دوشنبه, ۲۹ بهمن , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

زن با تعویض قفل “در” اجازه ورود به مرد را نمی‌داد

۱۳۹۰/۷/۲۵ ۱۳:۲۰:۱۹ تاریخ نشر : ۱۳۹۰-۰۷-۲۵
حوادث روز
زن با تعویض قفل “در” اجازه ورود به مرد را نمی‌داد خبرگزاری فارس: مرد در دادگاه خانواده گفت: من در خانه‌ای که به نام خودم است حق زندگی کردن ندارم چرا که همسرم قفل “در” را عوض کرده و مرا رها کرده است.خبرگزاری فارس: زن با تعویض قفل “در” اجازه ورود به مرد را نمی‌داد […]
زن با تعویض قفل “در” اجازه ورود به مرد را نمی‌داد خبرگزاری فارس: مرد در دادگاه خانواده گفت: من در
خانه‌ای که به نام خودم است حق زندگی کردن ندارم چرا که همسرم قفل “در” را عوض کرده و مرا
رها کرده است.
خبرگزاری فارس: زن با تعویض قفل “در” اجازه ورود به مرد را نمی‌داد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبری فارس
«توانا»، زنی با مراجعه به دادگاه خانواده ۲ (ونک) دادخواست طلاق خود را به قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه ۲۶۸
این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.
این زن در برابر قاضی این شعبه با بیان اینکه شوهرم مرا بسیار اذیت کرده و باید از او جدا
شوم، گفت: من به دلیل گرفتن طلاق یک سال است که کارم را رها کردم.
وی ادامه داد: شوهرم دائم دروغ می‌گوید چرا که مدعی است که من او را از خانه بیرون کردم و
قفل در خانه را تعویض کردم، ولی به این شکل نبوده و تمام حرف‌هایش دروغ است.
مرد در دادگاه خانواده ونک حضور داشت و با بیان اینکه همسرم خودخواه است، گفت: حاضر به جدا شدن نیستم
و همسرم باید از درخواستش منصرف شود.
زن بار دیگر در برابر قاضی این پرونده بیان کرد: حدود ۱۰ سال از زندگی مشترکمان می‌گذرد و تمام این
سال‌ها به خاطر فرزندم، توانستم شوهرم را تحمل کنم.
وی ادامه داد: من به اصفهان رفتم و بعد از گذشت یک هفته که بازگشتم، شوهرم در خانه نبود و
مدعی شد که من او را از خانه بیرون کردم.
زن در مقابل قاضی این شعبه گفت: خانه‌ای که داریم ۳ دانگش به نام من بود ولی همسایه‌ها با فروشنده
و شوهرم دست به یکی کردند و خانه را ۶ دانگ به نام شوهرم کردند.
مرد در ادامه با بیان اینکه همسرم دروغ می گوید، اظهار داشت: همسرم تمکین نمی‌کند و مرا آزار داده و
قفل خانه را تعویض کرده است و نمی‌گذارد حتی من در خانه بروم، با اینکه خانه به نام من است
ولی من حق زندگی در آن را ندارم.
زن در ادامه بیان کرد: تا روز جشن نخستین روز مدرسه فرزندم به خودم قول دادم که اگر شوهرم به
ملاقات ما آمد، همه چیز را فراموش کرده و با او زندگی کنم ولی او حاضر به اینکار نشد و
من از آن روز نفقه فرزندم را خواهان شدم.
وی در انتها در برابر قاضی عموزادی افزود: باید از شوهرم جدا شوم چرا که او بسیار مرا آزار می‌دهد
و ما از نظر اخلاقی با یکدیگر همخوانی نداشته و شوهرم، فرزندم را درک نمی‌کند.
قاضی این شعبه بعد از شنیدن اظهارات طرفین، صورتجلسه را آماده کرده و رسیدگی به پرونده را به روزی دیگر
موکول کرد.
انتهای پیام/
گردآوری:

اخبار مرتبط: