جوزف مالورد ویلیام ترنر، نقاش و منظرهپرداز سرشناس رمانتیک بریتانیایی و زندگی پربارش + تصاویری از نقاشیهایش
جوزف مالورد ویلیام ترنر، نقاش معروف بریتانیایی
جوزف مالورد ویلیام ترنر، نقاش و منظرهپرداز سرشناس رمانتیک بریتانیایی بود که علاوه بر نقاشی در زمینه چاپ نیز فعالیت
داشت.
ترنر در زمان حیات خود چهرهای جدلبرانگیز محسوب میشد اما اکنون از او بهعنوان هنرمندی یاد میشود که نقاشی منظره
را به درجهای ترفیع داده است تا رقیبی برای نقاشی تاریخی باشد.
اگرچه ویلیام ترنر بیشتر بهخاطر منظرههای رنگ روغن خود مشهور است اما وی همچنین از بزرگترین استادان نقاشی منظره آبرنگ
بریتانیا بهشمار میرود.
او که به «نقاش نور» شهرت یافته است، آثارش سرآغازی رمانتیک برای دریافتگری بود.
ویلیام ترنر در تاریخ بیست و سوم آوریل سال ۱۷۷۵ میلادی در ناحیه میدنلین شهر لندن، در نزدیکی کاونتگاردن بهدنیا
آمد.
بیشک تعیین دقیق تاریخ تولد ترنر دشوار است زیرا در خطابهای که در سال ١٨۵٣، دو سال پس از مرگش،
بهوسیله جان راسکین دوست و ستایشگر دیرین وی ایراد شد، راسکین نتوانست دقیقاً بگوید که ترنر در زمان مرگ خود
چند سال داشت چون یادداشتهای مربوط به تولد او در یک آتشسوزی از میان رفته بود.
پدر او ویلیام ترنر (١٧٣٨ – ٧ آگوست ١٨٢٩) که اهل ونشایر بود، آرایشگر بود و مادر وی ماری مارشال
از یک خانواده قصاب بود.
او یک خواهر جوانتر نیز داشت که در سال ١٧٨٣ در سن ۴ سالگی درگذشت.
در سال ١٧٨۵ ترنر جوان به خانه داییاش (جوزف مالورد ویلیام مارشال) در برنتفورد که یک شهر کوچک در غرب
لندن در کنار رود تیم بود، فرستاده شد.
از دوران اقامت او در برنتفورد یکسری کپیهایی از کلیشههای حکاکی شده هنری باول از منظرههای بینظیر آثار باستانی در
انگلستان وجود دارند.
نخستین طراحیهای باقیمانده از او، تاریخ ١٧٨٧، یعنی زمانی را بر خود دارند که او حدوداً ١٢ ساله بود.
این طراحیها کپیهایی از آثار چاپی هنرمندان مختلف نظیر گراوور «منطره نورثوست» است که موضوع نخستین آبرنگ ترنر گردید، میباشند.
این طراحیهای اولیه در عین هشیارانه بودنشان، خام هستند اما او به مدد تمرین مداوم بهسرعت پیشرفت میکرد و حتی
در ازاء طراحیهایش مبلغ مختصری از خریداران میگرفت.
در سال ١٧٨٩ ترنر همراه با عمویش که تازه از سانینگول آکسفورد بازنشسته شده بود، زندگی میکرد(dot) تمام طراحیهای ترنر
از آن زمان در یک کتاب طراحی بهخوبی طراحیهای آبرنگ آکسفورد باقیماندهاند.
استفاده او از مداد در پیشطرحهای اولیه آثار رنگ روغناش پایههای روش اصلی ترنر در نقاشی را برای تمام دوران
زندگیاش شکل داد.
بسیاری از طرحهای اولیه ترنر مطالعات او در زمینه معماری و تمرینهای پرسپکتیو میباشند و این نشان میدهد که ترنر
جوان در کنار چندین معمار که توماس هاردویک، جیمز ویات، بونومی بزرگ شامل آنها میشوند، کار میکرده است.
در اواخر ١٧٨٩ ترنر همچنین به مطالعه در رابطه با نقشههای توپوگرافی تومای مالتون، کسی که ترنر او را استاد
خود میداند، پرداخت.
او در همین سال وارد رویال آکادمی شد درحالیکه تنها ١۴ سال داشت و یک سال بعد در آکادمی پذیرفته
شد.
در آغاز او علاقه زیادی به معماری نشان میداد اما به توصیه توماس هاردویک نقاشی را دنبال کرد.
اثر طراحی او با نام «لمبث، کاخ اسقف اعظم» تنها بعد از یک سال حضور در آکادمی برای نمایش تابستانه
پذیرفته شد.
او از آن سال بهبعد هر سال در نمایشگاه آکادمی حضور داشت ترنر در سال ١٧٩۶ اولین اثر رنگ روغن
خود را با نام «ماهیگیران در دریا» در آکادمی به نمایش گذاشت.
صحنهای همراه با مهتاب شبانه و تصویر قایقها با کنتراست خطی ناشی از نور سرد ماه و درخشش نور فانوس
ماهیگیران.
این تابلو منظرهای مهتابی از نیدلز پوینت، صخرههای عجیب خلیج آلوم در جزایر وایت است.
این مکان که ترنر سالها قبل در آنجا اقامت کرده بود، بهخاطر صخرههای شنی رنگین خود مشهور است.
ویلتون در رابطه با این تصویر میگوید: «این خلاصهای است بهدست هنرمند قرن هجدهم از هر آنچه که در دریا
وجود دارد و نشاندهنده تأثیری قوی است که هنرمند از هنرمندانی چون هوراس ورنت، فیلیپ جیمز دولوتربرگ و ویلیام وندوولد
گرفته است.
این اثر مورد ستایش منتقدین معاصر او و نشانگر شهرت او هم بهعنوان نقاش رنگ روغن و هم بهعنوان نقاش
صحنههای دریایی میباشد.
ترنر سفرهای بسیاری به اروپا داشت.
او در سال١٨٠٢ با سفر به فرانسه و سوئیس شروع کرد.
او مدتی در پاریس اقامت داشت و از موزه لوور که ناپلئون غنائم هنری بهدست آمده از ایتالیا را در
آنجا گذاشته بود، دیدن کرد.
او از آثار تیسین تعداد زیادی اسکیس و آبرنگ تهیه کرد.
دفترچه طراحی لوور او ضمناً شامل یادداشتهای بسیاری درباره این نقاشان و همچنین تحلیلی از رنگهای مورد استفاده رامبراند است
که بعدها در بعضی از نقاشیهایش از آنها استفاده کرد.
او همچنین سفرهای زیادی به ونیز داشت و در دیدار خود از لیمرجیس در دوریست انگلستان، او یک صحنه طوفانی
را نقاشی کرد که هماکنون در موزه هنر سینسیناتی نگهداری میشود(dot) حامی مالی ترنر فردی بهنام والتر رامسدن فاکس از
عمارت فارنی، در نزدیکی آتلی در ایالت یورکشایر بود که بعدها یکی از دوستان صمیمی او بهحساب میآمد.
ترنر اولینبار در سال ١٧٩٧ در سن ٢٢ سالگی به آتلی رفت، زمانی که سفارش طراحی آبرنگ از مناطق آنجا
را گرفته بود(dot) او بسیار شیفته آنجا بود و این باعث شد در زمان مدت کاریاش به آتلی بازگردد.
مشهور است که ترنر در صحنه طوفانی اثر هانیبال در حال عبور از کوههای آلپ از طوفانی که در مدت
زمان اقامت او در آتلی رخ داده، الهام گرفته است.
ترنر هرچه بزرگتر میشد رفتارش نیز عجیبٰتر میشد.
او دوستان صمیمی کمی داشت که در میان آنها دوستان پدرش که نزدیک به سی سال با آنها زندگی میکرد
نیز حضور داشتند و یا حتی بهعنوان دستیار در کارگاه او کار میکردند.
مرگ پدرش در سال ١٨٢٩ تأثیر بسیار عمیقی بر او گذاشت و بعد از آن دچار حملات افسردگی شد.
او هیچوقت ازدواج نکرد اما با زنی بیوه و بزرگتر از خودش بهنام سارا دانبی زندگی میکرد.
او معتقد بود که پدر دو دختر آن زن که متولد سالهای ١٨٠١ و ١٨١١ هستند، بوده است.
او در خانه سوفیا کارولینبوت در چینوالک چلسی در دسامبر ١٨۵١ درگذشت(dot) نقل است که او در واپسین لحظات زندگی
این جمله را بر زبان آورده است: «خورشید خداست.» براساس وصیتاش او را در کلیسای سنتپاول و در میان مقبرههای
جاشوا رینولدز و تامی لارنس و در نزدیکی تابوت نلسون که مرگ او را در پرده «نبرد ترافالگار» ترسیم کرده
بود، به خاک سپردند.
یکی از آخرین تابلوهای او که در سال ١٨۵٠ ترسیم شده است، صحنهای از داستان دایدو را نشان میدهد و
گویی اعلام ختام سرنوشت اوست.
نام این تابلو «دیدار از مقبره» است.
آخرین اثر او در سال ١٨۵٠ در رویال آکادمی به نمایش درآمد.
استعدا ترنر خیلی زود شناخته شد.
استقلال مالی به او اجازه داد تا بهآسانی به ابداع و نوآوری بپردازد.
کارهای بالغ او را میتوان با استفاده او از پالتهای رنگی و استفادهاش از رنگ برای ایجاد فضاهای وسیع توصیف
کرد.
به استناد به تاریخ هنر مصور دیوید پاپر، کارهای آخر او بهعنوان پازلهایی خارقالعاده نامیده میشدند.
با این حال او هنوز بهعنوان نابغه هنری بهحساب میآمد.
جان راسکین در رابطه با ترنر میگوید: «پیش از ترنر هیچکس پردهای را که طبیعت از ما مخفی میکرد کنار
نزده بود…
ترنر نخستین هنرمندی است که نوع کاملی از منظره را به ما ارائه میکند.» مناسبترین راه برای انتقال تصورات ترنر
در موضوعاتی همچون کشتیهای غرق شده، آتش بهعنوان مثال (سوختن پارلمان در آتش در سال ١٨٣۴، اتفاقی که ترنر با
عجله برای دیدن آن شتافت و در سری آبرنگهای خود آن را طراحی کرد)، فجایع طبیعی و پدیدههای طبیعی همچون
نور خورشید، طوفان، باران و مه.
او مجذوب قدرت وحشی دریا بود.
لیبر استودیوروم یک مجموعه چاپی جسورانه از ترنر است که شامل ٧١ اثر از ١٠٠ اثر چاپی در ١۴ قسمت
است که در حدود سالهای ١٨٠٧ و ١٨١٩ میشود، همراه با ٢٠ کلیشه تقریباً نیمهتمام که هرگز چاپ نشدهاند(dot) این
مجموعه احساسات ترنر در منظرهنگاری را بهخوبی توصیف میکند.
این کلیشهها با هدف تکثیر زیاد در نظر گرفته شده بودند که در ۶ موضوع دریایی، کوهستانی، دهقانی، تاریخی، معماری،
دهقانی آرامبخش گنجانده شده بودند.
کارهای چاپی او بخش اعظمی از آثارش را دربرمیگرفت و تمام موزه ترنر در ساراسوتا، فلوریدا که در سال ١٩٧۴
بهدست داگلاس مونتروس تأسیس شده بود، به آنها اختصاص داده شد.
گفتنی است؛ مایک لی، فیلمساز بنام انگلیسی در سال ۲۰۱۴ پیرامون زندگی ترنر، فیلم سینمایی «آقای ترنر» (Mr.
Turner) را کارگردانی کرد که موفق شد جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمبردار را از جشنواره فیلم
کن ۲۰۱۴ نصیب تیموتی اسپال و دیک پاپ کند.
ایمنا