مهسا احمدی از زندگی پر هیجانش می گوید + عکس
مهسا احمدی
زمانی که قلب معروف ترین بدلکاران برای کسب عنوان نخست جهان به تپش افتاده بود اعلام نام
مهسا احمدی، بانوی ایرانی به یکباره شگفتی ساز شد؛ بدلکار زن ایرانی، فاتح میدان «اکشن آیکن»، جشنواره ویژه بدلکاری
در هالیوود شد.
۱۸ اکتبر امسال، برابر با ۲۸ مهر، هتل شرایتون در یونیورسال سیتی کالیفرنیا، میزبان بسیاری از بدلکاران از گوشه و
کنار جهان بود.
در این جشنواره بودند آنهایی که انتظار شنیدن نام « مهسا احمدی » را برای کسب عنوان نخست داشتند؛ مانند
«آرسترینگ» کارگردان اکشن فیلم اسپایدرمن، او حتی یک روز پیش از برگزاری جشنواره در صفحه مجازی خود نوشته بود: «فردا
قرار است مهسا احمدی، دختر ایرانی جایزه بهترین بدلکار را دریافت کند.» یا «گری باور» مشاور بخش اکشن فیلم جیمز
باند که معمولا در هیچ جشنواره ای شرکت نمی کند اعلام کرده بود که آمده ام تا اول شدن یک
بانوی ایرانی بدلکار را ببینم.
جایزه اسم و رسم دار «کریستال آوارد» اینگونه به مهسا احمدی رسید.
اندکی پس از اعطای جایزه تلاش کردیم با این بدلکار مشهور ایرانی ارتباط بگیریم اما حضور او در پروژه های
سینمایی در آمریکا سبب شد تا نهایتا با واسطه و از طریق ارسال پیام های صوتی تلگرام این مصاحبه انجام
پذیرد.
گفتگویی که به رغم مشغله این روزهای مهسا احمدی، با خوشرویی او در پاسخ به پرسش های ما همره شد.
احمدی در گفتگو با هفت صبح، راوی زندگی پر فراز و نشیب و پر هیجان و پر مخاطره خود از
کودکی تا به امروز شد.
خیلی وقت بود تصمیم داشتم از هواپیما بپرم
ژیمناستیک همیشه رشته مورد علاقه ام بود
شاید پرش از سکوی ۴۰ متری گنجنامه همدان در سال ۸۷ به روش بانجی جامپینگ اولین حضور پر رنگ مهسا
احمدی در ایران و عاملی برای رسانه ای شدن او بوده باشد ولی جالب است بدانید که او از شش
سالگی فعالیت های خودش را در رشته ژیمناستیک شروع کرده و تا ۱۸ سالگی ۱۱ سال قهرمان ژیمناستیک دختران ایران
بوده است.
احمدی در مورد این بخش از زندگی اش می گوید: «دختران ایرانی فقط تا ۱۸ سالگی می توانند ژیمناستیک را
به صورت حرفه ای دنبال کنند چون پوشش مناسب این کار برای سنین بالاتر امکان حضور در مسابقات را از
ما می گیرد و دیگر نمی توان در هیچ مسابقه برون مرزی شرکت کرد.
به همین دلیل از ۱۷ سالگی بدلکاری را با ارشا اقدسی شروع کردم و وارد گروه «بدلکاران ۱۳» شدم و
تا امروز هم در کنار ایشان فعالیت می کنم.
همزمان در رشته های ووشو و کنگ فو هم کار کردم و موفق به کسب شال بند مشکی در رشته
ووشو شدم ولی هیچ رشته ای را نتوانستم به اندازه ژیمناستیک دوست داشته باشم.»
با پرش از ارتفاع دو هزار پایی لبخند از صورتم محو نمی شد
بانوی برنده ایرانی اولین و تنها
«بیس جامپر» ایرانی است.
(به پرش آزاد از ارتفاعات اغلب مصنوعی، «بیس جامپ» می گویند). او سعی کرده در تمامی صحنه های مرتبط با
کارش اول باشد، حتی در افتتاحیه بانجی جامپینگ بوستان ولایت حضور داشته است.
همچنین در مراسمی که برای تجلیل از دست اندرکاران سفرهای نوروزی ترتیب داده شده بود، تجربه پریدن از بالگرد را
هم عملی کرد؛ تجربه ای که در واقع بعد از چهارمین همکاری اش با هلال احمر بود.
او دوره های سقوط آزاد را در روسیه گذراند و موفق به اخذ دو لایسنس (گواهی) از روسیه شد و
سرانجام در سال ۱۳۹۰ سقوط آزاد از هواپیما در ایران را تجربه کرد.
او در این باره می گوید: «خیلی وقت بود تصمیم داشتم از هواپیما بپرم اما از آنجا که سقوط آزاد
در ایران برای همه امکانپذیر نیست، مشکل زیادی برایم وجود داشت.
همراه چند نفر دیگر که آنها هم پرنده بودند، به فرودگاه رفتیم و گفتیم می خواهیم ثبت نام کنیم.
یک فرم دادند و گفتند تماس می گیرند اما می دانستیم که به این زودی ها این اتفاق نمی افتد،
حتی امید نداشتیم تماس بگیرند اما یک روز زنگ زدند و گفتند اول شهریور به فرودگاه کلاله برویم.
وقتی به فرودگاه رسیدیم، گفتند فکر نمی کردند یک دختر برای چنین کاری بیاید چون قبل از این هم
مواردی داشتند که دختران ثبت نام کرده بودند اما هیچ وقت نمی آمدند.
گروه ما سه روز در فرودگاه کلاله بود که در این مدت من چهار پرش انجام دادم.
البته هواپیما آنقدر که باید، بالا نرفت؛ دلیلش هم نداشتن امکانات مورد نیاز بود.
برای همین من از ارتفاع ۲۰۰ پایی (حدود ۶۰۰ متری) پریدم که سقوطم تنها هشت ثانیه طول کشید اما زیباترین
مناظر ایران را در همین چند ثانیه دیدم و این در حالی بود که لبخند از روی صورتم محو نمی
شد.
البته این اولین پروازم در داخل کشور بود چون قبل از آن دوره عبور از تونل باد را در دبی
گذرانده بودم و در ترکیه از ارتفاع بالاتری پریده بودم.»او البته پیش از این چندین بار پرواز با پاراگلایدر را
تجربه کرده بود اما هیجانی را که می خواست در آن نمی دید.
همزمان در رشته های ووشو و کنگ فو هم کار کردم و موفق به کسب شال بند مشکی در رشته
ووشو شدم
فیلم های ایرانی و خارجی و خاطره های دلنشین
احمدی در بسیاری از فیلم ها در ایران بدل شده است ولی شاید هیچ کدام از ما
تا به حال بازی او را حس نکرده ایم.
مثلا در فیلم سینمایی «پسر آدم، دختر حوا» در نقش مهناز افشار و در سکانسی که روی نرده بین دو
ساختمان در حرکت بود بازی کرده است.
فیلم های دیگر او عبارتند از فیلم عالیجناب، دختر شاه پریون، شهر موش ها، راه آبی ابریشم، تراژدی، مردن به
وقت شهریور، رخ دیوانه و فیلم های اخیر مثل شهرزاد حسن فتحی، ۳۶۰ درجه سام قریبیان و عصر یخبندان مصطفی
کیایی.
مهسا احمدی کارش را محدود به مرزها نکرده است و پرونده پر و پیمانی در خارج از ایران برای خود
دست و پا کرده است؛ از جمله ایفای نقش در فیل مطرحی چون اسکای فال، ۰۰۷ جیمز باند، دره گرگ
ها و همچنین بدلکاری در فیلم های ترکی و هندی مثل بنگ بنگ.
او خاطره اش از پشت صحنه فیلم بنگ بنگ گرا اینگونه تعریف می کند: «در فیلم بنگ بنگ باید نقش
مردی را بازی می کردم که قرار بود از برجی بلند با طناب پایین بپرد و در این حین تیراندازی
کند و در نهایت شیشه ساختمان را بشکند و به داخل ساختمان برود.
اندی آرمسترانگ، کارگردان بخش اکشن فیلم های هالیوودی به من گفت باید برای این نقش سبیل بگذاری و به این
واسطه، لحظات شاد و جذابی برای من رقم خورد.
بعد از بازی در آن نقش بود (سال ۹۲) که تا به امروز تقریبا ۹۰ درصد بازی هایم در نقش
مردها بوده است.
جایزه های غیر ایرانی، برای یک ایرانی
احمدی از اینکه در ایران هیچ گونه حمایت و تشویقی نشده گله مند بود و گفت: «تا به امروز هیچ
جایزه ای از داخل ایران نگرفته ام و از طرف هیچ ارگانی تشویق نشده ام.
اولین جایزه ام مربوط می شود به سال ۲۰۱۲ برای فیلم «Skyfall».
همچنین جایزه بهترین بدلکاری به اسم «Screen Actors Guild Award» را برای فیلم ۰۰۷ جیمز باند گرفتم.
در مسابقه بدلکاری روسیه برنده پرش با ماشین و چرخیدن با ماشین به اسم پرومتئوس «Prometheus» در سال ۲۰۱۴ شدم.
آخرین جایزه هم برای فستیوال «اکشن آیکن» است به نام «کریستال آوارد» که هر سال در آمریکا برگزار می شود
و پنج نفر از بهترین بدلکاران دنیا انتخاب می شوند.
هر سال این پنج نفر آمریکایی بودند و هیچ سالی این جایزه به یک غیرآمریکایی داده نشده بود و خوشحالم
که امسال این غیرآمریکایی من بوده ام.»
از زانو زدن همسر کارگردان معروف تا پیشنهادهای همکاری کمپانی های مطرح
احمدی
در ادامه از تجربه اش پس از دریافت کریستال آوارد می گوید: «بعد از آن شب که یکی از بهترین
شب های زندگی من است خیلی مورد توجه قرار گرفتم.
در همان شب هم عده ای از بزرگان هالیوود آمده بودند که فقط مرا ببینند.
همسر یکی از کارگردان های معروف جلوی پای من زانو زد و دستان مرا بوسید و با صدایی که از
هیجان می لرزید، گفت تو اولین کسی هستی که اینچنین در کارت مصمم و با پشتکار هستی و من به
همین خاطر دستان تو را می بوسم.
آن لحظه اصلا برایم باور کردنی نبود و من جز گریه کار دیگری نمی توانستم بکنم.»
و آن شب شروع
سرازیر شدن خیلی پیشنهادات کاری از کمپانی های مختلف برای مهسا احمدی بود.
گل سر سبد پیشنهادات از یک کمپانی معروف به نام «stuntab» است که افتخار، شور و شعف زیادی را برای
مهسا به ارمغان آورده است.
دوست دارم ایران پر شود از بدلکارهای خانم و آقا
اولین اشتباه مساوی است با آخرین اشتباه
مهسا احمدی در
رابطه با اینکه آیا در کنار این کارهای مهیج و در نوع خودش خطرناک تا به حال دچار آسیبی شده
است یا خیر می گوید: «تا به حال در کارهایم کوچکترین آسیبی ندیده ام (حتی در صحنه های آتش سوزی
و تصادفات شدید) و اگر احساس کنم که حرکتی برای من یا بچه های تیم من آسیب زاست نه خودم
انجام می دهم و نه می گذارم کسی انجام دهد چون معتقدم اولین اشتباه می تواند آخرین اشتباه باشد.
یک آرزو، یک باشگاه
از آرزوها و اهدافش پرسیدیم و او گفت: «دوست دارم ایران پر شود از بدلکارهای خانم
و آقا.
شاید با وجود یک باشگاه ساده با امکانات بدلکاری در ایران خیلی کارها بتوانیم بکنیم چون توانایی های ما ایرانی
ها به مراتب خیلی بیشتر از خارجی هاست.»
روزنامه هفت صبح