۳ بار قصاص مجازات دانشجویی که ۳ عضو خانوادهاش را کشت!
قصاص دانشجوی قاتل
قصاص دانشجوی قاتل , هشتم آذرماه سال ۹۳، مأموران پلیس تهران از قتل سهعضو خانوادهای در محله شهران باخبر و
راهی محل شدند.پسر جوانی که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: «ساعت ۵ صبح یکی از دوستانم به نام رضا
زنگ زد و از من کمک خواست.وقتی سوار ماشینش شدم با پریشانی و گریه گفت سه نفر از اعضای خانوادهاش
را کشته است.با شنیدن این خبر شوکه شدم و از او خواستم تا به کلانتری برود و خودش را معرفی
کند.»
اکرم، مادر خانواده و اکبر، پدربزرگ و جسد پدر خانواده در صندوق عقب ماشین روبهرو شدند که با ضربات متعدد
چاقو به شکل دلخراشی کشته شده بودند.با انتقال اجساد به پزشکی قانونی، متهم ۲۵ ساله در بازجوییها گفت: «دانشجوی مهندسی
نفت بودم و یکماه قبل با پسری در باشگاه بدنسازی آشنا شدم.مدتی با او رفت وآمد داشتم تا اینکه مرا
به شیشه معتاد کرد.شب حادثه در یکی از رستورانهای سنتی با دوستانم قرار داشتم و بعد از خوردن شام به
خانه برگشتم.آن شب شیشه کشیده بودم و در حال خودم نبودم.وقتی وارد خانه شدم مادرم را دیدم که منتظرم بود.به
او گفتم شام خوردهام سپس داخل اتاقم رفتم.در حال استراحت بودم که یکی از دوستانم پیام داد.داشتم جواب پیامک دوستم
را میدادم که متوجه سر و صدای پدر و مادر شدم.اهمیتی ندادم چون آنها هرازگاهی با هم دعوا میکردند.دقایقی گذشت
اما سر و صدا تمامی نداشت به همین دلیل از اتاق بیرون رفتم و با صحنه وحشتناکی روبهرو شدم.پدرم را
دیدم که با چاقو بالای سر مادرم ایستاده بود.»
دانشجویی که اعضای خانواده اش را کشت
عصبانی شدم و نقشه شومی به سرم زد.او در خصوص قتل
گفت: «آنها را آرام کردم و خواستم کمی آبمیوه بنوشند.قبول کردند و لیوان آبمیوهها را که مسموم کرده بودم به
دستشان دادم.بعد از آن به آشپزخانه رفتم و یک چاقو برداشتم و با آن ۳۰ ضربه به پدرم و ۴
ضربه به مادر زدم.پس از آن پدربزرگم را دیدم که هراسان فریاد میزد و کمک میخواست به همین خاطر ۹ضربه
نیز به او زدم.ساعتی گذشت و میخواستم اجساد را از خانه بیرون ببرم که منصرف شدم و به دوستم آرش
زنگ زدم.وقتی آرش سوار ماشین شد، ماجرا را برایش تعریف کردم و مرا راضی کرد تا خودم را معرفی کنم.»
پس از کامل شدن تحقیقات، متهم روانه زندان شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه ۱۰دادگاه کیفری یک
استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده فرستاده شد.در آن جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم با انکار
جرمش گفت: «آن شب وقتی از اتاق بیرون آمدم، دیدم پدرم با چاقو بالای سر مادرم ایستاده است.با دیدن آن
صحنه عصبانی شدم و یک چاقو از آشپزخانه برداشتم و یک ضربه به پشت پدرم زدم.بعد از آن دیگر متوجه
نشدم چه اتفاقی افتاد.من فقط پدرم را به قتل رساندم و در قتل مادر و پدربزرگم نقشی ندارم!» هیئت قضایی
با توجه به تناقضگوییهای متهم دستور تحقیقات بیشتر را صادر کرد و متهم پس از تحقیقات تکمیلی با توجه به
شواهد و قرائن موجود به سهبار قصاص محکوم شد.این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی یکی
از شعبات دیوان تأیید شد.روزنامه جوان