چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

زندگی قیصر امین‌ پور به بهانه سالگرد درگذشتش؛ شاعر عاشقانه‌ها

اشتراک:
قیصر امین‌ پور مهارت های زندگی
قیصر امین‌پور، دوم اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ درشهرستان گُتوند خوزستان متولد شد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به دزفول رفت.

قیصر امین‌پور، دوم اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ درشهرستان گُتوند خوزستان متولد شد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به دزفول رفت و در دانشگاه پس از تغییر رشته از دامپزشکی در بهمن ماه سال ۱۳۷۶ با دریافت مدرک دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌ التحصیل شد. در این شماره از زندگی افراد مشهور با زندگی قیصر امین‌ پور بیشتر آشنا شوید.

آشنایی با قیصر امین‌ پور

حرف‌های ما هنوز ناتمام…

تا نگاه می‌کنی

وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه با خبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود

ای…

ای دریغ و حسرت همیشگی

ناگهان

چقدر زود

دیر می‌شود

شعرهایش حالا در شبکه‌های اجتماعی به وفور رد و بدل می‌‌شود،
دیگر نامش در همه جا پیچیده است. شاعری که اعتقاد داشت اسمش مهم نیست که همه جا بپیچد،
همین که شعرش در همه جا شناخته شود برایش بس است.
اما حالا بعد از این همه سال از درگذشتش، همه او را می‌شناسند و شعرهایش دست‌به‌دست می‌چرخد.

قیصر امین‌پور، دوم اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ درشهرستان گُتوند خوزستان متولد شد.
دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به دزفول رفت.

قیصر امین‌ پورعکس قیصر امین‌ پور

سال ۱۳۵۷ دیپلم تجربی گرفت و سپس تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته دامپزشکی
در دانشگاه تهران آغاز کرد. در سال ۱۳۵۸ با انصراف از رشته دامپزشکی، به
جمع دانشجویان علوم اجتماعی پیوست اما مجددا در سال ۱۳۶۳ تغییر رشته داد و تحصیلات خود
را در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران دنبال کرد و در بهمن ماه
سال ۱۳۷۶ با دریافت مدرک دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد.

او ازجمله شاعرانی بود که از همان آغاز فعالیت‌های حوزه‌هنری به جمع گروه شعر آنجا پیوست
و همگام با سایر شاعران فعال حوزه هنری در بسیاری از شب‌های شعر برگزار شده
در جبهه‌های دفاع مقدس شرکت کرد و در مناطق مختلف عملیاتی به شعرخوانی پرداخت.

آشنایی با زندگی قیصر امین‌ پور

او عضو شورای شعر و ادبیات حوزه هنری بود و در تشکیل جلسات شعرخوانی و نقد و بررسی شعر و تشویق و ترغیب شاعران جوان انقلاب نقش موثر و ارزنده‌ای داشت. سپس به جمع نویسندگان و شورای سردبیری مجله سروش نوجوان پیوست. همچنین به تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه اشتغال داشت.

وی در آخرین روزهای سال ۱۳۷۷ دچار سانحه تصادف در جاده کناره شمال شد و به‌شدت مجروح شد. شدت جراحات وارده به او به حدی بود که به دفعات تحت عمل‌های مختلف جراحی قرار گرفت و برای ادامه معالجات برای مدت کوتاه به کشور انگلستان اعزام شد.

وی در سال ۱۳۸۱ تحت عمل پیوند کلیه قرار گرفت و بهبودی نسبی یافت. در سال ۱۳۶۷ از موسسه گسترش هنر، جایزه ویژه نیما یوشیج را دریافت کرد. همچنین در سال ۱۳۷۸ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان یکی از شاعران برتر دفاع مقدس در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ برگزیده شد و سر انجام در هشتم آبان ماه ۱۳۸۶ درگذشت. به بهانه سالروز درگذشت او به ماندگاری شعرهای او، اشعار عاشورایی‌اش و علاقه بین او و شفیعی کدکنی پرداخته‌ایم.

تصویر به‌یادماندنی از عاشورا

علی داوودی، شاعر: قیصر یکی از کسانی است که به صورت خیلی طبیعی به مساله عاشورا و قیام امام حسین(ع) پرداخته است. از ویژگی‌های شعر قیصر طبیعی بودن است یعنی انعکاس حال است و تصنع و تکلف در شعرش نیست و برای همین حالات مختلف جامعه را به راحتی می‌توانیم در اشعارش ببینیم. در دوره‌ای شورمند است، در دوره دیگر انتقادی و در دوره‌ای هم خیلی فرد گراست و طبیعتا مساله‌ای مثل عاشورا و هر نگاه مذهبی دیگر به صورت خیلی طبیعی در شعرش جلوه کرده است.

قیصر امین‌ پورعلی داوودی

مساله عاشورا هم در شعر کودک و هم در شعر بزرگسال قیصر حضور دارد و اتفاقا در هر دو بخش هم آثار شاخصی است. در «منظومه روز دهم» که می‌سراید:

روز عاشوراست

کربلا غوغاست

کربلا آن روز غوغا بود

عشق، تنها بود

برای یک شعر نوجوان کلمه عشق در دوره‌ای جزء ممنوعیت‌های این‌گونه شعر بود اما ببینید قیصر چقدر خوب مفهوم عشق را جا انداخته است و از یک عشق متعالی دینی برای نوجوانان سخن گفته است.

آتش سوز و عطش بر دشت می‌بارید

در هجوم بادهای سرخ

بوته‌های خار می‌لرزید

از عَرَق، پیشانی خورشید، ‌تر می‌شد

شعرهای قیصر امین‌ پور

قیصر در «منظومه روز دهم» با یک زبان خیلی ساده و همه فهم و با قالب نو و نیمایی، یک تصویر جانکاه به‌یاد ماندنی از روز عاشورا خلق کرده است. در شعر بزرگسالش هم یعنی مثنوی معروف «نی‌نامه» از آثار شاخص او است. قالب مثنوی در دوران جدید به فراموشی رفته بود که توسط تعدادی از شعرا احیا شد و امروز خیلی از بزرگان با این قالب شناخته می‌شوند، مثل استاد علی معلم‌دامغانی و احمد عزیزی. قیصر مثنوی کم دارد و اتفاقا این مثنوی خیلی کار خوبی است.

خوشا از دل نم اشکی فشاندن

به آبی آتش دل را نشاندن

خوشا زان عشق‌بازان یاد کردن

زبان را زخمه فریاد کردن

فلسفه شعر قیصر امین‌ پور

او در این شعر و در ابیاتش تا آخر، درواقع با محور قرار دادن نی که نشانه تشخیص در ادبیات است، به مضمون‌آفرینی پرداخته و در هر بیت به یک بعد پرداخته است:

سری سر مست شور و بی‌قراری

چو مجنون در هوای نی سواری

اینجا یک نی است و در جای دیگر نی دیگر

چه رفت آن روز در اندیشه نی

که این سان شد پریشان بیشه نی؟

اینجا هم یک عالم دیگر است و با نی قبلی فرق دارد. همین‌طور:

خدا چون دست بر لوح و قلم زد

سر او را به خط نی رقم زد

او این نی‌های مختلف را در جاهای مختلف جمع کرده و از یک منظر همه اینها را هم‌خانواده کرده که نی در هر کجا که باشد دردمند و سوزدار است:

پر از عشق نیستان سینه او

غم غربت، غم دیرینه او

غم نی بند بند پیکر اوست

هوای آن نیستان در سر اوست

سه‌شنبه پایتخت جهان بود

اشعار قیصر امین‌ پور

همه از علاقه بین شفیعی‌کدکنی و قیصر امین‌پور و کلاس سه‌شنبه‌های دانشگاه تهران خبر داشتند، کلاسی که هم برای شفیعی با حضور قیصر دلچسب بود و هم شفیعی علاقه خاصی به او داشت. شفیعی درباره شعرهای او می‌گوید: «امین‌پور بعد از انقلاب دفتری۴۰ برگی پیش من آورد و گفت شعرهای من را بخوان و نظر بده.

قیصر امین‌ پورعلاقه شفیعی کدکنی به قیصر امین‌ پور

بعد از خواندن شعرهایش به او گفتم: «همین جا بمان و تکان نخور که به شعر دست یافته‌ای. فقط کمی اگر لازم است آن را شسته و رفته‌تر کن.» قیصر هم یک شعر برای سه‌شنبه‌های معروف دانشگاه تهران گفته است که همه دانشجویان علاقه‌مند به شفیعی آن را از حفظ هستند.

بهترین لحظه‌ها

روزها

سالها را

با تمام جوانی

روی این پله‌های بلند و قدیمی

زیرپا می‌گذارم

بین بیداری و خواب

روبه‌روی تو در لحظه بی‌کران می‌نشینم…

راستی باز هم می‌توانم

بار دیگر از این پله‌ها

خسته

بالا بیایم

تا تو را لحظه‌ای بی‌تعارف

روی آن صندلی‌های چوبی

با همان خنده بی‌تکلف ببینم؟

بهترین لحظه‌ها…

لحظه‌هایی که در حلقه کوچک ما

قصه از هر که و هر کجای زمین و زمان بود

قصه عاشقان بود

راستی روزهای سه‌شنبه

پایتخت جهان بود!
روزنامه فرهیختگان

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
مهارت های زندگی
بیشتر >
آرون گروپس