چگونه از شر همکاران «خاله زنک» رها شوید؟
بدگویی همکاران و دخالت در حریم خصوصی در محیط های کاری یک امر مرسوم است اما برای شما که نه علاقهای به شنیدن این حرفها دارید و نه میلی به اظهارنظر در این بحثها، شنیدن بدگوییهای محل کار یک زنگ خطر بزرگ بهنظر میرسد.
وارد هر اتاقی که میشوید، صحبت از یکی از همکارانتان است که نقل مجلس چند همکار دیگر شده و چند دقیقهای سرگرمشان میکند. به راهروها که میروید ماجرای همکار دیگری را میشنوید و با وارد شدن به سالن ناهارخوری، از خصوصیترین موضوعات زندگی رئیستان با خبر میشوید. برای شما که نه علاقهای به شنیدن این حرفها دارید و نه میلی به اظهارنظر در این بحثها، شنیدن بدگوییهای محل کار یک زنگ خطر بزرگ بهنظر میرسد. فکر میکنید که مبادا شما هم موضوع صحبت در یک اتاق دیگر باشید یا اینکه درد دلهایتان با همین همکارها اتاق به اتاق چرخیده باشد و بر سر زبانها افتاده باشد. شما از اینکه موضوع بدگوییهای محیط کار شوید نگرانید و وقتی میشنوید که کسی در موردتان حرف نادرستی زده است، میرنجید یا عصبانی میشوید اما اگر میخواهید امنیتتان را در چنین محیطی حفظ کنید، باید کمی آرامتر و دست به عصاتر حرکت کنید. ساختن با چنین همکارانی آسان نیست اما با پیروی از چند راهنمایی میتوانید دشواری کمتری در این مسیر داشته باشید.
بدگویی یعنی چه؟
شوخیهای دوستانه محیط کار را باید از این بدگوییها جدا کنید. شناختن این تفاوتها آسان نیست اما باید شما تفاوت بدگویی را با یک گفتوگو تشخیص دهید. گفتوگو یعنی یک مکالمه با چهارچوب مشخص و دوستانه که به شما در مورد همکارانتان اطلاعات میدهد. در این مکالمه کسی قصد حمله به دیگری را نداشته و قصد ندارد بهخاطر محکومکردن همکار دیگری در موردش با شما صحبت کند. این گفتوگو فقط شناخت بیشتری در مورد محل کارتان به شما میدهد و هیچ نشانی از تمسخر و بدگویی در آن پیدا نمیشود.
اما بدگویی زمانی سر و کلهاش پیدا میشود که قصد گوینده تخریب چهره فردی دیگر و به زبان آوردن ایرادهایش در مقابل دیگران باشد. شنیدن رازهای زندگی دیگران آن هم بدون تمایلشان را میتوانید در این گروه قرار داده و احتمال دهید که گاهی اوقات هم شما موضوع این صحبتهای ظاهرا دوستانه باشید.
حرفهای همکاران را به دل نگیرید
اغلب حرف و حدیثهای محیط کار فقط یک بدگویی خندهدار است و هیچ اثری از کینه و جنگ در آن دیده نمیشود. برای خیلی از آدمها این یک تفریح ساده و راهی برای ایجاد صمیمیت در محیط خشک اداری است.
اگر شنیدید که موضوع این صحبتها شدهاید، به جای اینکه حالت دفاعی بهخودتان بگیرید و به همکارهای پرحرفتان واکنش نشان دهید، از کنارش بهعنوان یک شوخی بیمزه بگذرید و آن را جدی نگیرید. فکر نکنید که تنها کسی هستید که در معرض این حرف و حدیثها قرار دارد بلکه آن را بهعنوان یک جریان رایج در محیط کار بپذیرید و سعی کنید برخوردی منطقی و بزرگوارانه در موردش داشته باشید. شما نمیتوانید جلوی زبان دیگران را به سادگی بگیرید اما میتوانید به یک زبان دیگر برای شرکت در این بحثها تبدیل نشوید.
احساساتی نشوید
بهجای احساساتی شدن و نشان دادن واکنشهای حساب نشده، سعی کنید شایعهها و بدگوییها را با گفتن حقیقت خنثی کنید. باز هم تاکید میکنیم که واکنش هیجانی نشان ندهید و درصورتی که این حرف و حدیثها به گوشتان رسید با آرامش حقیقت را به زبان بیاورید.
از طرف دیگر اگر احساس میکنید که بدگوییهای محل کار، رابطه شما و یکی از همکارانتان را تیره و تار میکند، از کسی که به او اعتماد کامل دارید، در کمال آرامش حقیقت را بپرسید و از او بخواهید که این گفتوگو را پیش خود نگه دارد.
اگر شنیدید که صحبتهای نامربوطی در مورد شما شده، به جای برافروخته شدن حقیقت را در شرایطی مناسب به زبان بیاورید یا اینکه با رفتار خود نشان دهید که این حرفها بیپایه و اساس بوده است. خنثی کردن این بدگوییها کمی زمان میبرد، پس صبور باشید. تنها با رفتار درست در موقعیتهای دیگر است که میتوانید ثابت کنید حرف بدگوها بیاساس بوده و حق با شماست.
شریک قافله نشوید
موضوع بحث را فراموش نکنید. بدگوییهای محیطهای کار معمولا ۲ موضوع اصلی دارند. همکاران شما یا پشت سر یک همکار دیگر بحث میکنند یا در مورد تغییرات محیط کار شکوه و گلایه میکنند. اگر با گروه دوم روبهرو شدهاید، با صداقت، احتیاط و همدلی به همکارانتان پاسخ دهید. نگذارید همکارانشما متوجه دست به عصا بودنتان شوند اما با بیفکرانه پاسخ دادن، پلهای پشت سرتان را هم خراب نکنید و حرفهایی نزنید که چند وقت بعد برایتان دردسر شود.
قانع نشوید و قضاوت نکنید
برای بعضی آدمها بدگویی یک تفریح است. آنها فقط به علت لذتی که از این کار میبرند انجامش میدهند و هیچ وقت به عواقب این کار هم فکر نمیکنند. بعضیهای دیگر هم دوست دارند با این کار توجه دیگران را بهخودشان جلب کنند.
اگر با یک گروه از بدگوها روبهرو شدهاید، ببینید که چه چیز آنها را آزار میدهد و باعث گفتن این حرفها میشود. از آنها بپرسید که چرا این حرفها را به شما میگویند. آیا این تنها یک تفریح است یا یک تسویه حساب شخصی؟ اگر این شخص با حرفهایش قصد دارد آبروی یکی دیگر از همکارانتان را ببرد، به او بگویید که در مورد آن شخص فکر دیگری میکنید و بهتر است برای اطمینان از این صحبتها کمی بیشتر تحقیق کند. هراس از رسیدن این حرفها به گوش دیگران میتواند بدگوها را از این کارشان پشیمان کند.
وارد این بازی نشوید
بدگوها دوست دارند جلب توجه کنند. شما میتوانید آنها را به این آرزوی برسانید و به حرفهایشان گوش کنید. اما اظهارنظر در این مورد را فراموش کرده و سعی کنید با سکوت یا اصلاح برخی دروغهایشان، به آنها بفهمانید که به سادگی هر چیزی را باور نمیکنید و تنها با شنیدن چند جمله در مورد همکاران دیگرتان تغییر عقیده نمیدهید. اگر شما خودتان را تمام و کمال از این گفتوگوها جدا کنید، آسیب بیشتری خواهید دید؛ اعتماد همکارانتان به شما در این شرایط کمتر خواهد شد و از گروه دوستی آنها بیرون خواهید رفت. این موضوع را بیاهمیت ندانید، چراکه به محض جدا شدن از آنها به یکی از سوژههایشان برای بدگویی تبدیل خواهید شد. تنها کاری که برای به خطر نینداختن خود میتوانید انجام دهید، گفتن حرفهایی است که آسیبی به رابطه شما و دیگران نمیزنند و اگر هم بعدها مقابل افراد غایب گفته شوند، تاثیر منفی روی ارتباط شما نمیگذارند. البته با این نصایح عاقل مآبانه شما هم نظر همکار بدگویتان را نمیتوانید تغییر دهید اما میتوانید تا حدودی محدوده کاری خودتان را پاکسازی کنید و از شنیدن هر روزه این حرف و حدیثها نجات پیدا کنید.
مراقب حریم خصوصی تان باشید
اگر میبینید به یک محیط کاری پر از حرف و حدیث وارد شدهاید، باید کمی بیشتر مراقب حریم خصوصیتان باشید. مقابل این همکارهای بدگو، سفره دلتان را باز نکنید و زندگی خصوصیتان را افشا نکنید. خیلی هم مرموز نباشید و توجه دیگران را بهخود جلب نکنید بلکه از حقایقی که دوست ندارید سر زبان ها بیفتد، در مقابل همین هماتاقیهایی که به ظاهر صمیمی بهنظر میرسند هم چیزی نگویید.
مجله سیب سبز / برترینها