خیانت را تجربه کن!
فرقی نمی کند شما روشنفکر باشید یا طرفدار سریال های زرد و خالهزنکی، مهم نیست شما اصلا وقت دارید که
پای تلویزیون یا ماهواره بنشینید یا نه، مهم این است که حتما اسمی از «فارسی ۱» که معمولا «فارسی وان»
خوانده می شود، شنیدهاید.شهرت برخی سریالهای فارسیوان دارند آهسته آهسته رکورد «جومونگ» را هم می زنند.راستی داستان این شبکه نوظهور
چیست که اینطور همه را دور خودش جمع کرده؛ موافق ها را با دیدن هر شب سریالهایش و مخالف ها
را با اظهارنظرها و هشدار های پیاپی.این گزارش می خواهد داستان فارسیوان را مرور کند و البته همین ابتدا هم
اعتراف می کند که آن چه می خوانید بریده ای از آن چیزی است که درباره این شبکه می شود
به دست آورد.فارسیوان زوایای پنهان بسیاری دارد و درست مثل یک کوه یخی می ماند، بیشتر از آن چه که
روی آب است و ما می بینیم، زیر آب است و ما – به این راحتیها- نمی بینیم.شرکت نیوزکورپریشن یکی
از صدها شرکت و شبکه یک سرمایهدار یهودی به نام «روبرت مرداک» است.شرح حال مفصل مرداک را می توانید در
همین پرونده بخوانید اولین خبر خبر راهاندازی یک شبکه جدید ماهواره ای مختص فارسیزبان ها را برای اولینبار شبکه تلویزیونی
استار، در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۸ اعلام کرد.براساس این خبر، شبکه جدید فارسیزبان ها از سال ۲۰۰۹ و با هدف پخش
برنامه برای بیش از ۱۰۰ میلیون مخاطب فارسیزبان در سراسر آسیا آغاز به کار خواهد کرد.همین اتفاق هم افتاد و
چندی بعد یعنی در مرداد ۱۳۸۸ وله های تبلیغاتی این شبکه پخش شدند.شاید کمتر کسی بهخاطر داشته باشد مرداد سال
قبل که همزمان با ماه رمضان بود، چطور فرکانس این شبکه را پیدا کرد و یا اصلا چطور از آغاز
به کارش باخبر شد.اگر در مورد بیبیسی فارسی، روزنامه ها و سایت های خبری، آغاز به کار این شبکه را
بهعنوان یک خبر مهم مخابره کردند، در مورد فارسیوان – دست کم در روزهای اول – هرگز چنین اتفاقی نیفتاد.اما
خیلی ها به خیلی ها پیامک زدند و در مسنجر ها PM گذاشتند که: «فارسیوان رو دیدی؟» و به این
ترتیب، فارسیوان در صدر کانال های منوی صدها شبکه ماهواره ای قرار گرفت.«شبکه فارسیوان، توسط کمپانی پخش خاورمیانه (Broadcast Middle
East) اداره میشود.این کمپانی نتیجه همکاری شرکتهای نیوز کورپوریشن و گروه موبی است….» این توضیح را از سایت رسمی فارسیوان – که البته فیلتر شده – برداشتهایم.شرکت نیوزکورپریشن یکی از صدها شرکت
و شبکه یک سرمایهدار یهودی به نام «روبرت مرداک» است.شرح حال مفصل مرداک را می توانید در همین پرونده بخوانید.اما
گروه موبی کیست؟ فارسی وان نسخه افغانی آقای مرداک حالا سالهاست که افغانی ها دیگر از شر«طالب»ها راحت شدهاند.اگر چه
طالبان هنوز هم زندگی را برای آنها تلخ می کند، اما خوبیاش این است که دیگر کاری به اندازه ریش
مردها، حجاب زن ها و «ستلایت»هایی که پشتبام می گذارند ندارد.حالا سالهاست که مردم افغانستان می توانند ماهواره داشته باشند
و دیگر آنها هم «تولسی» را می شناسند.تولسی یک زن هندی – و البته بلندقامت و جذاب- است که هر
شب همه افغانی ها را پای جعبه جادو می نشاند.«زمانی خشو هم عروس بود» سریالی است که شبکه «طلوع» افغانستان
پخش می کند و حالا «تولسی» بهعنوان شخصیت اول این مجموعه محبوب همه افغانهاست.شبکه طلوع متعلق به یک سرمایهدار افغانی
به نام «سعد محسنی» است.محسنی، یک مهاجر است که سال ها در استرالیا – مقر اصلی روبرت مرداک – بانکداری
می کرد، و سال ۲۰۰۳به افغانستان برگشت و شبکه «طلوع» را که تا آن زمان فقط در شهر کابل قابل
دریافت بود، گسترش داد.البته شیوه آزاد این تلویزیون در پخش موسیقی، در اوایل، موجب بروز مخالفت هایی در محافل مذهبی
افغانستان شد.پس از افتتاح فرستنده زمینی این تلویزیون در شهر هرات، جمعی از نمازگزاران در مسجد جامع هرات به گفته
خودشان برای «غروب» تلویزیون طلوع، دست به دعا برداشتند.پس از ماجرای محکوم شدن تلویزیون افغان به پرداخت جریمه نقدی به
سبب پخش برنامه هایی که از نظر مقامات دادگاه عالی افغانستان خلاف اصول اسلامی تشخیص داده شد، بیشتر شبکه های
خصوصی افغانستان کمی برنامههایشان را تعدیل کردند و تلویزیون طلوع هم از این قائده مستثنا نبود.سعد محسنی حالا چند شبکه
تلویزیونی، چند ایستگاه رادیویی و مجموعه شبکه های ارائه اینترنت را در افغانستان دارد.او می خواهد پایش را از افغانستان
بیرون بگذارد و برای خودش یک «روبرت کوچولو» باشد و این کار را با ایران شروع کرده است؛ با فارسی
وان…
موج نو فارسی وان در مورد عموم ایرانیها، ذوق و شوق داشتن ماهواره بیشتر به همان روزهای اول، ختم می
شود.کسی که تاکنون حداکثر با هشت کانال مواجه بوده بهناگهان با یک فهرست حداقل ۱۰۰۰ تایی مواجه می شود.اما کمکم
بیننده می فهمد که خیلی از این کانال ها هیچ به دردش نمی خورند.کانال های – مثلا – سیاسی بیشتر
دستمایه طنز تلویزیون خودمان می شوند، برنامه های رقص و آواز معمولا تکراری اند و یا با دردسر کمتر در
بساط سی دی فروش ها در دسترسند، برنامه های راز بقا را شبکه چهار، دوبله شده پخش می کند و
فیلمهایی که با زیرنویس پخش می شوند، خیلی زودتر، این جا روی DVD تکثیر شده و دست به دست می
چرخند.بعضی شبکه ها هم که اصلا همین فیلم ها و سریال های تلویزیون خودمان را پخش می کنند.منهای مخاطبان حرفهای،
این وضعیت بیشتر آنهایی است که پای ماهواره می نشینند.اما راهاندازی یکی دو شبکه ماجرا را عوض کرد.اصل داستان را
اگر بخواهید بدانید، مربوط می شود به آخرین روزهای ریاستجمهوری بوش که به امارات سفر کرد.او در این سفر در
گوش مقامات محلی شیخنشین امارات چیزهایی گفت که بیشتر مربوط می شد به فعالیت های رسانه ای علیه ایران.تنها چند
هفته پس از این دیدارها، شبکه شاهزاده بن نایف در دوبی، سرویس فارسی زبان خود را راه انداخت و در
حالی که سالیانه میلیاردها دلار در حوزه جنوبی خلیج فارس، خرج هزینه نام جعلی آن میکنند، این شبکه سعودی نام
پرشین را به اسم خود اضافه کرد.از روز اول «ام.بی.سی.پرشیا»، علیالدوام فیلم های هالیوود را با زیرنویس فارسی پخش کرد.شوک
دوم در بازار شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، مربوط به بی.بی.سی فارسی می شد.این شبکه که قرار بود سال
۲۰۱۲ افتتاح شود، قبل از انتخابات ریاستجمهوری کارش را شروع کرد تا بر فضای سیاسی اثر بگذارد.بی.بی.سی فارسی خیلی زود
توانست راهش را از شبکه های فارسیزبان ماهواره ای جدا کند و با ارائه قالبی متفاوت برای برنامههایش از «VOA»
هم جلو بزند.بعد از انتخابات و تلاطم های سیاسی آن روزها، اما سومین شبکه متفاوت کارش را شروع کرد.فارسیوان ولی
کاری به سیاست نداشت.فیلم و سریال پخش می کرد و البته اینبار شخصیت ها به زبان مادری ایرانی ها حرف
می زدند.وجود یک شبکه مخصوص فیلم و سریال که همه برنامههایش دوبله باشند، آن قدر عجیب بود که همان روزها
شایع شد «فارسیوان را جمهوری اسلامی راه انداخته که حوادث پس از انتخابات را به حاشیه ببرد.اما خیلی زود این
حدس باطل شد، وقتی در همان روزهای اول، پارازیتها، فرکانس این شبکه را هدف گرفتند و نمایش برنامههایش از هاتبرد
در بسیاری از نقاط ایران با اختلال مواجه شد.اما چرا باید ایران روی این شبکه پارازیت می فرستاد؟ فارسیوان چه
کرده بود و از جان ایرانی ها چه می خواست؟ ویکتوریا فارسی وان آیتم های مذهبی در فارسیوان فارسیوان آمده
بود که جاهای خالی را پر کند.روبرت مرداک با آن همه تجربه و پول و «سعد محسنی» با آن همه
انگیزه برای داشتن یک کانال غیر افغانی، قرار نبود تجربه تقریبا شکستخورده تلویزیون های لسآنجلسی را تکرار کنند و همان
راهی را بروند که آنها رفته بودند.آنها می دانستند که اگر بخواهند در خانواده ایرانی نفوذ کنند، نمیتوانند فرهنگ و
مذهب ایرانی را حذف کنند.برای همین لابهلای سریالهایی که پر بود از نمایش شهوتانگیز زنها، هنگام اذان مغرب به افق
تهران، برنامههایشان را قطع و اذان پخش کردند؛ آن روزها در صدا و سیمای ما همه حرف این بود که
آیا صدای شجریان را پخش کنند یا نه! شب های قدر، شبکه فارسیوان باز لابهلای همان برنامه ها، ولههایی درباره
شهادت حضرت امیر(ع) پخش کرد و به مناسبت عید فطر، درست مثل تلویزیون خودمان ویژهبرنامه پخش کرد.از این جا بود
که خیلیها فهمیدند «این یکی گربه نیست» و رقیبی جدید و جدی بهشمار می رود.همان روزها یک سایت خبری پربیننده
نوشت: «رقیب جدید آقای ضرغامی»! همان روزها «دویچه وله فارسی» با انتشار گزارشی نوشت: «این شبکه توانسته است با مجموعه
هایی عامه پسند و با استفاده از چاشنی هایی چون زنان و دختران زیبارو و داستان هایی عاشقانه، در جذب
مخاطبان موفق شود و تماشاگری را که در پی نوعی سرگرمی برای رهایی از دغدغه ها و خستگی های کار
و زندگی اجتماعی است، به دنبال خود بکشاند.» فارسیوان کارش را با پخش سریال های نه چندان بهروز شروع کرد
و برای این که حداکثر مخاطب را جلب کند، اعلام کرد این مجموعه ها را سانسور می کند.این در واقع
بیشتر یک پز بود تا فارسیوان، افراد خانواده را مجاب کند که دور هم بنشینند و برنامههایش را نگاه کنند.اما
حذف صحنه حضور یک زن و مرد در رختخواب چه مشکلی را حل می کرد وقتی در همه برنامه ها
پوشش بازیگران، دیالوگ ها و روح حاکم بر داستان بهمراتب زهرآلودهتر از همان صحنه کذایی بود؟ فارسیوان با تفاوت های
زیادی کارش را شروع کرد که یکی از آنها پخش محدود آگهی است و این یعنی این که این شبکه
معطل چند هزار دلار پول نیست که علیالدوام زیرنویس بدهد و شماره حساب اعلام کند و برای کسب درآمد هم
نیامده به این ترتیب، پس از سالها، سرانجام، شبکه های ماهواره ای جدی گرفته شدند، همان منابع نامعلوم پارازیت فرستادند
و سروکله کارشناسان یکی یکی پیدا شد و هشدار دادند که این شبکه تا چه اندازه می تواند خطرناک باشد.از
این جا بحث ها شروع شد که آیا پارازیت فرستادن، راه حل است یا «اقدامات فرهنگی».! کارشناسان و مسئولان و
منابع نامعلوم، سرگرم بحث و جدل بودند که فارسیوان از چند ماهواره دیگر هم پخش شد و لینک های «راهکارهای
مقابله با پارازیت» در اینترنت با سرعت پخش شدند و حالا فارسیوان تقریبا از مشکل ارسال پارازیت عبور کرده، کاری
که بی بی سی فارسی هنوز از پسش برنیامده.فارسیوان با تفاوت های زیادی کارش را شروع کرد که یکی از
آنها پخش محدود آگهی است و این یعنی این که این شبکه معطل چند هزار دلار پول نیست که علیالدوام
زیرنویس بدهد و شماره حساب اعلام کند و برای کسب درآمد هم نیامده.این شبکه از ابتدای ورودش مبنای کار خود
را بر دو مشخصه متمایز گذاشت؛ دوبله فارسی و پخش سریال های بلند و متوالی.درست همان چیزی که مخاطب ایرانی
را بعد از یک روز کاری خسته کننده پشت جعبه جادویی دور خانواده جمع می کند.دقت کنید در روزهای آغاز
به کار این شبکه، در حالیکه هر شب چهار سریال را پخش می کرد، تلویزیون ما هم با همه وسعتش،
چهار مجموعه را آماده پخش کرده بود.البته مقایسه فنی برنامه های فارسیوان و تلویزیون کار درستی نیست.چون اولا بیشتر –
و نه همه – مجموعه های این شبکه در ردیف آثار درجه دوم و سوم طبقهبندی می شوند و اصولا
جز مسائل «خاله زنکی» به موضوع دیگری نمی پردازند و از همه مهمتر اینکه ذائقه مخاطب ایرانی به دوبله های
فوقالعاده حرفهای عادت کرده و حالا شنیدن دوبله های آماتوری چند افغانی برایش مثل سوهان روحند.اما این ضعف هیچگاه از
تعداد بیننده های این شبکه کم نکرد و تاکنون تعداد سریال ها بیشتر، متنوعتر، دوبله ها نیز پیشرفتهتر و البته
بیننده ها هم بیشتر شدهاند.یکی از بینندگان این شبکه در صفحه آن در فیس بوک نوشته که پس از دیدن
«فارسی ۱» دیگر «نه اخبار بی بی سی فارسی را می بیند» و نه هم به «تحلیل های محسن سازگارا
در تلویزیون صدای امریکا» توجهی دارد.در فارسی وان…
فارسی وان در فارسیوان همهچیز در نهایت ربطی به عشق و رابطه عاشقانه پیدا می کند.البته خب، عشق چیز بدی
نیست و اتفاقا خیلی هم خوب است، اما مشکل از وقتی شروع می شود که از مردی به زن شوهردار
یا بر عکس باشد.با نگاهی عمیقتر و تحلیل محتوای برنامه های این شبکه، این نکته ظریف آشکار میشود که بسیاری
از این داستانهای در ظاهر جذاب و دیدنی، حاوی مفاهیم خیانت، جنایت و عدم تعهد به خانواده هستند و با
این که سریال های شبکه فارسی وان از میان برنامه های روز آمریکا و اروپا انتخاب می شوند، اما تحلیل
محتوایی آن ها نشان میدهد که این انتخاب ها با دقت و وسواسی خاصی صورت میپذیرد.چنانکه با اندکی ظرافت می
توان خط پنهان، اما محکمی میان تمامی سریال های پخش شده از این شبکه را پیدا کرد.تا آن جا که
گویی هر سریالی سریال دیگر را تکمیل و تثبیت می کند.و این قضیه تا آن جا پیش رفته است که
بسیاری از کارشناسان و حتی خانواده های ایرانی دهان به انتقاد گشودند و بسیاری از سریال های این شبکه را
فاقد ارزش دیداری دانستند.آنها با دقت، تعمد و وسواس خاص، سریال هایی را برای مخاطب ایرانی و فارسیزبان پخش می
کنند که موضوع اصلی همه آنها، روابط خانوادگی و زناشویی است.مشکل بزرگ اینجاست که فارسیوان پز خانوادگی گرفته و اعضای
یک خانواده کنار هم می نشینند و مثلا ویکتوریا نگاه می کنند.او در ابتدا زنی است که فداکارانه برای زندگی
تلاش می کند.اما در سالگرد ازدواجش متوجه می شود که شوهرش به او خیانت کرده و با منشی شرکت، رابطه
جنسی دارد.او هم مدتی بعد رابطه با مردی جوان را کلید می زند و…
همه فیلم می خواهد این را بگوید که هی! تو هم می توانی تجربه کنی؛ حالا که او این کار
را کرده است و این هیچ اشکالی ندارد! در فارسیوان معمولا رنگ صورتی کنار رنگ مشکی قرار دارد و این
معمولا سلیقه شبکه های پورنو و سکسی است.خوبی ماجرا این است که حالا همه نسبت به فارسیوان حساس شدهاند.این اولین
گزارشی نبود که شما درباره فارسیوان خواندید و حتما آخرینش هم نخواهد بود.دفتر شبکه فارسیوان در دبی سفارش کار می
دهد و برنامههایش را از هنگ کنگ پخش می کند و امواجش این جا در تهران، در مشهد، در چهارمحال،
در بندر عباس، در قم، در لامرد، در ایذه و هر جایی که فکرش را بکنید، خانواده من و شما
را تکان می دهد.مشکل، خیلی هم به ماهواره مربوط نمی شود، سریال های این شبکه حالا ضبط شده اند و
توی بساط سی دی فروش ها مثل نقل و نبات ریختهاند.چه باید کرد؟ منبع:هفته نامه پنجره/محمد امین زارعی تنظیم:س.آقازاده