امیر علی اکبری ورزشکار قهرمان کشورمان از زندگی و مبارزاتش در قفس میگوید
امیر علی اکبری
امیر علی اکبری؛ این بچه شهریار شاید اگر قربانی اتفاقات تلخ سال های پردعوای کشتی نمی شد، الان باید یکی
از طلایی های کشتی فرنگی ایران در المپیک می بود، اما همان بلایی سرش آمد که امثال بابک قربانی و
طالب نعمت پور را هم نابود کرد.
امیر اما بلافاصله بعد از محرومیت ابدی از کشتی، سراغ رشته ورزشی دیگری رفت.
مبارزه هنرهای عالی رزمی، مقصد جدید امیر بود.
مبارزاتی که در ایران به مبارزه در قفس یا مبارزه برای مرگ معروف است و به قول علیرضا استکی، مربی
بوکس علی اکبری، براساس تصاویری که از فیلم های هالیوودی ژان کلود وندوم و دیگران در ذهن ها نقش بسته،
به این نام ها معروف شده، اما میزان خشونتش خیلی بیشتر از بوکس حرفه ای یا جوجیستو یا ووشو که
قرار است به المپیک هم برود نیست.
این رشته به دلیل هیجانی که دارد، این روزها به ورزشی پرطرفدار در ورزش دنیا بدل شده است.
ورزشی که چون در ایران فعالیت قانونی ندارد، سالانه تعداد زیادی از جوانان را وا می دارد به کمپ های
تمرینی در امارات و تایلند بروند و هزینه های آنچنانی کنند تا در این مبارزات شرکت داده شوند.
سودای درآمدهای میلیون دلاری برای این افراد آن قدر هیجان انگیز است که برایش هزینه زیادی بکنند، اما چون مسیر
را درست طی نمی کنند، ضرر زیادی هم برایشان دارد!
امیر علی اکبری اما حالا اولین قهرمان ایرانی است که
برای حضور در لیگ معتبر «یو اف سی» با کمپانی ژاپنی قرارداد بسته و اولین مبارز ایرانی است که شانس
قهرمانی در تورنمنت معتبری در این رشته را دارد.
او برای حضور در این مسابقات امروز به توکیو رسید.
علی اکبری پنج شنبه ابتدا مبارزه ای با قهرمان سرشناس آمریکایی یعنی هرتینگ دارد که بیش زا ۳۸ سال مسابقه
را با پیروزی سپری کرده و بعد هم باید احتمالا سه مسابقه دیگر بدهد.
امیر خودش می گوید: «می خواهم با کمربند قهرمانی، این مسابقات را هر طور هست به ایران بیاورم.
برایش هر چقدر لازم باشد می جنگم، حتی اگر کتک هم بخورم، می روم که ببرم و دست خالی برنگردم.»
چقدر امیدواری که این دفعه بتوانی با کمربند قهرمانی برگردی؟
تمرین هایم را حتی شاید بیشتر از اندازه انجام داده ام! ولی خب مسابقه است و یک مسابقه رزمی است؛
من می روم که هر چه در توان دارم بگذارم .
انشاالله چیزی کم نخواهم گذاشت.
می روم و برای بردنش می جنگم.
ترسی از خوردن ندارم، اما نمی خواهم دست خالی برگردم.
تو به مسابقاتی اعزام می شوی که اصلا در ایران به رسمیت شناخته نمی شود و قطعا موفقیتت هم برای مسئولان ورزش خیلی اهمیتی ندارد. قطعا کمکی هم نمی کنند. اما این رشته چون طرفدار زیاد دارد، این روزها مردم حسابی دوست دارند درباره ات بشنوند و پیگیر اخبارت هستند. از این حالت چه حسی داری؟
اولا که هیچ نیازی به حمایت هیچ مسئولی ندارم.
من دارم خودم به صورت مستقل در این مبارزات شرکت می کنم.
همین که مردم اخبارم را دنبال می کنند و انرژی مثبت می دهند، برایم کافی است.
تقریبا هر کسی مرا می بیند، پیگیر اخبارم است و در مورد مسابقاتم سوال می کند.
اصلا برای یک ورزشکار هیچ چیزی هیجان انگیزتر از این نیست که مردمش دوستش داشته باشند.
من با همین انرژی های مثبت مردم، پرقدرت تر مبارزه می کنم.
بیشتر رقیبانت در این مبارزه ها، قهرمان های رشته های جوجیتسو و بوکس هستند. این کارت را سخت نمی کند؟ آنها اقلا یک گام از تو جلوتر هستند و خطرناک تر!
این رشته در دنیا هفت قهرمان دارد که پنج نفرشان کشتی گیر هستند.
قوی ترین قهرمان های این رشته، کشتی گیرها هستند.
یعنی چطوری؟!
برای یک بوکسور خیلی سخت است که بخواهد کشتی یاد بگیرد، ولی برای یک کشتی گیر خیلی راحت تر است
که بخواهد بوکس یاد بگیرد.
از طرفی هم وقتی شما به عنوان یک کشتی گیر بازی می کنی و حریف روی زمین می افتد، دیگر
عملا کسی که زمین خورده فقط باید دفاع کند.
یعنی فقط کافی است که تو به حریفت بچسبی و او را زمین بزنی؟
دقیقا همین طور است.
در خاک هم خیلی فنون برای دفاع است، ولی عملا شما از کار افتادی و فقط باید دفاع کنی.
از طرفی هم زمین زدن امتیاز خیلی زیادی دارد.
این باعث می شود کشتی گیرها کی مقدار جلوتر از بقیه باشند.
سال اولی که در این مسابقات شرکت کرده بودی در ضربات بوکس مشکل داشتی.
به این دلیل که من سال های طولانی کشتی گیر بودم، آن هم در سنگین وزن.
یک کشتی گیر قدرتی بودم.
به همین دلیل سرعتم کم بود و نمی توانستم با رقیبی که مثلا ده سال بوکس بازی کرده، به آن
سرعت مشت بزنم.
واقعا برایم سخت بود.
الان خیلی وقت است که روی بوکس کار می کنم و به نظرم الان برای مسابقات «ام ام ای»، به
آن حدی که می خواستم، رسیده ام.
منتهی باید این تمرینات را ادام بدهم.
هنوز هم خودم فکر می کنم ضعف سرعت دارم.
کشتی که می گرفتی، از این کشتی گیرهایی بودی که خیلی با طمانینه کشتی می گرفتی، اما این بار
که دیدمت هم وزن کم کردی و هم رفلکس هایت خیلی خوب شده.
حجم عضله ای که در کشتی هست اصلا در رزمی و «ام ام ای» جواب نمی دهد.
اینجا زمان مسابقات و سرعتش اصلا با کشتی فرق دارد.
من به اندازه کافی در این رشته قدرت بدنی دارم، اما باید تا جایی که می توانم روی نفسم و
تکنیک های سرعتی مبارزه کار کنم(dot)
ببین یک ذهنیتی از قدیم درباره این رشته وجود دارد که، مثلا مبارزه
هایش در حد مرگ است، مثلا تمرینات عجیب و غریب با چوب و درخت و این چیزها دارید و…
اینها فقط یک سری قصه است و واقعیت ندارد.
جایی که من تمرین می کنم، یک کمپ خیلی باکلاس و تمیز است.
نه درخت است که بخواهند به کمرمان بکوبند و نه صخره ای که بخواهیم بلند کنیم.
این رشته کاملا به روز شده است.
الان یکی از رشته های پردرآمد دنیاست.
در این رشته، تکنیک و تاکتیک و آمادگی جسمانی حرف اول را می زند.
هر چقدر هم سفت باشی، خود درخت هم که باشی، در یک راند سه چهار تا مشت خوب بخوری، کارت
تمام است.
این مبارزات چقدر برای خود ورزشکار می تواند تلفات جانی به همراه داشته باشد؟
خدا را شکر تا به حال
که تلفاتی نداشته.
داور مسابقه حواسش به همه چیز است.
حس کند داری ضربات سنگین می خوری و ممکن است آسیب جدی ببینی، سریع مسابقه را قطع می کند.
اگر احساس کند مبارز هوشیاری اش را از دست داده، بازی تمام است.
به آنجا نمی رسد که بخواهی آسیب جدی بخوری.
پس مبارزه برای مرگ و در قفس و…
اصلا چنین چیزی وجود ندارد.
اینها افسانه هستند! اسم رشته ام «ام ام ای» است، یعنی میکس مارشال آرت، یعنی ترکیب هنرهای رزمی.
من نمی دانم این مبارزه برای مرگ از کجا آمده.
درباره حریفانت توضیح می دهی؟
قرار بود با کاردین آمریکایی که قهرمان «یو اف سی» بوده مبارزه کنم، اما متاسفانه
او جا زد الان قرار است با هارتینگ بازی کنم که آمریکایی است و یک «یو اف سی فایتر» سرشناس.
بعد از او هم با برنده لهستان و روسیه بازی می کنم که اگر این دو مسابقه را پیروز شوم،
برای فینال می روم.
باید منتظر شوم ببینم از آن طرف چه کسی بالا می آید
آن طرف هم یک حریف کروات داری.
یک حریف کروات و یک حرف آمریکایی دارم که خیلی قوی هستند.
احتمالا از این دو نفر، یکی به فینال می رسد.
از گروه خودت قوی تر هستند؟
بله.
خودت چقدر امیدواری که قهرمان باشی.
بحث کلی پول است!
تنها چیزی که به آن فکر نمی کنم دلارهایش است.
تمام تلاشم را می کنم که یک کمربند خیلی معتبر برای کشورم بگیرم.
ایرانی های زیادی علاقه مند به این رشته هستند و برایش هزینه می کنند.
افسوس نمی خوری که در ایران تشکیلاتی بار این رشته نداریم؟
درستش هم این است که در ایران یک تشکیلات
برای تمرین اینها داشته باشیم.
خیلی ها الان در ایران تمرین می کنند، اما متاسفانه تمرین های غلط انجام می دهند.
خیلی ها هم برای تمرین به خارج از کشور می روند، متاسفانه با هزینه بالا.
انشاالله اگر خدا بخواهد و یک مقدار دیگر در این رشته پیشرفت کنیم، با دوستانی که داریم، بتوانیم یک کمپ
برای این رشته در کشور درست کنیم.
هم برای خودمان خوب می شود و هم برای کسانی که به این رشته علاقه دارند و بعدا وارد می
شوند.
این طور که می گویی یک سالن بدنسازی مجهز می خواهد و یک سالن کوچک در حد تکواند..
سه سالن نیاز داریم.
یک سالن مثل سالن کشتی یا تکواندو، یک سالن مثل کیک بوکس که بتوانیم از آن رینگ و غیره آویزان
کنیم و یک سالن بدنسازی.
این مسابقاتی که می روی، جایزه اش چقدر است؟
این مسابقات یک درآمد برای مبارزه و «فایت مانی» دارد و
یک درآمد هم برای قهرمان ویژه اش.
درآمد فایترها همیشه سکرت می ماند و هیچ فایتری اعلام نمی کند چقدر قرارداد بسته.
ولی جایزه ویژه نفر اول ۳۰۰ هزار دلار، نفر دوم ۲۰۰ هزار دلار و نفر سوم ۱۰۰ هزار دلار است.
تو برای ۳۰۰ هزار دلار می روی؟
انشاالله.
روزنامه تماشاگران امروز