آسیب شناسی روابط دختر و پسر
مراد از روابط دختر و پسر، رابطهای است که خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست.
رابطهای که خود رابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت دختر و پسری که نسبت خویشاوندی دارند و یا رابطه
علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر و پسر، اشکالی ندارد.
۲٫
در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم، جنسیتی است.
۳٫
دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را میزند.
۴٫
در این رابطه، یک در هم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفکیک آن دو
در بسیاری از مواقع، امکانپذیر نیست.
پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر، «رابطهای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که احساسات
و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه
پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و …
ایجاد میگردد».
سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد: ۱٫
دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی).
فروید و پیروان وی مدعی هستند که اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و تمام مشکلات بشر
به دلیل ممنوعیتها، محرومیتها، ترسها و وحشتهای ناشی از این ممنوعیتهاست که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده است.
برتراند راسل نیز همین مطلب را اساس قرار میدهد و در کتاب «جهانی که من میشناسم»، میگوید: «اگر از انجام
عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم».۱ ۲٫
دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش میباشد.
این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.
راسل در جای دیگر میگوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشتترین صورت یاد کردهاند.
هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد.
بنابراین، میگفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده میشد، بایستی منعدم شود».۲ ۳٫
دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر
گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب [Context] مشخص، تعریف شده است.
ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطهای است که در
آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی.
دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.
روابط دختر و پسر از نگاه قرآن کریم قبل از بحث «آسیب شناسی روابط دختر و پسر»، اشارهای گذرا به
دیدگاه قرآن کریم در مورد این بحث خواهیم داشت.
داستان موسی علیه السلام و دختران حضرت شعیب علیه السلام۳ این داستان، مربوط به زمانی است که حضرت موسی علیه
السلام با نگرانی و ترس از دشمن از مصر به جانب مدین بیرون رفت و چون به سر چاه آبی
در حوالی شهر مدین رسید، آن جا جماعتی را دید که گوسفندانشان را سیراب میکردند و دو زن را یافت
که دور از مردان، در کناری به جمعآوری گوسفندانشان مشغول بودند.
موسی علیه السلام به جانب آن دو رفت و گفت شما این جا چه کار میکنید؟ گفتند: ما منتظریم تا
مردان، گوسفندانشان را سیراب کنند و باز گردند؛ آن گاه ما گوسفندانمان را سیراب کنیم و پدر ما هم، مردی
سالخورده است.
موسی گوسفندان آنان را سیراب کرد و سپس رو به سایه آورد و دست به دعا برداشت.
حضرت موسی علیه السلام هنوز از دعا لب فرو نبسته بود که دید یکی از آن دو دختر با کمال
وقار و حیا باز آمده و گفت: پدرم از تو دعوت کرده که به منزل ما بیایی تا در برابر
کمک تو به ما، به تو پاداش دهد.
وقتی موسی علیه السلام نزد پدر دختران (شعیب) رسید و سرگذشت خود را با بیان کرد، شعیب گفت: اینک ترسی
به خود راه نده که از شر قوم ستمکار، نجات یافتی.
در این هنگام، یکی از آن دو دختر (صفورا) گفت: ای پدر! این مرد را برای کار خود اجیر کن
که وی بهترین کسی است که میتوان برای انجام کار برگزید؛ زیرا او هم امین است و هم توانا.
شعیب خطاب به حضرت موسی علیه السلام گفت: من اراده کردهام که یکی از دو دخترم را به نکاح تو
در آورم.
پیامها ۱٫
در یک رابطه ضروری و حداقلی میان دختر و پسر، بایستی رفتار، نگاه، پوشش و گفتار آن دو، بر اساس
اصل «حیا» باشد.
خداوند در توصیف راه رفتن دختر شعیب در آیه ۲۶ سوره قصص، میفرماید: «تمشی علی استحیاء»؛ زیرا شیوه حرکت، سبک
سخن گفتن و نحوه لباس پوشیدن، حامل پیام است و در هر فرهنگی، با مخاطبش سخن میگوید.
فرق حیا و شرم این است که حیا، «کنترل ارادی رفتار، به منظور حفظ حریم بین خود و دیگران است
و شرم، یک نوع ناتوانی در اظهار وجود و ابراز خود است.
۲٫
پدران و مادران، باید بر رفتار فرزندان خودشان با مهربانی و احترام به شخصیت آنان و به دور از هر
گونه توهین، نظارت کنند و در مقابل، نوجوانان و جوانان هم باید برای کسب آگاهی بیشتر و استفاده از تجربه
پدر و مادر، با آنان مشورت کنند.
وقتی که بر خلاف عادت هر روزه، آن دو دختر، زودتر به خانه برگشتند، پدر با تعجب پرسید: چه شد
که امروز زود بازگشتید؟ دختران گفتند: مرد صالحی بر سر چاه بود که با مشاهده وضع ما، بر ما ترحم
کرد و گوسفندان ما را آب داد و ما زودتر به خانه آمدیم.
۳٫
باید از نگاه ناروا و «چشم چرانی»، خودداری ورزید که از آن به «غض بصر»۵ تعبیر شده است.
فرمان قرآن این است که باید از نگاه خیره، هوسآلود و کنترل نشده، پرهیز کرد.
چه باید کرد؟ ۱٫
بایستی میان والدین و فرزندان، روابط صمیمی حاکم باشد؛ تا فرزندان بتوانند در یک محیط سالم و قابل اعتماد، به
راحتی مشکلات خود را با والدین در میان بگذارند.
۲٫
والدین باید شرایط نسل جدید و واقعیتها را درک کنند و سعه صدر داشته باشند؛ تا با هوشیاری و گفتوگوی
منطقی با آنان، برای حل مشکل آنان اقدام کنند.
دختران و پسران مسلمان و پاک، باید بیاموزند که در اولین برخورد تأثیرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر
و یا مادر و یا با یک مشاور آگاه و مسلمان، مطرح کنند؛ تا بتوانند از تجربههای علمی و عملی
آنان بهره برده، قبل از این که دچار آسیبهای جدی شوند، تصمیم عاقلانهای بگیرند.
اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرتهای مهم روزانه خود را با افراد مجرب مطرح کنند و والدین و مشاوران
نیز بتوانند در حل مسائل آنها نقش مفید و سازندهای را ایفا کنند، میتوان امیدوار بود که جلوی بسیاری از
روابط پنهانی و ناسالمی که احتمال دارد بعد از برخورد نخستین شکل بگیرد، گرفته شود.
tebyan.net