غزل شماره ۳۳۴ حافظ : گر دست رسد در سر زلفین تو بازم
غزل شماره ۳۳۴ حافظ به همراه تعبیر و تفسیر آن را در پرشین وی بخوانید
فال حافظ اصلی از دیوان حافظ شیرازی با معنی و تفسیر کامل
غزل شماره ۳۳۴ حافظ شیرازی : زلف تو
گر دست رسد در سر زلفین تو بازم
چون گوی چه سرها که به چوگان تو بازم
زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست
در دست سر مویی از آن عمر درازم
پروانه راحت بده ای شمع که امشب
از آتش دل پیش تو چون شمع گدازم
آن دم که به یک خنده دهم جان چو صراحی
مستان تو خواهم که گزارند نمازم
چون نیست نماز من آلوده نمازی
در میکده زان کم نشود سوز و گدازم
در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم
گر خلوت ما را شبی از رخ بفروزی
چون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم
محمود بود عاقبت کار در این راه
گر سر برود در سر سودای ایازم
حافظ غم دل با که بگویم که در این دور
جز جام نشاید که بود محرم رازم
معنی و تعبیر غزل شماره ۳۳۴ حافظ شیرازی
ای صاحب فال ، زندگی پر فراز و نشیب است همانطور که یک سیب را بالا بیاندازی ده ها چرخش دارد ، زندگی نیز دارای پیچ و خم های فراوان است و همیشه به یک شکل نمی گذرد از هوش و درایت خود استفاده کن و از دوستان خود استفاده کن و از دوستان بد دوری کن ، امیدت را به خدا از دست نده ، انشالله که موفق خواهی شد.
غزل شماره ۳۳۴ حافظ با صدای سهیل قاسمی:
فایل صوتی غزل شماره ۳۳۴ حافظ
فاتحهای برای حافظ شیرازی بخوان و با خود جملات زیر را زیر لب زمزمه کن:
ای حافظ شیرازی!
تو محرم هر رازی!
تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم میدهم که هر آنچه صلاح و مصلحت من را در آن می بینی برایم آشکار سازی و آرزوی مرا برآورده سازی و من را به موفقیت برسانی .
برای گرفتن فال حافظ کلیک کنید
.
.
فال مجدد حافظ
.
.