هنر قالیبافی در تبریز
قالیبافی در تبریز
از مهمترین صنایع دستی استان آذربایجان شرقی میتوان به قالی و گلیم بافی اشاره کرد که از شهرتی جهانی برخوردار
است .
قالیبافی در تبریز
جاجیم بافی، رنگرزی سنتی و چاپ کلاقهای، سوزن دوزی، سفالگری و سرامیک سازی، فرآوردههای پوست و چرم، هنرهای مرتبط با
چوب، حصیربافی، طراحی سنتی و نگارگری، صحافی و جلدسازی سنتی و گیوه دوزی و چاروق دوزی از جمله دیگر رشتههای
صنایع دستی این استان است(dot)
قالی بافی:
منطقه آذربایجان و بهویژه شهر تبریز از دیرباز در خلق قالیهای نفیس، نقش عمدهای داشته
است.سابقه تاریخی هنری این مردم به دوران مادها میرسد.
طراحی فرش در این مرز و بوم، سابقه طولانی دارد و طراحان بزرگی در این منطقه وجود داشتهاند که با
خلق آثار گرانبها و باارزش، خدمات ارزندهای به فرش ایران کردهاند.
تبریز
تبریز یکی از مراکز بافندگی بسیار با اهمیت ایران در زمینه قالی بافی است.امروزه فرشهای تبریز زینت بخش
موزههای معتبر جهان و یا در مجموعه کلکسیونرهای مشتاق جای گرفته است .
از هنرمندان این رشته میتوان به میر منصور، رسام ارژنگی، عبدالله باقری، احمد عماد، حبیبالله امین افشار، میرزا تقی خیابانی،
جعفر پاکدست، عباسعلی اعلاباف، اکبر برگی، قلی نامی، محمد حسن نجف زاده معروف به “بنام تبریزی”، ایپکچی، اهرابی، جوان، سلماسی،
ممقانی، تهرانچی، آنتیکچی و طباطبایی اشاره کرد.
اولین عناصر و نقشمایههای سنتی ایران نظیر اسلیمیها و ختاییها قبل از آن که از طریق مکتب اصفهان و فرهنگ
دوره صفوی ابعاد جهانی یابند، از طریق نگارهها و تذهیب و مرقعات بر روی فرشهای شمال غربی ایران و تبریز
ظاهر شدند.نقشههای این فرشها اگر چه نام و نشانی برخود ندارند ولی در آن حدی از کمالند که طرح و
رنگ آنها را میتوان با آثار بهزاد و سلطان محمد و دیگر هنرمندان عصر مقایسه کرد.
به دنبال رکود پس از عصر صفوی، تبریز در اواخر قاجاریه، از اولین شهرهایی است که تجارت فرش به طور
گسترده در آن رواج مییابد و بازار پررونقی برای شرکتهای اروپایی میشود.فرشهای تبریز در هفتاد سال اخیر اغلب با طرحهای
گلدانی، محرابی، شکارگاه ، هراتی گل فرنگ، شاه عباسی، بندی، خشتی یا قابقابی، منظره بافی، قاب قرآنی، افشان، اسلیمی و
بعضی از آثار و ابنیه اسلامی از کوچکترین تا بزرگترین اندازههای ممکن بافته شده اند.
از دیگر طرحهای رایج در تبریز می توان به ریز ماهی، لچک ترنج و بته اشاره کرد.بافت انواع فرشهای سنتی
با طرحها و رنگهای بدیع و زیبا نمایشگر اوج تسلط طراحان و بافندگان بر فن بافت فرش است.
چنین است تلفیق رنگهای سنتی و رنگهای متنوع دیگر که به طور هنرمندانه صورت میگیرد، هر چند که ارزش رنگرزی
گیاهی قابل مقایسه با رنگرزی شیمیایی نیست.
مورد دیگری که به عنوان طراحی تابلو و عموما تحت تاثیر طراحی اروپایی در تبریز رایج شده است و ظاهرا
بازار گرمی نیز دارد، جای بحث دارد.
این تصاویر همراه بافتی نفیس و درخشان نتایج حیرت باری را به ارمغان آورده است.مسأله دیگری که در طراحی امروز
نقشههای فرش در تبریز وجود دارد آن است که به ظاهر طراحی و رنگ تا حدودی جنبه ذوق آزمایی شخصی
پیدا کرده است و بر اساس ذوق و استعداد و توانایی تعدادی هنرمند و یا تحت تاثیر عوامل بیرونی طراحی
میشود.
صنایع دستی تبریز
با اطمینان میتوان گفت اگر تبریز آسیبهای ناشی از بحران تورم و کمبود مواد مورد نیاز را از عرصه تولیدات
دور سازد، تا سالیان طولانی فرش تبریز فرش غیر قابل رقابت در جهان باقی خواهد ماند و فرشهای زیبا و
نفیس آن کماکان در آن سوی مرزها فاتح بی رقیب بازارهای فرش خواهد بود(dot)
شهرستان هریس
شهرستان هریس در استان آذربایجان شرقی
ازنظر قالی بافی شهرت زیادی دارد و فرشهای ابریشمی و پشمی و خوش آب و رنگ آن از قدیم مطلوب
بازارهای داخل و خارج بوده است.فرشهای هریس با وجود آن که همگی دریک سبک بافته میشود ولی کمتر مشابه یکدیگر
هستند.قالی بافان هریس در گذشته از به کاربردن نقشه، پرهیز میکردند و اغلب فرشهای خود را به کمک حافظه میبافتند.
بافندگان محلی پیش از این پشمهای مورد مصرف خود را از گوسفندان ایل شاهسون تامین میکردند.اسامی نقشههایی که از قدیم
در هریس بافته میشد، راحله، افشان، حیات، تاجری، صمدخانی، پیشیکلی، چلینگری، علی اصلان، سیل آپادان یا صبوری، قره قاش، خاتون
نقشه، ماری، اشرف، کف ساده، اسماعیل بگ، یدی گل، حافضعلی و دستمال نقشه هستند.
البته امروز بیشتر طرحهای صمد خان، تاجری، صبوری، یدی گل، علی اصلان، اسماعیل بیک، چلینگر، افشان و تلفیقی هریس بافته
میشود(dot)
گلیم بافی:
گلیم بافی نیز در آذربایجان شرقی بسیار رایج است و یکی از رشتههای اصلی صنایع دستی در
منطقه به حساب میآید(dot)
گلیم شاهسون ها
از مهمترین گلیمهای منطقه میتوان به بافت گلیمهای شاهسون اشاره کرد.شاهسونها یکی از
مهمترین طوایف شمال غربیایران هستند که اکثریت آنها ترک و اقلیتی دارای اصلیت کرد، تاجیک و گرجی هستند.شاهسون به معنای
دوست دار و وفادار به شاه است که توسط شاه عباس برای مقابله با سپاه شیعه یعنی قزل باشها به
وجود آمد.
گلیم رایجترین کف پوش شاهسونها است و به همین علت تعداد زیادی از آنها توسط این طایفه بافته شده است.
شاهسونها مردمی بسیار سنتی هستند و در طرح و بافت گلیمهای آنان نوعی محدودیت به چشم میخورد.در تمام گلیمهای شاهسونها
از نگارههای بزرگ و برجسته استفاده شده است.این نگارهها به صورت ردیفی در گلیمها بافته شده و توسط نوارهایی باریک
با طرحهای ظریف تر و پیچیده تر از یکدیگر جدا شده اند.
شاهسونهای منطقه هشترود که زمستان را داخل و یا اطراف هشترود سپری می کنند و تابستان به دامنههای کوه سهند
کوچ میکنند، از رنگهای ملایم به خصوص سبز و صورتی و کمی آبی تیره و قهوهای در بافت گلیم هایشان
استفاده می کنند.حاشیهها معمولا ساده و تحت تاثیر همسایگان کرد بر شیوه بافت آنها بیش از دیگر قبایل بوده است.باوجود
اینکه شاهسونهای میانه و هشترود از لحاظ فرهنگی با هم اختلافی ندارند ولی در بافت گلیم تفاوتهایی دیده میشود.
گلیمهای شاهسون میانه بزرگتر از گلیمهای شاهسونهای هشترود است و طرحهای نواری سنتی و ترنجهای بزرگ کنگره دار از جمله
نگارههای آنها است.
تارها معمولا پشمین یا نخی بوده و ریسمانهای خود رنگ در متن گلیم به چشم میخورد.بافت چاک دار و خطوط
حاشیهای پیچ باف به وسیله رنگهای متضاد از دیگر قسمتهای آن متمایز میشود.زرد پرتقالی، قرمز گیلاسی، آبی روشن و قهوهای
ملایم از جمله رنگهای این منطقه است.در استان آذربایجان شرقی هم گلیمهای ساده(دورو) و هم گلیمهای سوماک که به “ورنی”
معروف است، بافته میشود.گلیمهای ساده یا دورو دارای تار از نوع پنبهای و پود پشمی بوده و ورنی دارای تارو
پود نازک از نخ پنبهای و نیز پود پشمی است.
بافت ورنی به شیوه پود پیچی است و بر روی این نوع گلیم، طرحها و نقوش حیوانات اهلی و وحشی
مشاهده میشود.گلیمهای آذربایجان شرقی، ذهنیباف است و هرگزاز نقشه برای بافت استفاده نمیشود از این رو طرح و نقش حاصل
ذوق و خلاقیت بافنده گلیم است.
مرکز ملی فرش ایران