سه شنبه, ۲۴ مهر , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

از دروغگویی مرضی چه می دانید

اشتراک:
از دروغگویی مرضی چه می دانید مهارت های زندگی
اغلب ما گاهگاهی به تحریف حقیقت گرایش پیدا می‌کنیم، و حتی صادق‌ترین افراد گاهی “دروغ‌های مصلحت‌آمیز” می‌گویند تا از جریحه‌دار کردن احساسات دیگران خودداری کنند. واقعیت این است که اگر مقصود از دروغ‌گفتن بیان سخنانی به قصد فریفتن دیگران باشد، شاید بسیاری از ما …. دروغ گفتن صداقت یکی از معیارهای سلامت روان است. فرد […]

اغلب ما گاهگاهی به تحریف حقیقت گرایش پیدا می‌کنیم، و حتی صادق‌ترین افراد گاهی “دروغ‌های مصلحت‌آمیز” می‌گویند تا از جریحه‌دار کردن احساسات دیگران خودداری کنند. واقعیت این است که اگر مقصود از دروغ‌گفتن بیان سخنانی به قصد فریفتن دیگران باشد، شاید بسیاری از ما ….

دروغ گفتن

صداقت یکی از معیارهای سلامت روان است. فرد سالم از نظر روانی، کسی است که در کارکردهای روانی که شامل بینش‌ها و قضاوت‌های او می‌شود، اختلالی نداشته باشد. از ویژگی‌های قضاوت، توانایی تشخیص خوب از بد و تشخیص امر اخلاقی از غیراخلاقی است. به علاوه، فرد سالم از نظر روانی، کسی است که با خودش، با اطرافیانش و با دیگران، صادق باشد و وظایف شخصی، خانوادگی و اجتماعی‌اش را به نحو صحیح انجام دهد و در کل، توانمندی‌های خودش را در جهت اهداف انسانی و الهی به کار ببرد.

البته اغلب ما گاهگاهی به تحریف حقیقت گرایش پیدا می‌کنیم، و حتی صادق‌ترین افراد گاهی “دروغ‌های مصلحت‌آمیز” می‌گویند تا از جریحه‌دار کردن احساسات دیگران خودداری کنند. واقعیت این است که اگر مقصود از دروغ‌گفتن بیان سخنانی به قصد فریفتن دیگران باشد، شاید بسیاری از ما در برخی موارد و در موقعیتهای مقتضی دروغ گفته باشیم.

اما گروهی از افراد “دروغگویان مرضی” هستند، به این معنا که بدون دلیل واضحی به طور مداوم دروغ می‌گویند. رفتار این افراد باعث حیرت متخصصان و در اغلب موارد باعث سردرگمی خود این افراد می‌شود.روانپزشکان می گویند دروغگویان مرضی الگوی مکرر، مداوم، و افراطی از دروغگویی یا رفتارهای مبنی بر دروغ را بروز می‌دهند که هیچ نفع یا مزیت دائمی برای آنها ندارد.

جالب آنجاست که آنچه بیش از همه تعجب را درباره دروغگویی مرضی برمی‌انگیزد، این است که این رفتار نه تنها به نفع فرد دروغگو نیست، بلکه در آخر به ضرر او نیز تمام می‌شود. این دروغگویی افراطی ممکن است موقعیت شغلی و زندگی خانوادگی فرد را متزلزل کند و حتی در نتیجه اتهام‌زنی به خود باعث شود سر و کار فرد به دادگاه بیفتد.لذا نه تنها این دروغ‌ها نفعی برای فرد ندارد، بلکه در اغلب موارد به راحتی قابل‌شناسایی هستند عجیب‌تر اینکه این دروغ‌ها ممکن است آنقدر آشکار باشند که به سادگی دست فرد را رو کنند. البته روانشناسی و علوم اعصاب شواهدی درباره علت اینکه برخی از افراد مانند آب خوردن دروغ می‌گویند و عده‌ای در ریاکاری و حفظ ظاهر یا شناسایی این صفات در دیگران عاجزند، به دست داده است.

افراد از گفتن دروغ‌‌های کوچک معمول و پذیرفته‌شده در برخوردهای اجتماعی پرهیز می‌‌کنند، و حقیقت را صریح و پوست‌کننده به زبان می‌آورند که البته در جامعه ما باعث می‌شود روابط اجتماعی آنها دچار تنش شود

فرضیه پژوهشگران این است که دروغگویان مرضی از فریب دادن دیگران احساس نوعی هیجان روانی می‌کنند. برخی می گویند باید نوعی ارضای درونی وجود داشته باشد که آنها را به انجام این کار وا می‌دارد، هر چند در این موارد شواهد مطمئنی نداریم.در هر حال همانطور که بسیاری از ما قبول داریم دروغگویی هیچوقت ارزش ندارد اما متاسفانه گاه برای رسیدن به هدف و یا دور شدن از واقعه ای به دروغ گفتن رو می آوریم که البته پیامد آن در نهایت گریبان گیر ما می شود و دروغ تنها آن پیامد مخرب را اندکی به تاخیر می اندازد.

دروغگویان بالفطره

تا حدی به نظر می‌رسد که مغز انسان‌ها طوری تکامل یافته است که بتواند همنوع‌شان را بفریبد. در نخستی‌ها (پریمات‌ها) که در ساختارهای پیچیده اجتماعی زندگی می‌کنند، فریبکاری رایج است. برای مثال شمپانزه‌ها به طور عامدانه گروه را از رسیدن به یک منبع غذایی مطلوب منحرف می‌کنند، و بعد به آنجا برمی‌‌گردند تا به تنهایی غذا را بخورند.

پژوهشگران کشف کرده‌اند که هر چه مغز در گونه‌های نخستی‌های بزرگتر می‌شود، فریبکاری آنها هم بیشتر می‌شود. (بنابراین معقول به نظر می‌رسد که انسان‌ها با داشتن بزرگترین مغز، در صدر فریبکاران قرار بگیرند!). پژوهشگران نشان داده‌اند توانایی حافظه و انتزاع برای به کار بردن زبان و ظاهر برای فریب‌دادن دیگران نیاز به مقدار زیادی قدرت مغزی دارد.
راست و دروغ

نکته جالب اینکه اسکن‌های مغزی نشان داده‌اند که ساختار بخش پیش‌پیشانی مغز (مغز اجتماعی) در دروغگویان مکرر با مغز افراد معمول متفاوت است. یک بررسی در سال ۲۰۰۵ نشان داد که این دروغگویان ۲۲ درصد “ماده سفید” بیشتر و ۱۴ درصد “ماده خاکستری” کمتری نسبت به افراد عادی دارند.

ماده سفید نقش سیم‌کشی در مغز را دارد و ماده خاکستری حاوی هسته‌های سلولی است که در این ناحیه در کنترل تکانه‌ها (رفتارهای آنی) دخیل هستند.

دایک می‌گوید: “اگر ماده سفید بیشتر در این ناحیه داشته باشید، توانایی بیشتری در دستکاری اطلاعات کلمات را پیدا می‌کنید و می‌توانید افکارتان طوری به هم ببافید که احتمالا دیگران نمی‌‌‌توانند.”

فرضیه پژوهشگران این است که دروغگویان مرضی از فریب دادن دیگران احساس نوعی هیجان روانی می‌کنند. پژوهشگران می گویند: “باید نوعی ارضای درونی وجود داشته باشد که آنها را به انجام این کار وا می‌دارد، هر چند در این موارد شواهد مطمئنی نداریم.”

در هر حال همانطور که بسیاری از ما قبول داریم دروغگویی هیچوقت ارزشش را ندارد.

چگونه باید صداقت را در وجود خودمان نهادینه کنیم؟

فرد سالم از نظر روانی، خودش را پایین‌تر یا بالاتر از آنچه واقعا هست، نمی‌بیند. یعنی با خودش صادق است. با دیگران نیز همان‌گونه رفتار می‌کند که متوقع است دیگران با او رفتار کنند. این همان مفهوم حدیثی است که از حضرت علی (ع) نقل می‌کنند که: «با دیگران همان‌طوری رفتار کن که می‌خواهی با تو رفتار کنند.» کانت، فیلسوف نام‌آور آلمانی، از این اصل به عنوان «اجبار مقوله‌ای» یاد می‌کند؛ یعنی اصلی که هر کسی در هر شرایطی باید آن را در زندگی آن را رعایت کند. از آنجا که هر انسانی می‌خواهد دیگری با راستی و صداقت با او رفتار کند؛ بنابراین ضرورت دارد او هم با دیگری با صداقت روبه‌رو شود. از ویژگی‌های انسانی می‌توانیم به همدلی، همدردی و هم‌حسی با دیگران اشاره کنیم. این موضوع منشأ فیزیولوژیک هم دارد. کشف نورون‌های آینه‌ای در مغز انسان که به او اجازه درک ذهنیات و عواطف و رفتار طرف مقابل را می‌دهد، از کشفیات برجسته دهه اخیر است که صحه ای بر این اصل است.

بخش خانواده ایرانی تبیان

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
مهارت های زندگی
بیشتر >
ترک اعتیاد