ناتالی پورتمن بازیگر زن جنگ ستارگان از زندگی و کارهایش میگوید
ناتالی پورتمن
این دانش آموخته دانشگاه معتبر هاروارد تنها ۱۲ سال داشت که با بازی در «لئون» یا «حرفه ای» لوک بسون
در کنار «ژان رنو» نام خود را سر زبان ها انداخت.
یک نامزدی بهترین بازیگر مکمل یا «نزدیکتر» و یک جایزه اسکار بهترین بازیگر زن یا «قوی سیاه» دو جایزه و
یک نامزدی جایزه گلدن گلوب و ده ها نامزدی و جایزه دیگر از ناتالی پورتمن یک نام معتبر در
دنیای فیلم و سنیما ساخته است؛ چهره ای که حالا در ۳۵ سالگی کارگردانی و تهیه کنندگی را تجربه کرده
و حضورش را در هر پروژه سینمایی می توان یک اتفاق دانست.
«جکی» تازه ترین و چهلمین تجربه بازیگری پورتمن است که نخستین بار تابستان امسال در بخش مسابقه هفتاد و سومین
دوره جشنواره ونیز در ایتالیا به نمایش درآمد و گرچه موفق به بردن شیر طلایی نشد اما جایزه بهترین
فیلمنامه را برای «نو آ اوپنهایم» به ارمغان آورد.
«پابلو لارین» فیلمساز ۴۰ ساله شیلیایی که پیش از این «نرودا» را براساس زندگی پابلو نرودا ساخته بود، در «جکی»
سراغ زندگی ژاکلین کندی رفت که در دهه ۱۹۶۰ بانوی اول آمریکا بود.
او در این فیلم، روایتی خاص از روزهای جکی پس از ترور همسرش جان اف.
کندی ارائه کرده است.
هرچند هنوز فصل جوایز سینمایی در آمریکا آغاز نشده اما پورتمن برای ایفای نقش ژاکلین کندی، جایزه بهترین بازیگر زن
جوایز فیلم هالیوود را برده و نامزد دریافت همین جایزه از جوایز «گاتهام» شده است.
آنچه بیش از همه نقش آفرینی این بازیگر جوان را در «جکی» تماشایی کرده، مرور هفت روز وحشتناک پس از
ترور همسرش جان است.
پروژه ۹ میلیون دلاری و ۱۰۰ دقیقه ای لارین که با مشارکت آمریکا، فراسنه و شیلی تولید شده، از دوم
دسامبر در منطقه آمریکای شمالی به نمایش درآمده و انتظار می رود به سودی سرشار از اکران عمومی دست یابد.
گرتا گرویگ، پیتر سارسگارد، بیلی کراداپ و جان هرت بازیگران «جکی» هستند که رویدادهای آن با استفاده از مصاحبه تئودور
وایت با بیوه رییس جمهور فقید آمریکا برای مجله «لایف» روایت شده است.
دارن آرونوفسکی فیلمساز سرشناس آمریکایی هم در تولید فیلم مشارکت کرده است.
فیلم بارها تصویر بانوی اول کاخ سفید را به نمایش می گذارد که شوکه شده و بر بالین همسر در حال مرگش جان اف. کندی حضور دارد. بازی کردن در این لحظه های دهشتناک چه حسی دارد؟
فیلمبرداری این صحنه ها، سخت ترین کار ممکن بود.
همه ما بارها فیلم لحظه واقعی ترور رییس جمهور را دیده ایم اما تاسف عمیق برای او (و خوشبختی برای
دیگر مردم دنیا) از این نظر که فقط خود ژاکلین می داند در آن لحظه ها چه کشیده است.
این تنها چیزی بود که من بیش از همه نگرانش بودم.
مشکل اینجاست که تو نمی دانی برای آن لحظه به اندازه کافی توان گذاشته ای یانه.
وقتی نوبت به ایفای نقش شخصیت های واقعی شما می رسد، احساس می کنید که سطح مسئولیت پذیری شما بالاتر رفته است؟
در بازی کردن با داستان است که می توانیم به سطحی بالاتر از واقعیت احساس دست پیدا کنیم.
خواندن مصاحبه های آرتور شلزینگر (تاریخ نگار مشهور آمریکایی که بر زندگی و فعالیت های چند رییس جمهور ایالات متحده
از جمله ترومن، روزولت و کندی ها متمرکز شد و در سال ۲۰۰۷ درگذشت) بسیار به من کمک کرد.
متن مصاحبه ها را آورده بودند و ژاکلین آنها را تدوین و تنظیم کرده بود.
در این میان موارد اساسی از قلم افتاده بود و همین به من آزادی عمل می داد.
خیلی چیزها از زبانش درآمده بود که قرار نبود آنجا باشد.
انگار که بخواهد تصویری نه چندان خوب و دقیق از او و خانواده اش باقی بگذارد.
به نظر می رسد آنچه بیش از همه چیز خارج از چارچوب تاریخ است، اراده ای است که ژاکلین و
رابرت کندی (برادر کوچک تر رییس جمهور مقتول) به آن باور و اتکا دارند.
وقایع تروریستی پاریس در نوامبر ۲۰۱۵ درست چند روز پیش از آغاز فیلمبرداری «جکی» در حومه پایتخت فرانسه اتفاق افتاد.
به همین دلیل، محوطه ای که ما در آن مشغول کار بودیم، تحت نظارت شدید بود.
وقتی چنین اتفاق هایی رخ می دهد، احساسی وجود دارد که مانع بیرون رفتن مردم از خانه هایشان می شود.
اگر زمان را به گذشته برگردانیم، می توانیم یک تطبیق تاریخی انجام بدهیم و موقعیت ژاکلین را درست شبیه احساس
مردم پاریس پس از وقایع تروریستی بدانیم.
او در روزهای پس از ترور همسرش می خواست مراسمی در شأن رییس جمهور فقید تدارک ببیند و این شجاعت
بانوی اول را در اوج وحشت نشان می دهد.
حتی اگر اتفاقی بیفتد که نتوان آسان درباره آن حرف زد، باز هم این مردم هستند که خیلی زود به
زندگی عادی خود بر می گردند و همه چیز در کشور طبق معمول پیش می رود.
پس از بردن اسکار در ۲۰۱۱، برای مدتی از بازیگری کناره گرفتید تا به خانواده رسیدگی کنید. چرا حالا برگشتید؟
برای من تنها یک حس درونی بود.
بسیاری از زنان آن زندگی پرزرق و برق را ندارند.
من واقعا احساس خوشبختی می کردم چون می توانستم تا هر وقت دوست دارم در خانه بمانم.
وقتی هم که دوباره آماده کارکردن شدم، تصور نکنید انبوهی از پیشنهادها پشت در خانه آماده بود.
هر چند سرانجام موردی مناسب پیدا کردم و مشغول شدم.
به نظرم ارزشش را داشت.
آیا مادر بودن نقشی تازه در زندگی است؟
مادر شدن شما را وادار می کند توانایی آرام شدن را درک کنید و فشارهای روانی و احساسی را زیر
این آرامش گرد آورید.
وقتی مادر می شوید، نمی توانید و نباید شلخته و بی نظم باشید.
زمان های هم که چنین اتفاق هایی می افتد، باید خیلی زود خودتان را جمع و جور کنید.
این حس و توانایی را در ژاکلین هم می توانید ببینید که پس از آن اتفاق هولناک و مرگ شوهرش،
خودش و همه چیز را کنترل کرد.
یکی از بحث هایی که فیلم مطرح می کند، تاکید بر نبوغ ژاکلین است؛ واقعیتی که با وجود کوتاه بودن
دوره ریاست جمهوری JFK، با هوشمندی همسرش به دورانی تاریخی تبدیل شد.
آن هم در زمانه ای که مردم دنیا، کندی فقید را چنین دوست نداشتند.
با داشتن پابلو [لارین] روی صندلی کارگردانی و در نظر گرفتن این واقعیت که او اهل شیلی است، ما کسی
را داشتیم که معتقد نبود کندی ها پادشاه و ملکه هستند.
هرچند درک می کرد آنها تامقام قدیس بالا رفته اند.
وقتی یک داستان سال ها زنده می ماند، یعنی بهترین افسانه است و درک این موضع به یک بینش، هوش
و خرد تاریخی نیاز دارد.
هر کسی که با بهترین قصه مواجه شود، برنده است.
و این اصلا هیچ ربطی به واقعیت ها رویدادهای تاریخ ندارد.
ژاکلین هم به مورد برخورد که در ذهن مردم باقی مانده بود.
گفتن این موضوع بسیار هوشمندانه و شاید تا حدودی فمینیستی باشد که «من خودم می خواهم داستان خودم را بنویسم،
نه شما».
امروز به واسطه فراگیر شدن شبکه های اجتماعی و رسانه های مجازی همه چنین رویکردی دارند.
می بینید که او ۵۰ سال پیش به این بینش رسیده بود.
این برخوردی پرخطر با یک اسطوره است.
فیلم شما را هم به تردید انداخت؟
گاهی وقت ها مثل این می ماند که شما به خودتان می گویید
«آیا همین اندازه کفایت می کند؟ این بدترین چیزی است که می تواند اتفاق بیفتد و می تواند حتی بدتر
از این هم باشد.» بعد هم لابد پیش خودتان چنین زمزمه می کنید «خیلی زیاد نبود؟» رویکرد پابلو با داستان
ترور کندی و ماجرای ژاکلین این بود که دنبال چیزهای تا حدودی فراموش شده رفت و احساسی را به تصویر
می کشید که شاید ما ناگزیر آن را برای ژاکلین کندی تجویز نکنیم.
این رویکرد به همه ما اجازه داد کمی متفاوت تر و سرگرم کننده تر با موضوع برخورد کنیم.
به نظرتان این بهتر است یا تماشای زنی که دو ساعت تمام فقط و فقط گریه می کند؟!
ماهنامه دیار