پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

داستان ضرب المثل، بزک نمیر بهار می آد ، خربزه و خیار می آد

اشتراک:
بزک نمير بهار می آد فال و طالع بینی
ضر المثل ها گاهی داستان های تاریخی دارند و گاهی هم از فانتزی ها و تخیلاتی ساخته شده اند که برگرفته از ذهن نویسنده آنهاست. داستان ضرب المثل بزك نمير بهار مي آد خربزه و خيار مي آد هم از ان دسته داستان های فانتزی است که درباره شخصیت پسرکی به نام حسنی بیان شده است.
امروز تصمیم داریم داستان ضرب المثل بزک نمیر بهار می آد , خربزه و خیار می آد را برایتان شرح دهیم. خیلی داستان ها درباره شخصیت خیالی حسنی گفته شده است که ما در ادامه یکی از آنها را بیان می کنیم. با ما همراه باشید تا داستان یکی دیگر از ضرب المثل های قدیمی را برایتان بگوییم.

بزک نمیر بهار می آد

حسنی با مادر بزرگش در ده قشنگی زندگی می کرد.حسنی یک بزغاله داشت و اونو خیلی دوست داشت.
روزها بزغاله را به صحرا می برد تا علف تازه بخورد.

هنوز پاییز شروع نشده بود که حسنی مریض شد و یک ماه در خانه ماند.مادربزرگ حسنی کاه و یونجه ای
که در انبار داشتند به بزغاله می داد.وقتی حال حسنی خوب شده بود ، دیگر علف تازه ای
در صحرا نمانده بود . آن سال سرما زود از راه رسید .

بزک نمیر بهار می آدضرب المثل بزک نمیر بهار می آد

همه جا پر از برف شد و کاه و یونجه ها ی انبار تمام شد.بزغاله از گرسنگی مع مع می کرد.
حسنی که دلش به حال بزغاله گرسنه می سوخت اونو دلداری می داد و می گفت : “ صبر کن
تا بهار بیاید آنوقت صحرا پر از علف می شود و تو لی غذا می خوری.”

داستان ضرب المثل بزک نمیر بهار می آد

مادر بزرگ که حرفهای حسنی را شنید خنده اش گرفت و گفت : تو مرا یاد این ضرب المثل
انداختی که می گویند بزک نمیر بهار میاد خربزه و خیار میاد.آخه پسر جان با این حرفها که این بز
سیر نمی شود.

بزک نمیر بهار می آدداستان ضرب المثل بزک نمیر بهار می آد

به خانه همسایه برو و مقداری کاه از آنها قرض بگیر تا وقتی که بهار آمد قرضت را بدهی.
حسنی از همسایه ها کاه قرض کرد و به بزک داد و بزک وقتی سیر شد شاد وشنگول ، مشغول بازی شد.

کودکان

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس