غزل شماره ۳۱ حافظ : آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است

غزل شماره ۳۱ حافظ شیرازی را با تعبیر و تفسیر آن در پرشین وی بخوانید.
فال حافظ از دیوان حافظ شیرازی با معنی و تفسیر کامل
غزل شماره ۳۱ حافظ شیرازی : لعل یار
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقهای در ذکر یارب یارب است
کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف
صد هزارش گردن جان زیر طوق غبغب است
شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست
تاج خورشید بلندش خاک نعل مرکب است
عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می
زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است
اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین
با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است
آن که ناوک بر دل من زیر چشمی میزند
قوت جان حافظش در خنده زیر لب است
آب حیوانش ز منقار بلاغت میچکد
زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است
تعبیر و تفسیر فال شما از غزل شماره سی و یک حافظ شیرازی
ای صاحب فال ، ستاره اقبالتان به قدری بلند گشته که هیچ چیزی نمی تواند سد راه شما باشد ، پس بهتر است اعتماد به نفس خود را بیشتر نمایید تا بهتر بتوانید از شرایط ایجاد شده بهره برداری کنید ، مواظب افراد حسود و کج اندیش نیز باشید هرچند که کاری از آنها ساخته نیست.
غزل شماره ۳۱ حافظ شیرازی با صدای سهیل قاسمی:
فایل صوتی غزل شماره ۳۱ حافظ
فاتحهای برای حافظ شیرازی بخوان و با خود جملات زیر را زیر لب زمزمه کن:
ای حافظ شیرازی!
تو محرم هر رازی!
تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم میدهم که هر آنچه صلاح و مصلحت من را در آن می بینی برایم آشکار سازی و آرزوی مرا برآورده سازی و من را به موفقیت برسانی .
برای گرفتن فال حافظ کلیک کنید
.
.
فال مجدد حافظ
.
.