زندگی آرمین رحیمیان ؛ عبدالمالک ریگی هستم، عاشق ژوکر!
ایفای بعضی نقشها بیشتر شبیه راه رفتن روی لبه تیغ است بهخصوص که آن نقش، منفی هم باشد. نقش بدمنها هم البته درجهبندی دارد چون نقش یک بدمن که مثلا باعث بروز یک قتل یا حادثه میشود با بدمنی که یک مملکت دربارهاش شناخت دارند و با جنایتهایش داغدار شده و سیاه پوشیدهاند بسیار متفاوت است. بهانه نوشتن این جملات دیدار و گفتوگو با جوانی است که نقش یکی از منفورترین چهرههای چند سال اخیر ایران را در یک فیلم سینمایی بازی کرده است. در این شماره از زندگی افراد مشهور با آرمین رحیمیان بیشتر آشنا شوید.
آرمین رحیمیان بازیگر نقش عبدالمالک ریگی
جوانی که میخواسته کمک کند تا ماه کامل شود و فیلمی به سرانجام برسد
که بیتردید یکی از مهمترین وقایعنگاریهای سیاسی سینمای ایران است.
گفتوگو با آرمین رحیمیان بازیگر نقش عبدالمالک ریگی در فیلم
«شبی که ماه کامل شد» حال و هوای خاصی داشت بهخصوص که امین میری،
مشاور لهجه و بازیگر نقش دایی نورالدین بهعنوان نماد مردم مظلوم
و مهربان بلوچ هم در این گفتوگو ما را همراهی کرد.
از گفتوگوی طولانی ما درباره شبی که ماه کامل شد،
سیستان و بلوچستان، عبدالمالک و ایفای نقش منفی، متن زیر تلخیص شدهاست.
تجربه عجیب هنروری
رحیمیان: متولد ۱۸دیماه ۷۲ و اصالتا بچه مشهد هستم.
در دانشکده صداوسیما فیلمسازی با گرایش فیلمنامه خواندم.
از سال ۹۰ به تهران آمدم و بازیگری را در آموزشگاه کارنامه پیگیری کردم.
حسن فتحی مدیر آموزش ما شدند و خیلی به ما کمک کردند.
در همان سالها تئاتر را شروع کردم و دوست داشتم تصویر را هم تجربه کنم
و خیلی جالب اینکه من در نخستین تجربه تصویریام به اشتباه شدم هنرور.
همهچیز اتفاقی بود و من بعد تماس از یک دفتر فیلمسازی سر
از شهرک دفاعمقدس درآوردم. من تمام آن روز تلاشکردم که پشتم
به دوربین باشد و از یک جایی پذیرفتم که این تجربه را مغتنم بدانم
و کار را رها نکنم. در مسیر برگشت هم یک اسکناس ۱۰ هزار تومنی
به من دادند برای این نقش سیاهی لشکر.
تردید نکردن آرمین رحیمیان در نقش عبدالمالک ریگی
چطور حاضر شدید این نقش را بازی کنید؟ میدانید که عبدالمالک یکی از منفورترین بدمنهای این سرزمین است.
رحیمیان: چرا که نه؟ من از طریق یکی از دوستانم که در یک
اجرای تئاتر با هم همبازی بودیم مطلع شدم و اصلا در جریان نقش نبودم.
من با افتخار قبول کردم که بروم تست بدهم و هنوز نمیدانستم
باید نقش عبدالمالک را بازی کنم. عبدالمالک یک خطبه دارد که دور
آتش میخواند و من به همراه چند نفر دیگر این متن را تست دادیم.
من یک ربع آن متن را تمرین کردم و بعد از اجرا کاوه سجادیحسینی
خانم آبیار را صدا کرد تا کار من را ببیند. این اجرا چندبار و در چند روز
تکرار شد تا روز نهایی که من با دو نفر دیگر متن را جلوی
عوامل اجرا کردم. من دیگر فهمیده بودم که قرار است نقش عبدالمالک
را بازی کنم. خانم آبیار به من و امین اعتماد کردند و ما هم تلاش کردیم
تمام توان خود را بهکار ببندیم. نکته مهم اینکه من لحظهای برای ایفای این نقش تردید نکردم.
دستمزد آرمین رحیمیان در شبی که ماه کامل شد
رحیمیان: من از دستمزدی که برای ایفای این نقش دریافتکردم
بسیار راضیام. حتی این مبلغ بیشتر از آن چیزی بود که من فکر میکردم.
البته من برای دستمزد کار نکردم و حتی اگر با من قرارداد صفر هم میبستند
من باز این فرصت را از دست نمیدادم.
درگیری با عبدالمالک
رحیمیان: من بعد از انتخاب شدن برای ایفای این نقش دست بهکار شدم.
هر متن و تصویری که راجع به او بود را خواندم و دیدم اما بزرگترین مشکلم
با عبدالمالک این بود که او را نمیفهمیدم و هرچه بیشتر با شخصیت
او آشنا میشدم این درک نکردن در من بیشتر میشد.
تفکیکهای شیعه و سنی که در کلام و رفتارش بود و تصمیمهای
جنایتکارانهاش را اصلا نمیفهمیدم. خانم آبیار تأکید داشت من خیلی زود
در صحنه حاضر شوم و به همین دلیل من فروردین امسال رفتم
چابهار و اینگونه توانستم بیشتر از مردم و محیط درباره نقشم تأثیر بگیرم.
شما میگویید روند تغییر عبدالحمید مشخص است اما این کاراکتر در فیلم ۱۳۸دقیقهای، تازه در دقیقه ۱۳۰برای همسرش فائزه، مروارید میخرد. این کمی عجیب نیست؟
رحیمیان : نه او در یک دوراهی قرار دارد. او فائزه را میکشد چون
میخواهد او را برای خودش نگهدارد. عبدالحمید ریگی آدم بسیار سادهای بوده است
و بعد از کشتن همسرش هم تقریبا دیوانه میشود و خیلی زود عبدالمالک
او را از گروه اخراج میکند. او در اعترافهایش گفته چون از عبدالمالک
پول گرفتم دیگر نمیتوانستم به او «نه» بگویم.
حتی عبدالمالک هم یک مصاحبه دارد که در آن میگوید:« آه فائزه ما را گرفت.»
آرمین رحیمیان بازیگر نقش عبدالمالک ریگی در شبی که ماه کامل شد
نقشی که مادر دوست نداشت
خانواده شما درباره این نقشی که بازی کردید؟
رحیمیان : اصلا دوست نداشتند من این نقش را بازی کنم. مادرم خودش رفته بود و فیلم را دیده بود و وقتی با ایشان تلفنی حرف زدم گفتند اگر بیایی مشهد میزنمت. یادم میآید من سر تماشای فیلم «درباره الی» همراه خانوادهام آرزو کردم که در فیلمی بازی کنم که تماشاگر مثل همان فیلم سرجایش میخکوب شود و گمان میکنم شبی که ماه کامل شد چنین تجربهای باشد.
به وقت لهجه
میری: متولد اسفند ۵۸ هستم و از سال ۷۲ بازیگری در تئاتر را از زاهدان شروع کردم. سال ۸۴ نخستین بار در «مختارنامه» جلوی دوربین رفتم و نقش یکی از شیعیان متعصب را بازی کردم که سانسور شد. البته سال بعدش هم نقش دیگری را در مختار بازی کردم. در سال ۸۶ با حمایتهای آرین ریسباف یک نقش کوتاه صحنهای در جشنواره کارنامه بازی کردم که جایزه گرفت. تمرکزم روی تئاتر بود اما سریال هم بازی کردم.
«آیینههای روبهرو» ساخته خانم نگار آذربایجانی نخستین بازی من در فیلم سینمایی بود. در فیلم «امروز» آقای میرکریمی هم بازی کردم اما فیلم به نمایش درنیامده. «وقت بودن» ساخته جلیل سامان را بسیار بیشتر از سایر تجربههایم دوست دارم.
دیدار عبدالمالک ریگی و آرمین رحیمیان
من عبدالمالک را دیده بودم
گروه شما به منابع دست اولتری نسبت به آنچه موجود است دسترسی داشت؟
میری: ما نخستین بار اسم عبدالمالک ریگی را در حادثه تاسوکی شنیدیم. من خودم در حادثه تاسوکی تعدادی از رفقایم را از دست دادم. فیلم تاسوکی با جزئیات پخش شده بود و البته الان این فیلم کامل در اینترنت نیست. من سالهای ۸۴تا ۸۶ که اوج بحران عبدالمالک بود در زاهدان بودم. حتی عبدالمالک در زاهدان میآمد و میچرخید و در شهر فیلم میگرفت که بگوید قدرت دارد و ما از نزدیک شاهد این ماجراها بودیم.
شخصی به نام آقای اصفهانی هم که در فیلم با ما همکاری داشتند اطلاعات خوبی در اختیار ما میگذاشتند اما به هر حال فیلم دراماتیزه شده است و میخواهد بگوید نباید کارهای عبدالمالک را به پای بلوچها و طایفه ریگی بنویسیم. البته یک نکته مهم این است که نام او را نمیشود از تاریخ سیستان و بلوچستان حذف کرد چون در این استان اشرار زیادی بودهاند اما همهشان بهاصطلاح با حکومت درگیر بودند اما عبدالمالک به مردم عادی هم رحم نکرد، بچه کشت و پیرمرد کشت، از طایفه خودش و از بلوچها خیلیها را کشت و واقعا مردم از او میترسیدند.
پاکستان ویزا نداد
بودجه فیلم چقدر بود؟
میری : مبلغ دقیق را نمیدانم و احتمالا آقای قاسمی هم دلخور میشوند که درباره این موضوع حرف بزنیم اما تا جایی که ما میدانیم حدود ۴و نیم میلیارد تومان برای فیلم هزینه شدهاست. البته سفر به بنگلادش هزینهها را بالا برد.
در پاکستان هم فیلمبرداری داشتید؟
یکبار نرگس آبیار با چند نفر دیگر در اسفند ۹۶ به پاکستان رفتند و یکسری تصویر گرفتند اما بعد پاکستان به گروه ما ویزا نداد و به ناچار رفتیم بنگلادش، البته تصاویر در محله پاکستانیهای بنگلادش گرفته شده است.
بدمنهای محبوب آرمین رحیمیان
محبوبترین بدمن سینمایی شما کیست؟
رحیمیان: ژوکر. من عاشق ژوکرم.
میری: در ایرانیها شعبان استخوانی سریال هزاردستان و عمروعاص سریال امام علی. در خارجیها هم ژوکر.