تینا آخوندتبار از زندگی شخصی و کاری اش می گوید ، اسم اصلی من پونه است
تینا آخوند تبار
تینا آخوندتبار در بدو ورود در کنار همه موانعی که بهطور طبیعی سر راه بازیگری جوان
و نوآمده قرار میگیرند با یک اتفاق جالب هم روبهرو شد و آن اصرار برخی اصحاب رسانه بود برای ایجاد
تشابه ظاهری میان او و الناز شاکردوست.
مسالهای که خودش آن را کاملا رد میکند و یک شیطنت رسانهای میداند.
ورود یک چهره جدید
آنهایی که منتظر ورود چهرهای جوان و تازهنفس به خیل بازیگران زن بودند که در عین دارا بودن چهره مطلوب
توانایی خوبی هم در بازیگری داشته باشد تینا آخوندتبار را گزینه مناسبی میدانستند اما او هم زمانی به سینمای ایران
آمد که دیگر فیلم ستاره محور ساخته نمیشد و اصلا نقشی به او نرسید که در بوته آزمایش قرار بگیرد
و مهمترین نقشی که از تینا آخوندتبار در این سالها به یادمان مانده همان نقش فرعی فیلم رسوایی است که
آن هم نمیتواند ملاک خوبی برای تصمیمگیری باشد.
انتخاب شدن، انتخاب کردن
نه تنها من بلکه هر کسی در یک مقطع از کار انتخاب میشود و از مقطعی دیگر دوست دارد خودش
کار را انتخاب کند که این انتخاب بستگی به شرایط و افکار انسان دارد؛ البته در این بین گاهی شرایط
مالی و نیازهای اقتصادی بازهم باعث میشوند که افراد انتخاب شوند ولی خدا را شکر من به خاطر زندگی شخصیام
شرایطی دارم که میتوانم خودم کارها را انتخاب کنم و کارهایی را انتخاب میکنم که میدانم از پس بازی در
آن نقش و کاراکتر برمیآیم؛ مثلا فیلمنامهای باشد که به دلم بنشیند و زمانی که کسی در سینما آن فیلم
را نگاه میکند چیزی از آن یاد بگیرد و به دیگران هم تعریف کند.
تنها به عشق کاراکتر
اینطور نیست که همواره دنبال فیلمهای هنری باشم؛ ممکن است یک فیلمنامه تجاری من را جذب کند.
البته من مدعی نیستم که فقط میخواهم در فیلمهای هنری بازی کنم، بلکه دوست دارم در کارهایی حضور داشته باشم
که کاراکتر آن را دوست داشته باشم، مثلا ممکن است این کاراکتر یک دختر شیک و پولدار باشد یا برعکس
یک دختر ساده با چهرهای درهمریخته….
فیلمهایی برای دیده شدن
نه اینکه از همه کارهایی که کردهام ناراضی باشم ولی قطعا فیلمهایی بوده که از حضور در آنها رضایت ندارم
ولی لازم بود که دیده شوم و اسم و چهرهام را نشان دهم و همه بدانند که بازیگری به نام
تینا آخوندتبار وجود دارد و فیلمسازان میتوانند در آثارشان از او استفاده کنند.
من حتی دوست دارم با کارگردانهای تازهکار و جوان هم کار کنم چرا که خیلی از آنها با استعداد و
بسیار توانا و خلاق هستند و اینطور نیستم که حتما منتظر حضور در کار کارگردانهای بزرگ باشم.
از طرفی کارگردانهای مطرحی هستند که دلم میخواهد با آنها کار کنم ولی شاید آنها تابهحال اسم من را هم
نشنیده باشند چون من تازه وارد این عرصه شدهام.
حضور بدون تقلید
فیلم زیاد میبینم اما دیدن فیلمهای خودم بیشتر مرا برای ادامه این راه ترغیب میکند.
وقتی فیلمهایم را میبینم اصلا آن چیزی نیست که خودم دوست داشته باشم و دلم بخواهد و هرچه بیشتر نگاه
میکنم میگویم من مطمئن هستم که پتانسیل من بیشتر از اینهاست و باید خودم را بهتر نشان دهم.
من از کسی تقلید نمیکنم که بگویم با دیدن فلان بازیگر ایرانی یا خارجی به این کار علاقه بیشتری پیدا
کردهام، در واقع این حس و توانایی را در خودم میبینم که میتوانم این کار را انجام دهم.
در ابتدای مسیر
متولد ۱۳۶۶ هستم و حدود ۴/۳ سال است که بازیگری را شروع کردهام و هنوز در ابتدای
کارم.
در فیلمهای زیادی بازی کردهام که اصلا خوب نبودند و اگر تجربه امروزم را داشتم، با دقت بیشتری کارهایم را
انتخاب میکردم و شاید در این ۴/۳ سال فقط در یکی، دو کار حضور پیدا میکردم.
حس خوب با تصمیم جدید
حدود ۷/۶ ماه است که تصمیم گرفتهام هر پیشنهادی را قبول نکنم.
شاید باورتان نشود ولی من همین الان فیلمنامههای زیادی در خانه دارم؛ چه سینمایی و تلویزیونی و چه شبکه خانگی
ولی واقعا تصمیم گرفتهام که روند کاریام را عوض کنم و دیگر در هر فیلمی بازی نکنم! به همین دلیل
از حضور در کارهای جدید راضی هستم و حس خوبی دارم.
ولی وقتی بعضی از کارهای قدیمیام را میبینم، افسوس میخورم چون بازی خوبی در آن کارها نداشتهام!
آدم خاصی به
نام بازیگر
بازیگری فقط داشتن صورت و فیزیک بدنی خوبی نیست؛ البته اینها باید باشند و من بازیگرانی را که
به خودشان نمیرسند اصلا قبول ندارم چرا که بهنظرم بازیگر، یک آدم خاص است و هرکسی نمیتواند بازیگر شود؛ در
نتیجه باید تفاوتهایی با دیگران داشته باشد.
از نظر استایل، لباس پوشیدن، از نظر صحبت کردن، معاشرت کردن با دیگران و کارهایی که انجام میدهد باید متفاوت
باشد.
البته این ویترین کار است و یک بازیگر موفق باید فاکتورهای دیگری هم داشته باشد؛ مثلا مطالعه داشته باشد، نسبت
به کارش اهمیت بدهد و فیلم ببیند و فیلمنامههای مختلف را بخواند، ورزش کند، بنویسد و حتی نسبت به کارهای
جزییتر فکر کند و در حد معقول حتی در کارهایی که حضور دارد نظر بدهد و ایده داشته باشد.
زندگی دوگانه من
شش ماه است به صورت حرفهای وارد عرصه سینما شدهام و در این شش ماه سعی کردهام
به اندازه کافی روی زندگی حرفهایام کار کنم چون اعتقاد دارم بازیگران دو نوع زندگی دارند؛ یکی زندگی شخصیشان است
که به خانواده و شخصیتشان برمیگردد و دیگری زندگی کاریشان است که باید جزیی از زندگی شخصیشان شود.
البته من قبلا این کار را خیلی جدی نمیگرفتم ولی مدتی است که به این نتیجه رسیدهام که وقتی وارد
محیطی شدهام که میتوانم در آن رشد کنم پس باید تلاشم را بکنم و فقط به چهرهام اکتفا نکنم چرا
که مردم ممکن است یک بار چهره من را دوست داشته باشند و تماشا کنند ولی بعد از آن از
من بازی خوب هم میخواهند و من حالا میخواهم تواناییام را نشان دهم.
دیده شدن جذاب است
همه آدمهایی که میخواهند معروف و مشهور شوند حال چه در عرصه سینما چه در عرصه
ورزش یا در هر کار دیگری، دیده شدن را دوست دارند و اصلا نمیتوانم بگویم که دیده شدن برایم جذاب
نیست، اما اینکه چطور مرا ببینند برایم مهمتر است.
اینکه شما را به چشم یک بازیگر معمولی ببینند یا برای دیدن شما ذوق و هیجان داشته باشند و من
الان تصمیم گرفتهام که از نوع دوم آن باشم و برای این کار میدانم که باید تلاش زیادی داشته باشم
چون من اول راه هستم.
ببین و به دست بیاور
اگر زندگی حرفهایام را در بازیگری کنار بگذارم و بخواهم راجعبه زندگی شخصیام صحبت کنم
باید بگویم که از آن واقعا راضی هستم چون این توانایی را در خود دارم که هر چیزی را که
بخواهم، ببینم و چون آن را میبینم، میتوانم به آن دست پیدا کنم و عقیده دارم که آدمها آنقدر قدرت
و توانایی دارند که هر چیزی را ببینند، میتوانند به آن دست پیدا کنند.
تلاش برای خوب بودن
گاهی این موضوع وجود دارد که عدهای نگذارند شما پیشرفت کنید ولی این موضوع غیرقابل انکار
است که وقتی کسی در یک حرفهای خوب است، خوب است و نمیشود مانع او شد یا او را بد
جلوه داد! در همین سینما هم همه دوست دارند با بهترینها کار کنند و بهترین عوامل را برای فیلمهای خود
انتخاب کنند.
به دنبال رسالت واقعی
من آدم روراستی هستم و سالها با اینکه توسط کارگردان ها به خاطر چهرهام انتخاب شوم
مشکلی نداشتم اما از شش ماه قبل تصمیم گرفتم که از این موضوع جلوگیری کنم چون میخواهم در کارم پیشرفت
کنم؛ حال اگر این پیشرفت با تحصیل، گزیدهکاری یا کمکاری باشد مشکلی با آن ندارم و این کار را انجام
میدهم چون هدفم پیشرفت در این شغل است و تمام تلاشم را میکنم که به موفقیت برسم؛ البته شاید جایی
هم به این نتیجه رسیدم که برای این کار ساخته نشدهام و رسالت من در این دنیا چیز دیگری است
و در جای دیگری میتوانم موفق شوم.
اندر مزایای استقلال فکری
من در این کار از نظر روحی و فکری بزرگ شدهام.
شاید اگر من وارد این حرفه نمیشدم که به شکل مستقل برای خودم کار کنم، هنوزهم همان تینا آخوندتبار یا
همان پونه درون خانه بودم.
اما وقتی وارد این کار شدم و مجبور شدم تنها انتخاب کنم، تنها کار کنم، زمین بخورم و تنها بلند
شوم، احساس میکنم که خیلی از لحاظ فکری بزرگ شدهام و این مستقل بودن باعث شده که من با گذشته
تفاوت زیادی داشته باشم.
پونه خانواده، تینای همکاران
اسم شناسنامهای و اسمی که خانواده من را صدا میزنند، پونه است و خودم به دلیل
علاقه زیادی که به اسم تینا داشتم، از زمان مدرسه این اسم را برای خودم جا انداختم.
درواقع اسم پونه، مورد علاقه خانوادهام بوده اما من علاقه شدیدی به اسم تینا دارم و از آن اسم انرژی
میگیرم و به اطرافیانم هم گفتهام که من را به این اسم صدا کنند.
ذوق دیدن آدمهای معروف
من سینما را خیلی بزرگتر از آن میدیدم چون از دور نگاهش میکردم ولی وقتی وارد
آن شدم، دیدم که یک محیط بسته و کوچک است شبیه یک خانواده گسترده.
البته سینما برای من هنوز هم همان جذابیت اولیه را دارد و از دیدن خیلی از آدمهای سینما شاد و
ذوقزده میشوم و انرژی میگیرم و هنوزهم دنبال اتفاقاتی هستم که منتظرش بودم، اما باید اعتراف کنم که رفتهرفته آن
هیجان و جذابیت اولیه کم و کمتر میشود.
ستاره ها