جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

داستان ضرب المثل ، بین همه پیامبرها جرجیس انتخاب کرده

اشتراک:
بين همه پيامبرها جرجيس انتخاب كرده فال و طالع بینی
همیشه در داستان های قدیمی روباه سمبل فریبکاری و حیله گریست. داستان ضرب المثل بين همه پيامبرها جرجيس انتخاب كرده, حکایت حقه بازی روباه و تلاش یک خروس است که تا لحظه آخر سعی می کند جان خود را نجات دهد.
 در بین داستان های قدیمی گاهی شخصیت اصلی داستان ها حیوانات هستند و رفتاری را که مصداق رفتار انسان ها باشد را در داستان ها از زبان حیوانات بازگو می کنند. ضرب المثل های ایرانی پر از این دسته داستان هاست. داستان ضرب المثل بین همه پیامبرها جرجیس انتخاب کرده را در ادامه بخوانید.

بین همه پیامبرها جرجیس انتخاب کرده

روزی روباه ، خروسی را گرفت و دوید تا او را در یک جای امن بخورد.

خروس که جان خود را در خطر دید سعی کرد که حقه ای به روباه بزند تا او دهانش را
باز کند و از دست او فرار کند بنابراین به او گفت : اگر مرا ول کنی در حق تو
دعای خیر می کنم.

اما روباه که خیلی زرنگ بود جواب نداد و در دلش گفت : اگر دعای تو اجابت می شود برای
خودت دعا کن.

بین همه پیامبرها جرجیس انتخاب کردهضرب المثل بین همه پیامبرها جرجیس انتخاب کرده

خروس دوباره کفت : اگر مرا آزاد کنی هر شب یک مرغ چاق و چله برایت می آورم.

روباه جواب نداد و در دلش گفت : تمام کسانی که گرفتار می شوند همین حرف را میزند.

خروس هر چه حرف زد و سعی کرد که روباه جوابی به او بدهد موفق نشد تا اینکه وارد خرابه
ای شدند.خروس دید که دیگر فرصتی برای او نمانده است ، به روباه گفت : حالا که می خواهی مرا
بخوری در این دم آخر از تو خواهشی دارم ، من خروس دین داری هستم لااقل قبل از خوردنم نام
یکی از پیغمبرها را ببر تا راحتتر بمیرم.
و او را به خدا قسم داد که نام یکی از پیفمبرها راببرد.

داستان ضرب المثل بین همه پیامبرها جرجیس انتخاب کرده

خروس می خواست تا از فرصت استفاده کند و هنگامیکه روباه دهنش با ز می شود تا نام یک پیغمبر
را می برد ، فرار کند.

بین همه پیامبرها جرجیس انتخاب کردهداستان ضرب المثل ایرانی

روباه که خیلی زرنگ بود متوجه منظور خروس شد ، ولی چون دلش به حال خروس سوخت خواست تا آرزوی
او را برآورده کند و همانطور که گردن خروس را با دندانش گرفته بود گفت : جرجیس ( جرجیس یکی
از پیامبران عهد قدیم است ) و با این حیله هم خواست خروس را برآورده کرد و هم مجبور نبود
که دهانش را باز کند.
( شما می دانید چرا مجبور نبود دهانش را باز کند ؟ )

این ضرب المثل زمانی استفاده می
شود که کسی از میان چیزهای مهمتر و معروف ، چیز گمنامی را انتخاب کند.
یا چیزی را پیدا کند که مناسب حال او باشد.

کودکان

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس