از گذشت مجددا طرح شکایت کند یا به عبارت دیگر گذشت خود را پس گیرد شامل موارد ذیل است:
- ایجاد شرایط جدید در قربانی: تصور کنید که قربانی یک حادثه رانندگی در محل حادثه رضایت خود را اعلام میکند و از ایجاد و پیگیری پرونده کیفری صرف نظر میکند. اما نامبرده به سبب آنکه در محل حادثه باور داشته که آسیبی به وی وارد نشده است رضایت خود را اعلام کرده است. لیکن پس از گذشت چند روز معلوم میشود که خونریزی داخلی رنج میبرده که در محل حادثه شناسایی نشده و به همین دلیل آسیبهای جدی به وی وارد میشود.
در چنین وضعیتی با وجود آن که یک اتفاق واحد یعنی تصادف رانندگی محل صحبت است اما به دلیل اثرات و نتایجی که قابل پیشبینی نبود و در نتیجه تغییراتی که در قربانی ایجاد شد، به نظر میرسد که رضایت قربانی با احتساب شرایط جدید حادث شده باید قابل عدول باشد. و به همین سبب نیز برخی از مراجع رسیدگی و کیفری در صورت بروز شرایط جدید، بازگشت قربانی از رضایت اعلام شده را میپذیرند.
- اعلام رضایت مشروط: چنانچه قربانی در هر یک از مراحل رسیدگی اعم از کلانتری، دادسرا یا مرجع قضایی رضایت مشروط خود را اعلام کرده باشد، دانستیم که تنها پس از ایجاد شرط است که نتیجه یعنی رضایت و گذشت قربانی نیز اعمال میگردد. اما در صورتی که به اشتباه تایید شده باشد که شرط محقق شده لیکن پس از اجرای رضایت به دست آید که در حقیقت مشروط علیه هنوز ایجاد نشده بوده تکلیف چیست؟
یا در مثالی دیگر چنان مشروط علیه به واقع نیز ایجاد شده باشد لیکن پس از اجرای رضایت از بین رود، آیا حقی برای شکایت مجدد برای قربانی ایجاد خواهد شد.
در این موارد باید توجه کنیم که در قانون دقیقا حکم موضوع تعیین نشده است. با این حال به نظر میرسد زمانی که شرط حقیقتا ایجاد نشده بوده، رضایت نیز واقع نشده پس میتوان پرونده کیفری را مجددا به جریان در آورد. اما در صورتی که شرط پس از ایجاد مخدوش یا لغو شده باشد، به نظر میرسد که در هر حال رضایت در شرایط سلامت اجرایی شده بوده و نباید مجددا اجازه پیگیری کیفری را اعطا کنیم.
به همین سبب نیز میتوانیم نتیجه گیریم که گذشت مشروط نیز پس از اجرا شدن قطعی است و امکان عدول و بازگشت از آن و در نتیجه تعقیب مجدد متهم وجود نخواهد داشت.