چگونه خوششانس باشیم؟
شانس چیست؟ به نظر میرسد که برخی افراد همیشه خوششانسند ولی برخی دیگر نه! واقعیت چیست؟ آیا میشود که یک نفر خوششانس به دنیا بیاید؟ اینها سوالات خیلی از جوانهایی است که خودشان را بدشانس میدانند. واقعیت این است که افراد موفق، زندگیشان را روی توانمندیهایشان بنا میکنند. دیگران هم قدرت تغییر زندگی خود را دارند فقط باید مهارتهای خاصی را یاد بگیرند. خوششانسی از فکر مثبت، توانایی انتخاب صحیح، عملکرد درست و اعتماد به نفس نشات میگیرد. کسی که فردی خوششانس لقب گرفته در زندگی از نقطهای صحیح آغاز کرده است.
قوانین خوششانسی
۱ ـ تصورات صحیح
تصور کنید که آرزوهایتان به حقیقت خواهد پیوست و این تصور را هر روز، چند دقیقهای در ذهن داشته باشید. این کار باعث برنده شدن در قرعهکشی نمیشود، اما اگر هدف صحیح باشد میتواند یک گام بزرگ به سمت آن باشد. داشتن یک تصویر کامل همراه با جزئیات در ذهن، هدف را دستیافتنی میکند و قدرت کافی برای رسیدن به آن را در اختیار ما قرار میدهد. دیر یا زود، صدای درونی شما، راه را نشانتان میدهد. بدانید که شانس، همین نزدیکی است فقط نیازمند تلاشی اندک برای تجلی یافتن است.
۲ ـ تفکر مثبت برای یک زندگی شاد
افراد شاد، همیشه مثبتاندیش هستند. آنها همیشه به نیمه پر لیوان نگاه میکنند، همیشه انتظار نتیجه خوب را دارند و در صورتی که به نتیجه دلخواه نرسند، به موضوع به عنوان فرصتی برای یادگیری نگاه میکنند. تفکر مثبت، مهمترین مهارتی است که برای یک زندگی شاد و پر از شانس و اقبال لازم است. اولین قدم این است که از افکار منفی که به ذهن هجوم میآورند، آگاهی پیدا کنید. زندگی پر از خطر است اما تصور بدترین نتایج در ذهن، هیچ سودی ندارد. نگرانیها به دو صورت ظاهر میشوند، آنهایی که عملی میشوند و آنهایی که هرگز رخ نمیدهند. تفاوت قائل شدن بین این دو مهم است اما این که یاد بگیریم آرامش خود را حفظ کرده تا بتوانیم ترسهای غیرضروری خود را کنترل کنیم، مهمتر است. ذهن، انباری از کلمات فراوان است، اما چگونگی استفاده از آنها، همان انتخاب شماست. کلمات مثبت، منجر به تفکرات مثبت میشوند و برعکس. کنترل افکار میتواند سخت باشد اما انتخاب کلمات، کار سادهای است. «من میتوانم» خیلی بهتر و اثربخشتر از «شاید بتوانم» است. کلمات مثبت، پیغام مثبتی را به مغز میفرستند که منجر به فعل مثبتی میشود.
۳ ـ طوری انتخاب کنید که شانس را جذب کنید
در بیشتر موارد، شانس خوب نتیجه پذیرش مسوولیت زندگی توسط خود فرد است. وقتی چیزها آن طوری که آرزو داشتیم پیش نمیروند، همیشه شانس برای یادگیری وجود دارد و اغلب از این درسها میتوان در تغییر مسیر و عوض کردن شرایط کمک گرفت. غر زدن، شکایت کردن، مقصر دانستن دیگران و غم و اندوه، شما را به هیچ کجا نمیرساند. آنچه باعث تفاوت میشود چگونگی انتخاب عکسالعملها در زندگی است. میتوانید بنشینید و غصه بخورید یا به دنبال راهحل بگردید و حرکت کنید.