گفتگو با سید محمدرضا حسینی بای درباره زندگی شخصیش
گفتگو با سید محمدرضا حسینی بای
گفتگو با سید محمدرضا حسینی بای , سید محمدرضا حسینی بای، مجری گنبد کاووسی فعال و جسور تلویزیون ازجمله چهرههای
مطرح خبرنگار ما درحوزههای مختلف است که با اجراهای گرم و سرزندهاش بین مخاطبان طرفداران زیادی دارد.
او قبل از حضور در صدا و سیما ، سابقه معلمی و کار در روزنامهها راهم تجربه کرده است.
او از گزارشگران واحد مرکزی خبر است که در بسیاری از حوزههای خبری مانند سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و…
فعالیت کرده و با حضور در کشور سوریه و تهیه گزارشهایی از میدانهای جنگ این کشور و عراق توانسته مقبولیت
زیادی بین مخاطبان تلویزیونی به دست بیاورد.
بای با انجام کارهای نوآورانه مثل از ته تراشیدن موهای سرش برای تهیه گزارش سربازی تکنیک های متفاوتی را برای
اجرای برنامههایش در نظر گرفته است.گفتگو با سید محمدرضا حسینی بای او در رشته تاریخ تحصیل کرده و از سال
۷۵ وارد صداوسیما شده و از سال ۷۸ هم کار خبرنگاری را آغاز کرده است.
در مدرسه دعای صبحگاهی مدرسه را میخواندم
به نظرتان جسارتی که در تهیه برخی از گزارشها دارید ذاتی است یا به واسطه شغلتان به وجود آمده است؟
من از کودکی چنین روحیهای داشتم.
یادم میآید در ۱۲ سالگی در مدرسه دعای صبحگاهی مدرسه را میخواندم و عضو گروه تئاتر مدرسهمان هم بودم و
علاقه عجیبی به خبرنگاری، اجرا و کارهای فرهنگی داشتم و جزو برنامههای آیندهام بود که روزی در تلویزیون کار کنم.
از طرفی اگر قرار باشد من بروم در سوریه و عراق و زیر سایه درخت در بغداد و
دمشق گزارش ارسال کنم، برای مخاطب دیدن این گزارش چه جذابیتی میتواند داشته باشد؟
پس در دوران کودکیتان بچه شیطان
و بازیگوشی بودید؟
پرجنب و جوش و فعال بودم.گفتگو با سید محمدرضا حسینی بای
ماجراجو هم بودید؟
بله، ۱۴ ساله
بود که جبهه رفتم، میشود گفت به جاهای خطرناک رفتن علاقه خاصی دارم.
البته جبهه رفتن قضیهاش فرق میکرد و برای دفاع از میهنم رفته بودم.
حضورم در سوریه و عراق در تداوم جبهههای جنگ در دهه ۶۰ بود.
البته حضور در سوریه و سایر مناطق ملتهب و درگیر هم چالشهای خاص خودش را دارد.
بله، شغل خبرنگاری آفتاب و سایه دارد.
ممکن است اروپا رفتن هم داشته باشد، اما عراق و سوریه رفتن به هنگام جنگ هم دارد.
بغداد را انتخاب میکنم
همین الان به شما بگویند که بین رفتن به پاریس و بغداد یکی را انتخاب کنید، کدام گزینه را انتخاب
میکنید؟
بغداد را انتخاب میکنم.
خیلی دوست داشتم در مراحل آزادسازی موصل حضور پیدا میکردم.
یعنی علاقه دارید دوباره به عراق بروید؟
دوست دارم، اما بتازگی متاهل شده ام و باید کمی محتاطتر از قبل
عمل کنم.
در حین تهیه خبر درمناطق جنگی و پرآشوب احساس خطر هم کردهاید؟
خیلی پیش آمده چنین حسی داشته باشم و
احساس کنم که ممکن است کشته شوم.
در عراق بیشتر از سوریه چنین حسی داشتم.گفتگو با سید محمدرضا حسینی بای
حضور در عراق بیشتر برایتان چالشبرانگیز بود
یا در سوریه؟
هر دوی این مناطق مخاطرهآمیز بود.
در چند برنامه طنز تلویزیونی مثل خنده بازار با شما شوخی شده والبته شما واکنشهای
خوبی داشتید.
آدم نقدپذیری هستید؟
بله، عباسی کارگردان و تهیهکننده خنده بازار از من دعوت کرد تا سری به پشت
صحنه کار بزنم و به من گفت برخیها از شوخیهای ما دلخور میشوند، اما شما خیلی راحت و ریلکس برخورد
کردید.
به نظر من تا زمانی که به آدم توهین نشود باید آستانه تحمل بالایی داشت.گفتگو با سید محمدرضا حسینی بای
خیلی جوک برای من ساختهاند
خودم هم اهل طنز و مطایبه هستم و با این فضا بیگانه نیستم .
خیلی جوک برای من ساختهاند.
اخیرا عکسی از من در فضای مجازی زده بودند که حسینی بای سوای استرس پیدا کردن در کنکور در حین
انتخابات هم دچار استرس میشود و در جایی دیگر نوشته شده بود که بای این قدر گزارش از کنکور تهیه
کرده که اگر تست میزد، الان چند تا دکترا داشت! در اجرا دو نوع شیوه کاری از من دیده میشود.
شیوه نخست در تهیه گزارشهای اجتماعی توام با خنده و طنز و در تهیه گزارشهای جنگی توام با جدیت است.
سقوط واقعی نبود
در یکی از گزارشهایتان سقوط از ارتفاع را تجربه کردید؟
سقوط واقعی نبود.
گزارش و برنامهای بود درباره بدلکاری در سینما و تلویزیون که زندهیاد پیمان ابدی بود کت من را
پوشید و به جای من از بالای ساختمان پرید!گفتگو با سید محمدرضا حسینی بای
فکر میکنید در ارتباط برقرار کردن
با مردم راحت هستید؟
بله، من کلا با مردم خیلی راحتم.
اخیرا در یکی از برنامههای انتخاباتی در شهر قدس بیش از ۳۰۰۰ نفر از مردم دور و برم آمدند و
مانده بودم با اینها چه کار کنم و چون با زبان مردم صحبت میکنم، مردم با من صمیمی هستند.
جام جم