قالی ایران و مروری بر تاریخچه آن
قالی ایران
ذوق و خلاقیت هنری هر جامعهای از سنن زندگی و سوابق تاریخی و محیطی آن قوم ریشه
و الهام میگیرد و غالباً این ذوق و استعداد در یک یا چند رشتهی خاص متبلور میشود از جمله هنرهایی
که در این سرزمین به مرور زمان به کمال رسیده است و ذوق هنرمند ایرانی در پهنهی آن فرصت تجلی
وافر یافته، هنر قالیبافی است.
دلیل این شکوفایی وتعالی را علاوه بر خصوصیات ذاتی ایرانیان مانند هنردوستی ، بردباری ، باید در وفور مواد اولیهی
تولید قالی از قبیل پشمهای مرغوب و انواع گوناگون گیاهان رنگدار دانست.
فرش هایی که انسان اولیه برای زیرانداز، روانداز، حمل بار، پوشش مقبرهها، پوشش حیوانات و غیره از آن استفاده کرده
از پوست و برگ درختان و پوست حیوانات بوده، این طبع نقاد و دست هنرمند انسان است که در طول
تاریخ خود، تکامل صنعت نساجی و بافت را بدین حد رسانیده که دستبافتهای هنرمندان امروز از هر حیث اعجاب بیننده
را بر میانگیزد و چشمها را خیره میکند.
بدون شک قدمت استفاده از زیرانداز به زمانی میرسد که انسان به فکر ساختن سرپناهی جهت تامین آسایش خود افتاد.
قالی شکارگاه
قرائن تاریخی مؤید این نکته است که قالیبافی در زمان ساسانیان رونق داشته است و در ارتباط با این مطلب
سالنامهی چینی سوئی سو مربوط به سالهای ۶۱۷- ۵۹۰ میلادی یعنی اندکی پیش از انقراض سلسلهی ساسانیان در میان کالاهای
ایرانی از قالی نام میبرد.
یکی از قالیهای معروف این دوره، قالی «بهار خسرو» است که در کتاب تاریخ طبری ( ۳۱۱- ۲۲۵ هـ.ق) نیز
مطالبی به شرح زیر دربارهی این قالی آمده است: «…..
که یک قالی بسیار عالی کار ایران موسوم به بهار خسرو در قصر تیسفون به طول ۴۵۰ قدم و عرض
۹۰ قدم موجود بوده است ….
»
وجه تسمیه این قالی بدان جهت بوده است که، نقش آن نمایانگر باغی آراسته با گلها و پرندگان و
جویهای آب روان بوده است.
در مورد این قالی زربفت و گرانبها دو نظر وجود دارد: یکی آنکه هنگامی که خسرو پرویز پادشاه ساسانی مغلوب
«هراکلیوس» امپراطور روم شد این قالی به دست سپاهیان غالب افتاد و نظر دیگر آنکه این همان قالی معروف «بهارستان»
است که در شکست یزدگردسوم آخرین پادشاه ساسانی سپاهیان عرب، آن را به غنیمت بردند.
دوره بعد از اسلام
قالیبافی ایران در اوایل تسلط عرب تا حدودی دچار رکود میگردد، چون اعراب بر خلاف
هنر سفالگری که در آن سرآمد بودند به هنر قالیبافی به دلایل نژادی و اقلیمی در هیچ یک از ادوار
تاریخی خود اهمیت قابل توجهی نشان ندادهاند.
توقف و رکود این حرفه و فن تنها تا زمان خلفای تجمل پرست اموی و عباسی که در تزئین کاخهای
افسانهای خود بینیاز از قالی زیبا و نفیس ایران نبودند، ادامه یافت.
دراین دوره کتابهای تاریخی در شرح تحف و هدایای حکام محلی برای خلفای اموی و عباسی مکرر از قالی ایران
نام میبرند .
قالی ترنج
ترکان سلجوقی در سال (۴۱۶ هجری شمسی) مساحتهای زیادی از خاک ایران را به تصرف خود درآورده و آذربایجان
و نواحی مرکزی و غربی ایران استقرار یافتند و با این تهاجم زبان و فرهنگ آنها نیز به این سرزمین
آورده شد و با هنر و فرهنگ ایران ممزوج گردید و در نتیجه طرحهای قالی ایران در این برخورد فرهنگی
متاثر از طرحهای سلجوقی شده با توجه به این نکته که امروزه از قالیهای ایرانی این دوره اثر قابل توجهی
وجود ندارد نمیتوان به درستی نقش آن را ترسیم کرد؛ ولی با احتیاط میتوان اظهار نظر کرد که طرحهای قالیهای
این زمان با خطوط شکسته و بدون انحنا بوده و همچنین ظرافت بافت آنها نیز به پایهی بافته شده در
ادوار بعدی نمیرسیده است.
به هنگام تسلط تیمور لنگ در این سرزمین بسیاری از ویژگیهای هنری ایران دستخوش تغییرات اساسی میشود و در مورد
نقش قالی تغییرات حاصله چنین بود، که طرحهای هندسی رفته رفته جای خود را به طرحهایی با خطوط دوار و
منحنی میدهند و موتیفهایی مانند پیچک و گلها، نخلهای بادبزنی، تودههای ابر، انواع حیوانات و پرندگان افسانهای و معمولی و…
در طرحهای قالی ایران جای میگیرند.
هنر قالیبافی در اواخر حکومت تیموریان در نهایت کمال و اهمیت قرار میگیرد.
بعد از تیموریان حکام سلسلههای قره قویونلو و آق قویونلو که در غرب ایران فرمانروایی داشتهاند، مرکز سیاسی خود را
در شهر تبریز قرار دادهاند.
در این دوره قالیهای زیبایی در این شهر (تبریز ) بافته شده است که حدس زده می شود که قالیهایی
که به اوایل دورهی صفوی نسبت داده شدهاند.
احتمالاً در این زمان در تبریز بافته میشد.
در دورهی صفویه هنر قالیبافی به اوج شکوفایی، رونق و کمال خود میرسد.
طرحهای قالی از خلاقیت و نبوغ هنرمندان این عصر چنان بارور میشود که پس از گذشت چند صد سال هنوز
مورد تقلید بوده است.
قالیبافان این دوره با استفاده از این طرحها در حدود یک هزار و پانصد تخته قالی و قالیچه از خود
برجای گذاشتهاند که برخی به صورت شاهکارهای مسلم قالیبافی دنیا ثبت شدهاند که اینک زینت بخش موزهها و کلکسیونهای دنیاست.
در این دوره است که قالیبافی از حالت یک پیشهی روستایی و چادرنشینی به مقام یک حرفهی با اهمیت در
کارگاههای شهری تغییر موضع داده و تجارت و صدور آن به کشورهای اروپایی شروع میشود.
در این دوره مراکز عمده قالیبافی شهرهای اصفهان، کاشان، تبریز و کرمان است و طرحهای آن را به گروههای زیر
تقسیمبندی میکنند:
ترنج دار، گلدانی، شکارگاه، گلدار هراتی، درخت و بوته، باغی، لهستانی.
درسالهای پایانی سلسلهی صفویه تا ظهور فتنهی افغان که به انقراض این سلسله منجر گردید، توجه چندانی به هنر قالیبافی
نمیشد.
تنها در دوران پایانی قاجاریه است که قالیبافی تجدید حیات یافته و به صورت رضایت بخشی ادامه پیدا میکند.
اواخر دوران قاجار و دو دهه اول قرن چهاردهم هجری قمری تقاضای زیاد برای قالی ایران و تجارت موفق آن
باعث گردید تا تعداد زیادی از شرکتهای خارجی از کشورهایی چون انگلیس، آمریکا، سوئیس، یونان و …
به سرمایه گذاری در قالی ایران و تولید انبوه آن ترغیب گردند و بخشی از مهمترین و نفیسترین قالیهای ایران
در همین دوران و به دستور همین شرکتها در شهرهایی چون کرمان، اراک، همدان، تبریز و مشهد بافته شد.
شرکت تولید کنندگان قالی شرق (O.C.
M)، عطیه بوروس وزیگلر از بزرگترین این شرکتها بودند.
در سال ۱۳۱۴ شمسی با خلع ید از کمپانی شرق، اختیارات انجام فعالیتهای تولید و تجاری قالی ایران به موسسه
دولتی تازه تاسیس شدهای به نام شرکت سهامی فرش ایران واگذار شد و بدین ترتیب این شرکت از این سال
به بعد به کار ترویج قالیبافی و تولید و تجارت آن پرداخت.
فرش ایرانی