۱۴ نکته خواندنی از زندگی کری گرانت به مناسبت تولد ۱۱۵ سالگی اش!
آرچیبالد الک لیچ ملقب به کری گرانت در تاریخ ۱۸ ژانویهٔ ۱۹۰۴ متولد شد و ۲۹ نوامبر ۱۹۸۶ درگذشت. این بازیگر نوسط انستیتوی فیلم آمریکا در در رده دوم برترین هنرپیشگان مرد تاریخ سینما قرار گرفت . از برترین فیلم های او که برایش شهرت فراوانی به همراه داشت می توان به داستان فیلادلفیا، شمال از شمال غربی، بدنام و گرفتن یک دزد اشاره کرد. به مناسبت ۱۱۵ سال روز تولد این بازیگر در این شماره از زندگی افراد مشهور به نکات جالبی از زندگی کری گرانت پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
زندگینامه کری گرانت دومین بازیگر برتر جهان
کری گرانت بازیگر (با نام اصلی آرچیبالد لیچ) در انگلستان متولد شد.
برای فرار از محلههای پستِ حومه بریستول و زندگی خانوادگی بیثباتش،
به گروه بازیگران بندباز ملحق و در آنجا تبدیل به یک چوبباز
(کسی که از دو چوب دراز بهعنوان پا برای راه رفتن استفاده میکند) شد.
کارهای متفاوت و متعددی را تجربه کرد تا به بازیگری رسید و بعد از
رفتن به آمریکا، موفق شد لهجه انگلیسیاش را کنار بگذارد و لحن خاص خودش
را بهکار گرفت.
بعد از یک دوره بازی در موزیکالهای برادوی، در ۱۹۳۲ با پارامونت پیکچرز قرارداد
بست تا تبدیل به یک گزینه مناسب برای نقش اول مرد فیلمها شود.
نام اصلیاش به هیچ وجه مناسب یک لقب برای او نبود،
بنابراین استودیو، حروف اول اسم ستاره بزرگ فیلمهایش، یعنی گری کوپر را برداشت،
برعکسشان کرد، و بعد بین حروف C و G را با حروف مختلف دیگر پر کرد
تا به اسم کری گرانت رسید.
بعد از یک سال بازی در نقشهای پیشپاافتاده،
می وست هنرپیشه، گرانت را برای بازی در نقش اول مرد مقابل خودش
در «در حقش بد کرد» محصول سال ۱۹۳۳ و «من فرشته نیستم»
(۱۹۳۴، وزلی راگلز) انتخاب میکند.
گرانت که به سال ۱۹۳۵ بالاخره از قید تعهداتش به پارامونت خلاص شده بود،
قسم خورد دیگر هیچوقت اینقدر سفت و سخت خودش را محدود
به هیچ استودیویی نکند و به همین خاطر یک قرارداد دوجانبه
با کلمبیا و آرکیاو بست که بر مبنای آن، اجازه داشت در هر نقش خارج از استودیویی هم که دوست داشت بازی کند.
«سیلویا اسکارلت» (جرج کیوکر، ۱۹۳۶)اولین فیلمی بود که بهطور
کامل استعداد ذاتی و خلاق گرانت را در نقشهای کمیک به تصویر کشید؛
استعدادی که بعدها تا بیشترین حد ممکن در خدمت ساختِ کمدیهایی
مثل «حقیقت زشت» (۱۹۳۷، لیو مککری) «بزرگکردن بیبی»،
«منشی همهکاره او» و «مرد مجرد و دختر» (۱۹۴۷، ایروینگ رایز) قرار گرفت.
نکات جالب زندگی کری گرانت
۱) مرگ برادر بزرگش طوری مادرشو وارد بحران روحی کرد که در قبال آرچی
وسواس و حساسیت بیمارگونه ای پیدا کرد هرچند آرچی در ده سالگی
مادرشو از دست داد ولی اون کودکی نابهنجار اثر عمیقی در روابط شخصیاش
داشت از جمله توداری افراطی و ناتوانی از بروز احساسات…
۲) زمانی که با گروه بریستول برای اولین بار به آمریکا سفر کرد چنان
شیفته نیویورک شد که برنگشت و برای موندن در آمریکا کارش به دلقک پوشی
شهربازی و دستفروشی کراوات گوشهی خیابون کشید!!
۳) در اولین تست بازیگری برای پارامونت رد شد به دلیل گردن عریض و پاهای پرانتزی!!
۴) سرانجام اقبال زمانی بهش رو کرد که مای وست که برای انتخاب پارتنرش
بسیار سخت گیر بود؛ کمپانی رو برای بکارگیری آرچی در نقش
اول “من فرشته نیستم” متقاعد کرد.
مادر کری گرانت
۵) تازه طعم شهرت رو میچشید که به نحوی تراژیک خبردار شد
که مادرش نمرده بلکه تمام این سالها در آسایشگاه روانی بستری بوده،
برای درمان این شوک بزرگ به پرکاری پناه برد…
۶) از خودگذشتگی و وجدان کاریاش در حدی بود که در پروژه گونگادین به رغم جایگاهاش حاضر شد سه نقش اصلی بین خودش و داگلاس فربنکس و مک لارگن با سکه و شیریاخط تقسیم بشه!!
۷) بدون ذکر دلیل، همواره از [فیلم موفقاش با فرانک کاپرا] “آرسنیک و تور کهنه” به بدی یاد میکرد و ناخشنود بود. به نحوی که همه دستمزد صدهزاردلاریش رو به صندوق حمایت از ارتش داد و برای همیشه دور کمدیهای اسکروبال خط کشید.
۸) برای حفظ پرسونای جنتلمن خودش، در دقیقهی نود پروژهی “سوء ظن”، در قبال جنایتکار بودن کاراکترش مردّد شد و این چنین هیچکاک بالاجبار پایان فیلم رو تغییر داد تا [خطر اسپویل] کری گرانت قاتل نباشه…
۹) در گزینش نقش ها شامه و احتیاط خاصی داشت. تنها دوبار به دلایل شخصی بلندپروازی و ریسک کرد: “هیچ جز قلب تنها” را به دلیل همزاد پنداریاش با رابطه مادر و پسر قصه و “باباغاز” را به دلیل علاقه اش به پدر شدن و کار کردن با بچه ها پذیرفت. البته هردو پروژه شکست خورد.
۱۰) به رغم دست به خیر بودنش، ویژهگی خساست و حسابگریاش معروفه. برای هیچ یک از دوستانش هرگز کارت تبریک یا گل به مناسبتی نفرستاد. حتی پرهیزش از حضور عمومی نیز بیش از درونگراییاش به دوری از هزینه های اضافی برمیگشت و اولین سلبریتی بود که برای امضا دادن پول گرفت: هر امضاء ۲۵ سنت!!
کری گرانت در نقش جیمز باند
k) حاضر به انعقاد قرارداد برای تنها یک فیلم جیمز باند بود ولی سازنده گان “دکتر نو” قراردادی برای مجموعه چند فیلمی میخواستند. از طرفی سن و سال گرانت برای ایفای نقش تردید برانگیز بود.
۱۱) مخفیکاری و زندگی خصوصی اسرارآمیز و طلاقهای پیاپیاش موجب رونق شایعات در موردش بود. از همجنسخواهی و رابطه مخفیانهاش با راندلف اسکات و اعتیادش به lsd (دوسال تحت نظارت دکتر روانشناس استفاده میکرده) گرفته تا تمایل جنسی عجیباش به اجساد!! بعلاوه ماجراهایی افسانه وار با سه خوبروی دست نیافتنی: اینگرید برگمن، گریس کلی و سوفیا لورن.
۱۲) کاش منم روز اول در هالیوود اسمام رو عوض میکردم بلکه به جایگاه کری گرانت میرسیدم و دیگه مجبور نبودم رییس جمهور بشم!! رونالد ریگان در مراسم اهدای مدال حزب جمهوریخواه به گرانت
۱۳) به رغم بازنشستگی زودرس، سبک زندگی پرخرج، مسافرتهای دائمی و طلاقهای گزافاش ثروتمندترین ستاره هالیوود شناخته میشد و در زمان مرگ ۶۰ میلیون دلار ثروت داشت که اون رو مدیون توصیه های دوست صمیمی و سرشناساش بود: هوارد هیوز.
۱۴) بهترین شرح حال از زبان خودش: هر مردی آرزوشه کری گرانت باشه حتی خود کری گرانت!!
برترین ها / کافه سینما