آشنایی با بعضی اصطلاحات فرش
اصطلاحات فرش
اگر جهت گردش دوک، مطابق حرکت عقربههای ساعت باشد،رشته همچون حرف S ریسیده می شود و جهت ریسیدن، به اختصار
S خوانده میشود.
حرکت در جهت عکس عقربههای ساعت، Z خوانده میشود.
تابیدن
دو یا چند رشته ریسیده شده را با هم میتابانند.
تاباندن رشتهها معمولا در جهت عکس ریسیدن انجام میگیرد.
تار
رشتههایی از نخ یا پشم و یا ابریشم است که به صورت عمودی، به دو انتهای دار پیچیده میشود و
همراه پودها که به صورت افقی از میان تارها عبور میکنند، استخوانبندی اصلی هر قالی را تشکیل میدهند.
تار و پود فرش
پود
رشتههایی از پشم یا نخ و یا ابریشم است که به صورت افقی از میان تارها عبور میکند.
گره
رشتههای کوتاهی است از پشم و یا ابریشم که به دور تا دور تار میپیچد و گره میخورد.
گره، مهمترین عامل در به وجود آوردن نقش قالی است.
گره قالی به دو دسته اصلی تقسیم میشود: گره متقارن (ترکی یا گوردس) و گره نامتقارن (فارسی یا سنه).
هر یک از دو دسته فوق نیز چند شاخه فرعی دارد.
گره متقارن
تکه کوتاهی از رشته، به دور یک جفت تار میپیچد و ازمیان آنها، به طرف بیرون کشیده میشود.
این گره، چنان که از نامش پیداست، ساختمانی متقارن دارد.
گره نامتقارن
رشته کوتاه گره، دوتار را در بر میگیرد، با این تفاوت که در اینجا، یک چرخ کامل به
دور یک تار، و نیم چرخ، به دور تار دیگر میپیچد.
گلیم بافی
ارتفاع پرز
پرز، همان خواب قالی است.
ارتفاع پرز قالی، از انتهای گره، و در کمساییدهترین محل هر فرش محاسبه میشود.
گلیمبافی ابتدا و انتها
شروع و ختم هر قالی، بنا به سلیقه بافنده آن فرق میکند.
در کل، گلیمباف، به قسمت سر و ته قالی، قبل از حاشیه بافت ساده اطلاق میشود که به منظور استحکام
بخشیدن به فرش و تزیین آن و جلوگیری از حرکت و ریزش گرهها بافته میشود.
طرز بافتن گلیمباف بدینگونه است که نخهایی به رنگ زمینه فرش یا سفید و بیرنگ، با توجه به جنس تار
و پود فرش، به گونه پود، از لابلای تارها، بلافاصله بعد از ساده باف، به صورت یک در میان عبور
میدهند.
شیرازههر منطقهای، بنا به رسمی که دارد، طرفین قالی را به نوعی ختم میکند.
دستبافتهای گرهدار
به آن دسته از دستبافتها اطلاق میشود که از چرخش نخ پرز (خامه) به دور تار (چله) و
پودگذاری به ترتیبی خاص حاصل میشود.
دستبافتهای بدون گره
به آن دسته از دستبافتها اطلاق میشود که تنها از در هم تنیدن تارها و پودها حاصل
میشوند.
قالی
دستبافی است گرهدار و پرزدار که از طریق درگیری پرز و گره زدن آن بر تار و نیز پودگذاری،
فراهم میگردد.گبهنوعی قالی گره بافته است با پرز بسیار بلند ( به بلندی دستکم یک سانتیمتر) و پود فراوان (از
سه تا هشت پود در هر رج) ومعمولا درشتباف.قالیـ گبه دستبافی است گرهدار با پرز و خواب کوتاهتر، شمار رشتههای
پود در هر رج، از سه تجاوز نمیکند و نوع مرغوب گبه به شمار میآید.
گلیمـ گبه
دستبافی است که در بعضی قسمتها، گرهدار و در بقیه قسمتها، بدون گره است.
به عبارتی، زمینه دستباف به شیوه گلیمبافی بافته میشود و برخی نقشها و نگارهها به شیوه گبهبافی.
قالیچهها و گبههای شیرینوعی از قالیچهها وگبههای بافت عشایر است که شیر، موضوع اصلی طراحی آن است.
این دستبافتها، متعلق به فارس و ایل قشقایی است.
قالیچههای تصویری
این قالیچهها، در اواخر سده دوازدهم هجری، وبه دنبال تحولاتی که در رشتههای مختلف هنری در ایران پدید
آمد، شکل گرفتند و با به خدمت گرفتن امکانات جدید مثل تصاویر چاپی و عکس، به بیان تازهای در قالیبافی
نایل آمدند و حاصل کار، به قالیجههای صورتی معروف گردید.
یعنی قالیچههایی که دارای تصاویر صورت انسان میباشند.
گلیم
دستبافی است بدون گره، دو رویه (بر خلاف قالی و سوزنی که تنها یکروی آن قابل استفاده است) که
هر دو روی آن، پودرو است، زیرا که پودهای رنگارنگ را از زیر و روی رشتههای تار که ناپیداست، میگذرانند
و با تغییر رنگهای پود است که نقشها پدیدار میشوند.
جاجیم
یا جاجُم.
در لغت، به مهنی پارچه کلفت شبیه پلاس است و به نوعی فرش بدون گره دورو میگویند که از پلاس
نازکتر است و آن را از نخهای رنگین و ظریف پشمی یا پنبهای یا مخلوط هر دو میبافند.
پرز ندارد و میتوان از هر دو روی آن استفاده کرد.
سوزنی
این دستبافتهای بدون گره، مانند سایر بافتهها، دارای تار و پود میباشد.
با این تفاوت که این بافتهها، یکرو میباشند وگاه برجسته بافته میشوند.
در بافت سوزنیها، پودهای مختلف ورنگارنگ به دور تار میپیچند و یا گره میخورند و در پشت، آزاد میشوند.
چرخ
نوعی دستباف سوزنی است که شامل لوزیهایی میباشد که در امتداد قطر بلند قرار گرفته و دو طرف آنها،
علایم ۷ و ۸ در دو سری به طور موازی قرار میگیرند.
رِند
نوعی دستباف سوزنی پیچیدهتر از چرخ بوده است و نگارههای آن، اغلب، نگارههای گلیم است.
رنگ، در بافتههای رند، بسیار جالب و چشمگیر و زیباتر از گلیم است.
شِشهدِرمه
نوعی خاص از دستبافتهای سوزنی ایل قشقایی است که مانند سوزنیها، رویه اصلی بسیار ظریف و آستری خشن دارد.
بافت آن، بسیار وقتگیر است و به علت دقت و ظرافت، فقط تعدادی خاص در هر تیره یا طایفه به
این هنر روی میآورند.
وارونهچین
از بافتههای نادر و کمیاب ایل است که بافت آن، بر خلاف دیگر دستبافتها، از زیر انجام میگیرد و
به وسیله آیینهای که در زیر تارها قرار میدهند، بافنده میتواند نگارهای را که طرحریزی کرده، ببیند.
اتحادیه فرش دستباف ایران