پنج شنبه, ۲۲ شهریور , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

با این ‌رقیب ‌عشقی چه کنیم

اشتراک:
با این ‌رقیب ‌عشقی چه کنیم روانشناسی
۹ ماه‌ انتظار برای همه زود می ‌گذرد، اما برای زن و مردی که منتظر یک نوزاد هستند نه.قبل از این‌ که تولد یک کودک با تمام تغییرات فیزیولوژیکش اتفاقی ترسناک به نظر برسد حادثه ‌ای است که نگرانی از آینده را در دل پدر و مادر می ‌کارد؛ نگرانی از این ‌که چه بر […]
۹ ماه‌ انتظار برای همه زود می ‌گذرد، اما برای زن و مردی که منتظر یک نوزاد هستند نه.
قبل از این‌ که تولد یک کودک با تمام تغییرات فیزیولوژیکش اتفاقی ترسناک به نظر برسد حادثه ‌ای است که
نگرانی از آینده را در دل پدر و مادر می ‌کارد؛ نگرانی از این ‌که چه بر سر کودک می‌
آید یا این ‌که چه سرنوشتی در انتظار زندگی زناشویی است؟ همه می ‌گویند زندگی با آمدن یک نوزاد شیرین
‌تر از قبل می ‌شود، اما خیلی از زن‌ها و مردهای جوانی که در بحبوحه مشکلات ناشی از به دنیا
آمدن کودکشان گرفتار شده‌ اند شاید چنین حسی نداشته باشند.
نوزاد ناتوان و کاملا وابسته کلی کار برای مادرش درست می ‌کند، مادر روزها و شب‌ ها خودش را وقف
کودکش می ‌کند و وقتی کم می ‌آورد پدر را هم وارد گود می‌ کند.
آنها در چند ماه اول تولد خواب شب را تقریبا فراموش می‌ کنند و خستگی‌ های روزانه ناشی از بی
‌خوابی را به جان می ‌خرند به این امید که فرزندشان بداند آنها می ‌خواهند برای او بهترین پدر و
مادر دنیا باشند.
روزهای سخت مادران بیشتر زن‌ها وقتی می‌ فهمند قرار است به زودی مادر شوند به طور غیرقابل وصفی خوشحال می
‌شوند،یک زن وقتی بچه ‌ای در شکم دارد دیگر فقط همسر یک مرد نیست.
او از همان موقع مادر یک کودک هم هست یعنی دو مسوولیتی که به زبان ساده است و اما در
عمل سختی‌ هایی دارد.
در دوران بارداری سختی فرزندداری شاید فقط به تهوع ‌های صبحگاهی و دردهای پی‌ درپی معده و سختی در بلند
شدن و راه رفتن محدود شود، اما وقتی کودک به دنیا می ‌آید مشکل مادر دنیای ناشناخته ‌ای است که
با تولد یک موجود ناتوان یکباره درون آن افتاده است.
زنی که صاحب فرزند می ‌شود حتما بدنش آن توازن و زیبایی قبل را از دست می‌ دهد، به احتمال
زیاد صورتش نیز همین ‌طور اما بدتر از همه اینها تصوری است که زن در این دوران با آن کلنجار
می ‌رود؛ آیا هنوز به نظر شوهرش زیباست؟ شاید پاسخ دادن به این دغدغه‌ ها در حالت عادی کار آسانی
باشد ، اما وقتی زن گرفتار تردیدهای دوران بارداری می‌ شود حتما پاسخ دادن به این سوالات کار سختی است
ولی بالاخره کودک به دنیا می‌ آید و با آن جثه کوچکش یک دنیا کار و زحمت با خودش می‌
آورد.
حالا مادر می ‌ماند و یک دنیا کار، او می ‌ماند و یک دنیا مشغله، او و یک عالم دلمشغولی.
شب زنده ‌داری برای ساکت کردن نوزاد، صبوری کردن در برابر گرسنگی‌ های بی‌ پایان او، بی ‌تابی ‌هایی که
هیچ وقت علتش فهمیده نمی ‌شود .
مادر خوب و در عین حال همسری خوب بودن کار سختی است چون بالاخره زن هم هر چقدر مدیر و
مدبر باشد یک ظرفیت مشخصی دارد.
او نمی ‌تواند مثل یک ساعت دقیق و مثل یک ربات خستگی‌ ناپذیر باشد، اما وقتی همه از او چنین
توقعی دارند او چاره ‌ای جز تبدیل شدن به ساعت و ربات ندارد.
اما اگر او ببرد و کم بیاورد چه؟ روزهای سخت پدران پدر شدن حتما راحت‌ تر از مادر شدن است
چون دست‌کم دغدغه‌ های جسمی و روحی دوران بارداری و زایمان از دوش پدران ساقط است، اما آنها هم دغدغه
‌های خاص خودشان را دارند و شاید در ظاهر چیزی بروز ندهند، اما در دنیای افکارشان غرق می ‌شوند.
مردها خودشان را مسوول تامین وسائل راحتی خانواده و فراهم کردن اسباب آینده ‌ای روشن برای آنها می‌ دانند، شاید
وقتی مردها هنوز پدر نشده ‌اند و زندگی ۲ نفره‌ ای را تجربه می ‌کنند تا این حد دغدغه نداشته
باشند، اما وقتی پای یک کودک به میان می‌ آید نگرانی‌ های آنها از آینده هم شروع می‌ شود.
البته بیشتر مردها می ‌توانند از پس این مشکلات بر بیایند ولی چیزی که کمتر مردی می ‌تواند با آن
کنار بیاید حس از دست دادن موقعیت قبل از تولد نوزاد است.
شاید نتوان گفت مردها کودکشان را رقیب عشقی می‌ دانند، اما وقتی می ‌بینند همسرشان که تا قبل از آمدن
کودک او را در مرکز توجهاتش قرار می ‌داد حالا به او کمتر توجه می ‌کند و دیگر مثل گذشته
برای او وقت نمی ‌گذارد احساس بدی پیدا می ‌کنند.
مردها از این ‌که دیگر مورد توجه نیستند و دیگر فرصتی پیدا نمی ‌کنند تا گفت ‌وگوهای ۲ نفره‌شان را
تکرار کنند، از این ‌که دیگر مثل روزهای خوب گذشته همسر به استقبالشان نمی ‌آید و حوصله خسته نباشید گفتن
به‌ آنها را ندارد دلخور می ‌شوند.
البته نمی ‌توان به مردها به خاطر این احساساتشان زیاد خرده گرفت چون بسیاری از زن‌ ها وقتی کودکشان به
دنیا می ‌آید با یک حس مادرانه قوی خودشان را وقف کودک می ‌کنند و حتی یادشان می‌ رود که
باید برای خودشان هم زندگی کنند.
نمی ‌توان این مساله را البته به تمام زن ‌ها نسبت داد چون کودکی که ناتوان است و نیاز به
مراقبت‌ های ۲۴ ساعته دارد چاره‌ ای جز این برای زن ‌ها باقی نمی ‌گذارد، اما با تمام این حرف‌
ها نباید مرد زندگی را از یاد برد، نباید فراموش کرد که قبل از این ‌که پای کودکی در میان
باشد این زن و مرد بوده‌ اند که عاشق هم شده‌ اند و تصمیم گرفته‌ اند یکدیگر را خوشبخت کنند،
نباید فراموش شود که زن و شوهر اگر چه در قبال کودکی که به دنیا آورده ‌اند مسوولند ولی این
مسوولیت هرگز به معنای فراموش کردن خودشان نیست.
بعضی زن‌ ها کودکشان را تمام دارایی ‌شان می‌ دانند یعنی تفکری از پایه غلط که فقط به استحکام خانواده
لطمه می‌ زند، بعض زن‌ ها هم می‌ گویند همین که مادر شده ‌اند و کودک دارند که به او
عشق می ‌ورزند برایشان کافی است یعنی باوری که به خوشبختی صدمه می ‌زند.
خوب است مادران بدانند اگر یک روز عاشق همسرشان نمی ‌شدند و به شوق با هم بودن زیر یک سقف
نمی ‌رفتند حالا فرزندی نبود که عاشقش بشوند پس چه خوب است طوری رفتار شود که مرد فرزندش را نه
یک رقیب عشقی که عاملی برای تشدید خوشبختی‌ اش بداند.
وقتی زن و مرد همدیگر را تنها ثروت واقعی‌ شان بدانند آن وقت چیزهایی که بعدا به زندگی ‌شان وارد
می‌ شود را فقط مکمل خوشبختی‌ های قبلی ‌شان می ‌دانند.
دوباره با هم برای خوشبختی در زندگی هم مردها حق دارند هم زن‌ ها، در زندگی هم مردها لیاقت خوشبخت
شدن دارند هم زن‌ ها.
پس آنها اگر چه در ظاهر با هم تفاوت دارند ولی در اصل شبیه همدیگرند.
این ‌که می ‌گوییم فرزند نباید جای پدرش را در زندگی تنگ کند منظورمان پدرها هم هستند تا کاری نکنند
که زن‌ ها فکر کنند فرزندی که با هزار زحمت به دنیا آورده ‌اند حالا جای خودشان را تنگ کرده‌
اند.
رسیدن به چنین مرحله‌ ای تمرین می‌ خواهد آن هم تمرین عشق ‌ورزی به زندگی و شریک زندگی.
وقتی زن و مرد همدیگر را تنها ثروت واقعی‌ شان بدانند آن وقت چیزهایی که بعدا به زندگی ‌شان وارد
می‌ شود را فقط مکمل خوشبختی‌ های قبلی ‌شان می ‌دانند.
کودک به دنیا می ‌آید، در ناز و نعمت بزرگ می‌ شود، محور توجهات و محبت ‌ها قرار می‌ گیرد،
از مهر پدر و مادر سیراب می ‌شود و جایگاه منحصر به‌ فردش در خانواده را پیدا می ‌کند و
به ناچار بعد از چند سال راه سرنوشت خودش را در پیش می ‌گیرد و از پدر و مادر دور
می ‌شود.
حالا که کودک دیروز خانم و آقای امروز شده است آیا برای زن و مرد کسی غیر از خودشان باقی‌
مانده؟ آیا برای آنها عشق تنها سرمایه باقی‌ مانده نیستdaneshju.ir
گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی