چهارشنبه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

شعر کودکانه حسنی بی دندون شده

شعر کودکانه حسنی بی دندون شده کودک و نوزاد
شعر کودکانه حسنی بی دندون شده بسیار زیبا و جالب است و می تواند الگویی مناسب برای کودکان باشد تا با الگو برداری از آن رفتار مناسبی از خودشان نشان بدهند

شعر کودکانه حسنی بی دندون شده مثل
حسنی شخصیتی خیالی برای کودکان است که با کارهایی که انجام می دهد الگویی است که
کودکان کارهای منفی و نفی را از روی او می توانند تشخیص دهند این شخصیت بامزه به کودکان
آموزش می دهد که چه موقع و در چه مکان هایی چه رفتاری درست است که انجام دهند
شعر کودکانه حسنی بی دندون شده نیز یکی از بهترین شعرهایی است که کودکان درباره ی
این قهرمان خیالی می توانند آن را از بر بخوانند . شعر کودکانه حسنی بی دندون شد را در پرشین وی بخوانید.

آموزش شعر کودکانه حسنی بی دندون شده

حسنی بی دندون شده
حسنی بی دندون شدهزار و پریشون شده

بی احتیاطی کرده حالا پشیمون شده

با دندوناش شکسته بادام سخت و پسته

مک زده به آب نباتهی جویده شکلات

قندونو خالی کرده وای که چه کاری کرده

دونه دونه دندوناشخراب شدن یواش
یواش

تا خونه همسایه ها می آدصدای گریه هاش

شعر کودکانه حسنی بی دندون شدهآموزش شعر کودکانه حسنی بی دندون شده

متن شعر کودکانه حسنی بی دندون شده

جالب است بدانید که : حسنی نگو بلا بگو

توی ده شلمرود،
حسنی تک و تنها بود.
حسنی نگو، بلا بگو،
تنبل تنبلا بگو،
موی بلند، روی سیاه،
ناخن دراز، واه واه واه.
نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی،
هیچکس باهاش رفیق نبود.
تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه.

باباش میگفت:
– حسنی میای بریم حموم؟
– نه نمیام، نه نمیام
– سرتو میخوای اصلاح کنی؟
– نه نمیخوام، نه نمیخوام

کره الاغ کدخدا،
یورتمه میرفت تو کوچه ها:
– الاغه چرا یورتمه میری؟
– دارم میرم بار بیارم، دیرم شده، عجله دارم.
– الاغ خوب نازنین،
سر در هوا، سم بر زمین،
یالت بلند و پرمو، دمت مثال جارو،
یک کمی بمن سواری میدی؟
– نه که نمیدم
– چرا نمیدی؟ (!)
– واسه اینکه من تمیزم.
پیش همه عزیزم.
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

غازه پرید تو استخر.
– تو اردکی یا غازی؟
– من غاز خوش زبانم.
– میای بریم به بازی؟
– نه جانم.
– چرا نمیای؟
– واسه اینکه من، صبح تا غروب، میون آب،
کنار جو، مشغول کار و شستشو.
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

در واشد و یه جوجه
دوید و اومد تو کوچه.
جیک جیک زنان، گردش کنان
اومد و اومد، پیش حسنی:
-جوجه کوچولو، کوچول موچولو،
میای با من بازی کنی؟
مادرش اومد،
– قدقدقدا
برو خونه تون، تورو بخدا
جوجه ی ریزه میزه
ببین چقدر تمیزه؟
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

حسنی با چشم گریون،
پاشد و اومد تو میدون:
– آی فلفلی، آی قلقلی،
میاین با من بازی کنین؟
– نه که نمیایم نه که نمیایم
– چرا نمیاین؟
فلفلی گفت:
– من و داداشم و بابام و عموم،
هفته ای دوبار میریم حموم.
اما تو چی؟
قلقلی گفت:
– نگاش کنین.
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

 یادگیری شعر کودکانه حسنی بی دندون شده

حسنی دوید پیش باباش:
-حسنی میای بریم حموم؟
– میام، میام
– سرتو میخوای اصلاح کنی؟
– میخوام، میخوام
– حسنی نگو، یه دسته گل
تر و تمیز و تپل مپل

الاغ و خروس، جوجه و غاز و ببعی
با فلفلی، با قلقلی، با مرغ زرد کاکلی
حلقه زدن، دور حسنی.
الاغه میگفت:
– کاری اگر نداری، بریم الاغ سواری.

خروسه میگفت:
– قوقولی قوقو. قوقولی قوقو؟
هرچی میخوای فوری بگو.
مرغه میگفت:
– حسنی برو تو کوچه.
بازی بکن با جوجه.
غازه میگفت:
– حسنی بیا،
با هم دیگه بریم شنا.

تبیان ، رادیو کودک

گردآوری:

اخبار مرتبط: