غزل شماره ۳۴۳ حافظ : چل سال بیش رفت که من لاف میزنم

غزل شماره ۳۴۳ حافظ به همراه تعبیر و تفسیر آن را در پرشین وی بخوانید
فال حافظ اصلی از دیوان حافظ شیرازی با معنی و تفسیر کامل
غزل شماره ۳۴۳ حافظ شیرازی : پاک دامن
چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
کز چاکران پیر مغان کمترین منم
هرگز به یمن عاطفت پیر می فروش
ساغر تهی نشد ز می صاف روشنم
از جاه عشق و دولت رندان پاکباز
پیوسته صدر مصطبهها بود مسکنم
در شان من به دردکشی ظن بد مبر
کآلوده گشت جامه ولی پاکدامنم
شهباز دست پادشهم این چه حالت است
کز یاد بردهاند هوای نشیمنم
حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس
با این لسان عذب که خامش چو سوسنم
آب و هوای فارس عجب سفله پرور است
کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم
حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشی
در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم
تورانشه خجسته که در من یزید فضل
شد منت مواهب او طوق گردنم
معنی و تعبیر غزل شماره ۳۴۳ حافظ شیرازی
ای صاحب فال ، شما به اعتقاد خود در راهی که قدم گذاشته اید عملکرد مطلوبی نداشته اید ، اما نباید ناامید شوید چرا که بزرگترین صفت برای انسان پاکدامنی است که شما دارید ولی لازم است که تغییراتی در اعمال خود پدید آورید و زندگی را با دید دیگری نگاه کنید به زودی به سفری خواهید رفت که در آن همه چیز روشن می شود و برایتان بسیار مفید واقع می شود
غزل شماره ۳۴۳ حافظ با صدای سهیل قاسمی:
فایل صوتی غزل شماره ۳۴۳ حافظ
فاتحهای برای حافظ شیرازی بخوان و با خود جملات زیر را زیر لب زمزمه کن:
ای حافظ شیرازی!
تو محرم هر رازی!
تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم میدهم که هر آنچه صلاح و مصلحت من را در آن می بینی برایم آشکار سازی و آرزوی مرا برآورده سازی و من را به موفقیت برسانی .
برای گرفتن فال حافظ کلیک کنید
.
.
فال مجدد حافظ
.
.