گپ عیدانه با حسین پاکدل و همسرش عاطفه رضوی + عکس
در صفحه «فرهنگ سلامت»مان، سراغ زوج هنرمندی آمدهایم که عاشقانه یکدیگر را دوست دارند و برای زندگی و حرفهشان اهمیت خاصی قائلند. حسین پاکدل و عاطفه رضوی در کافه کتاب «همیشه» مهمان نوروزیمان شدهاند و از حال و هوای خوبشان در این روزهای شاد برایمان گفتهاند.
سلامت: آقای پاکدل! دوست دارم در ابتدا از نوروز کودکیهایتان برایمان بگویید.
پاکدل: نوروز کودکیهایمان با این سالها تفاوت زیادی دارد. آن سالها تجملگرایی به این شکل نبود و همه چیز رنگ و بو و اصالت خاصی داشت؛ مثلا سبزه را حتما مادرها سبز میکردند و اینطور نبود که مثل امروز آماده بخرند. سفره هفتسین هم حرمت خاصی داشت.
سلامت: خانم رضوی! شما چه خاطرهای از آن سالها دارید؟
رضوی: خاطرات دوران کودکی، خاطرات شیرینی هستند. من هم یادم میآید سر سفره هفتسین منتظر این بودم که سال تحویل شود تا بتوانم تخممرغها را بخورم.
سلامت: برای گرفتن عیدیای که وسط قرآن بود، عجله نداشتید؟
رضوی: چرا، هیجان داشتم.
پاکدل: به نظرم زندگی در آن سالها معنا و حال و هوای دیگری داشت؛ سخت بود اما دلها خوشتر بود و مردم بیدغدغهتر وآرامتر بودند. شاید چون توقعاتشان هم پایینتر بود. به هر حال زندگی چه بخواهیم و چه نخواهیم، در حال گذر است.
سلامت: شما چقدر اهل یادگاری جمع کردن هستید؟
پاکدل: بیشتر اهل یادگاری بخشیدنم (میخندد).
رضوی: ولی من یادگاری جمع کردن را خیلی دوست دارم.
سلامت: پس حتما در صندوقچه یادگاریهایتان چیزهای قشنگی پیدا میشود.
رضوی: بله، برادرم (بهروز) عادت دارد هر سال روی ۵۰ تومانی یک بیت شعر حافظ مینویسد و ما مثل فال، یکی از آنها را انتخاب میکنیم. برای همین، از این ۵۰ تومانیها خیلی دارم. خیلی از یادداشتهای دوران کودکیام را هم هنوز نگه داشتهام و برایم خیلی ارزشمندند.
سلامت: جای چه چیزی یا چیزهایی سر سفره هفتسین امسالتان خالی است؟
رضوی: من اصولا دوست دارم به داشتههایم فکر کنم و به چیزهایی که از دست دادهام، توجه نمیکنم چون میخواهم سر سفره هفتسین حال خوبی داشته باشم و به نظرم سر این سفره باید حال خوب و شادی داشته باشی.
سلامت: خانم رضوی! فکر میکنید حستان بیشتر شبیه کدام سین هفتسین است؟
پاکدل: اجازه بدهید جواب این سوال را من بدهم. به نظرم عاطفه بیشتر شبیه سیب است چون سیب به حوا نزدیکتر است و حوا اولین و پاکترین موجود زمینی است.
سلامت: و خودتان چطور؟
پاکدل: فکر می کنم سبزه. اگر شنیده باشید، میگویند فلانی مثلا چهل بهار از عمرش گذشته و نمیگویند چهل زمستان، چون بهار آغاز زایش و نو شدن است. به هر حال، من سبزه را دوست دارم چون تازگی و طراوت را دوست دارم.
سلامت: یک پیشنهاد بدهید برای اینکه سال جدید را شادتر و سبزتر آغاز کنیم.
پاکدل: متاسفانه ما در دورهای مجبور شدیم به هر دلیلی دو یا چند نفر بشویم و این چندگانگی شخصیتهایمان باعث شد دچار اضطراب و تشویش بشویم اما وقتی بتوانیم به ذات احدیت نزدیک شویم و به او توکل کنیم، قطعا خیلی از مسائلمان حل خواهد شد. آن موقع است که دروغ نمیگوییم و پیش وجدان و خدای خودمان سربلند هستیم. ضمن اینکه به کسی هم بدهکار نیستیم چون هر آنچه را که میخواهیم، میتوانیم از خداوند بگیریم.
سلامت: به نظر شما باید چه کنیم که در سال ۹۳ حالمان بهتر از سال ۹۲ باشد؟
رضوی: من نصیحت را دوست ندارم اما وقتی خودم حال خوبی ندارم، این شعر حسین منزوی را با خودم زمزمه میکنم:
«نه فرشتهام، نه شیطان، کیم و چیم؟ همینم!
نه ز بادم و نه آتش، که نواده زمینم
منم و چراغ خردی که بمیرد از نسیمی
نه سپیدهدم به دستم، نه ستاره بر جبینم
منم و ردای تنگی که به جز «من»اش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نه حق حقم نه ناحق، نه بدم نه خوب مطلق
سیه و سپیدم، ابلق، که به نیک و بد عجینم
نه برانمش، نه در بر کشمش، غم است دیگر!
چه بگویم از حریفی که منش نمیگزینم؟
نزنم نمک به زخمی که همیشگیست باری
که نه خسته نخستین، نه خراب آخرینم
تب بوسهایم از آن لب به غنیمت است امشب
که نه آگهم که فردا چه نشسته در کمینم»
سلامت: هفتسین…
پاکدل: یعنی رویش دوباره. آغازی نو. خورشید میلیونها سال است که هر روز صبح طلوع میکند و زمین هم در حال گردش است و ما هم ذرههای کوچکی در این عالم هستیم و باید بتوانیم هم برداشتهای خوبی کنیم، هم اثر خوبی بگذاریم. به نظرم هر سفره هفتسینی که پهن میشود، نشان میدهد که وارد مرحله تازهای میشویم و باید تلاش خودمان را برای داشتن بهترینها بکنیم.
سلامت: شما چقدر برای رسیدن به آرزوهایتان تلاش میکنید؟
پاکدل: ما قبل از هر آرزویی باید توکل کنیم چون همه چیز در اراده ذات احدیت است. البته این به آن معنا نیست که هیچ تلاشی نکنیم و دست روی دست بگذاریم. نه! باید تلاش کرد اما نباید مصلحت خداوند را هم نادیده گرفت.
سلامت: یک تبریک نوروزی به خوانندگان «سلامت»؟
رضوی: به نظر من هیچ چیزی زیباتر از این نیست که بگوییم عیدتان مبارک و اینکه بتوانیم لحظههای عیدانهمان را بیشتر کنیم.
پاکدل: امیدوارم که همه سال خوبی داشته باشند و همیشه دل و حالشان بهاری باشد.
* تیتر، سطر آخر رباعی زیبای زهرا دهقان است:
«تا تو کمی آجیل بگیری، عید است
شمع و گل و اکلیل بگیری، عید است
تو اخم کنی، سال پر از پاییز است
هر وقت تو تحویل بگیری، عید است»