غزل شماره ۴۷۹ حافظ : صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
غزل شماره ۴۷۹ حافظ به همراه تعبیر و تفسیر آن را در پرشین وی بخوانید
فال حافظ اصلی از دیوان حافظ شیرازی با معنی و تفسیر کامل
غزل شماره ۴۷۹ حافظ شیرازی : رندان بی نیاز
صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
برگ صبوح ساز و بده جام یک منی
در بحر مایی و منی افتادهام بیار
می تا خلاص بخشدم از مایی و منی
خون پیاله خور که حلال است خون او
در کار یار باش که کاریست کردنی
ساقی به دست باش که غم در کمین ماست
مطرب نگاه دار همین ره که میزنی
می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت
خوش بگذران و بشنو از این پیر منحنی
ساقی به بینیازی رندان که می بده
تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی
معنی و تعبیر غزل شماره ۴۷۹ حافظ شیرازی
ای صاحب فال به فکر کارهای بی ارزش و کم اهمیت نباش و سعی کن در زندگی اعمال بزرگ و افکار عالی داشته باشی و در این راه با هرکسی همانگونه رفتار کن که در خور شان اوست دوستی به تو برای رسیدن به اهداف عالیه ات کمکهای شایان توجهی می کند که قدر او را بدان و روزی محبتهایش را جبران کن انشالله به مقصود می رسی
غزل شماره ۴۷۹ حافظ با صدای سهیل قاسمی:
فایل صوتی غزل شماره ۴۷۹ حافظ
فاتحهای برای حافظ شیرازی بخوان و با خود جملات زیر را زیر لب زمزمه کن:
ای حافظ شیرازی!
تو محرم هر رازی!
تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم میدهم که هر آنچه صلاح و مصلحت من را در آن می بینی برایم آشکار سازی و آرزوی مرا برآورده سازی و من را به موفقیت برسانی .
برای گرفتن فال حافظ کلیک کنید
.
.
فال مجدد حافظ
.
.