گپی با میترا تمجیدی ، طراح ایرانی لباس کاترین اشتون + تصاویر
خبر طراحی لباس ایرانی برای کاترین اشتون ، خیلی زود در رسانهها پیچید و ما را با میترا تمجیدی آشنا کرد که مسئولیت طراحی این لباس را برعهده داشته است؛ لباسی بر گرفته از لباسهای سنتی با نقش و نگاری کاملا ایرانی اما برای میترا تمجیدی، مهمتر از طراحی لباس یک چهره شناخته شده بینالمللی، ارائه هنر ایرانی در عرصههای جهانی بود. او به قول خودش عاشق است و به قضاوت ما پس از چند ساعت میزبانی صمیمانه در خانهاش، عاشق کمک به زنان ایرانی برای زیبا و فاخر لباس پوشیدن. او به شکل اتفاقی وارد عرصه طراحی لباس شده و این روزها خیلی جدی و مصمم برای ایجاد تغییراتی در این حوزه فعالیت میکند. میترا تمجیدی، در سال ۷۲ وارد دانشگاه در رشته روزنامه نگاری شد و به موازات تحصیلات دانشگاهی، دوره فیلمسازی گذراند و شروع به فیلمسازی کرد. طراحی صحنه و لباس هم در کارنامه کاری او بود تا سال ۹۱ که بهتراست بقیه داستان را از زبان خودش بخوانید.
شروع پرستاره
برای جشنواره مد و لباس در آبان ۹۱، لباس ارسال کردم و در همان سال برنده جایزه طراحی شدم. بعد از جایزه آبان ۹۱ انگیزهام قوی شد تا این کار را ادامه بدهم ولی باز هم با روش خودم نه به شکل یک مزون. روش من با دوستان دیگر متفاوت است. من درکل آدم عاشقی هستم. هر کاری را با عشق انجام میدهم . اگر اجبار یا زورباشد، دست به کار نمیزنم چون مطمئنم موفق نخواهم شد. گرفتن جایزه طراحی لباس برایم انگیزهای شد تا این مسیر را ادامه بدهم و بتوانم تحولی در مد و لباس ایجاد کنم. به همین دلیل، تلاش و مطالعاتم را بیشتر کردم. برای جشنواره فجر ۹۱ که دراسفند برگزار شد، دعوت به همکاری شدم و کار بردم. اسفند ۹۲ هم در جشنواره حضور داشتم. در دو جشنواره اول مانتو زنانه طرح دادم ولی در جشنواره سوم، طرح مردانه داشتم که باز هم مقام آورد.
فروشگاههای ایرانی برای ایرانیها
اگر فروشگاهی در اختیار طراحانمان بگذارند، شاید روزانه هزار مانتو به فروش برسد. ما این امکان را نداریم که کارهایمان دیده شود به فروش برسد. این کار بودجه میخواهد. ما هر کدام در یک منطقه کار میکنیم و مشتری خاص داریم ولی این کافی نیست. اگر میخواهیم مد ایرانی را رواج بدهیم، باید سرمایهگذاری شود.
من هیچکدام از طراحان را رقیب خودم نمیدانم. برای همهشان آرزوی موفقیت میکنم. خیلی دوست دارم در عرصه بین المللی همگی بدرخشیم و مطمئنم این اتفاق به زودی میافتد. فکر میکنم ما باید به صورت گروهی در نمایشگاههای بینالمللی حضور پیدا کنیم تا کارهایمان دیده شود.
همکاری با بنیاد ملی مد و لباس
افراد جامعه ما چه زن و چه مرد قطعا کار ایرانی را دوست دارند چون زیبا هستند ولی شرایط باید فراهم باشد. این لباسها خیلی مناسب اقتصاد امروز جامعه ما در نمیآید. مسئولان باید شرایط را فراهم کنند که این لباسها با قیمت مناسب عرضه شود. لازم است درلباسهای قدیمی ایران تغییراتی ایجاد شود مثلا لباسهای قدیمی دستار داشته ولی برای زندگی امروز سخت است؛ باید به روز شود ولی طرح خراب نمیشود و از دست نمیرود.
اگر کتابی درباره تاریخ لباس ایران چاپ کنیم، ۲۰ سال اخیر سفید باقی میماند. ولی در ۳ سال گذشته بنیاد ملی مد و لباس خیلی تلاش کرده است. ما برای اولین بار در اختتامیه جشنواره مد و لباس که سومین اختتامیه بود، شو زنده روی سن داشتیم. چیزی که در کشور ما عجیب به نظر میرسید.
در مذاکراتی که بنیادملی مد و لباس با نیروی انتظامی انجام داد، رنگ آزاد است ولی پوشش کامل داشته باشد. مسئله دیگر این است که همه این چرخه به بنیاد ملی مد و لباس ختم نمیشود. همه ارگانها باید کاری بکنند. ما یکسری لباس وارد میکنیم، میریزم در بازار و بعد میگوییم تنتان نکنید. باید نظارت روی کارگاههای تولید، وجود داشته باشد.
پارچههای هندی به جای ایرانی
من دوست دارم پارچه ایرانی استفاده کنم ولی به هر حال برای همه طرحها نمیتوانم خودم را به پارچههای ایرانی محدود کنم چون پارچههای متفاوتی احتیاج دارم. بسیاری از کارخانههای پارچه ما ورشکست شدند، مانند مخمل کاشان که خیلی تاسفآور است و ما مجبور میشویم از پارچههای خارجی استفاده کنیم. الان بازار پارچه ما را هند گرفته است.
اقتباس از ایران باستان
اسلوب و بنیان تمام طراحیهای لباس من ایرانی است؛ از دورههای مختلف تاریخ ایران اقتباس و تبدیل به لباسی میکنم که در دنیای مدرن امروز بتوان استفاده کرد. منبع تحقیقاتم کتابهای تاریخی، عکس و نقاشی است. ما از دوره قاجار عکس داریم و قبل از آن فقط نقاشی داریم. این نقاشیها موضوع کار من است؛ نوع پارچه، رنگبندی، نقش و نگار روی پارچه. ما در زمان قدیم لباده داشتیم یا کلیجه یا ارخالق که دگمه نداشته چون زیر آن پیراهن یا تونیک و شلوار تن میکردند. من الگوی اصلی کلیجه را از توی کتابها در آورده و به شکل امروزی دوختم. کلیجه از لحاظ فرم کلی شبیه الگویی است که اکثر طراحان کار میکنند ولی به هر حال برش آستین و .. متفاوت است.
گپی با طراح ایرانی لباس دیپلمات آلمانی
کار طراحی من مداوم و مستمر شده ولی با روش خودم کار میکنم. من کلا خیلی تابع زمان و مکان نیستم که مثلا مجموعهای برای بهار طراحی کنم و نمیتوانم خودم را محدود کنم. اصلا کارهای من به تولید انبوه نمیتواند برسد چون کار دستی که روی آن انجام میشود، گرانقیمت درمیآید و مشتریهای خاص خودش را دارد.
لباسی برای نماینده عالی اتحادیه اروپا
از طرف بنیاد ملی مد و لباس به من پیشنهاد شد که لباسی برای خانم اشتون طراحی کنم که قصد داشتند هدیه بفرستند. من هم یک لباده ایرانی طراحی کردم که از پارچه مخمل و نواردوزی شده است. نواردوزیها کلاژی از نوارهای یک سانتیمتری با طرح بتهجقه بود که قیتون دوزی شده و بعد روی کار قرار گرفته است.
مجله زندگی ایده آل