با کسی که عشق شدیدی به ما دارد اما ما دوستش نداریم چگونه رفتار کنیم؟
شاید برای برخی از شما ها پیش آمده باشد که درگیر عشق های یکطرفه شده باشید و ندانید که چگونه آن را مدیریت کنید خیلی از افراد هم درگیر عشقی می شوند که فردی آن ها را دوست دارد و خودشان علاقه ای به فرد ندارند در هر دو صورت چه عاشق و چه معشوق باشید در عشق های یک طرفه آسیب خواهید دید در این مطلب از پرشین وی ما به شما خواهیم گفت که با کسی که عاشقمان است و دوستش ندارم چیکار کنم .
با کسی که عاشقمان است و دوستش ندارم چیکار کنم
واکنش درست به عشقهای شدید
یکی از چالشهای بزرگ عاطفی زمانی است که مورد توجه و محبت و عشق کسی باشیم که هیچ حس خاصی
نسبت به او نداریم.
معمولاً افراد وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرند واکنشهای متفاوتی از خود بروز میدهند.
از آنجا که واکنشهای معشوق بر فرد عاشق تأثیر به سزایی دارد لذا بررسی این واکنشها از نظر تأثیری که
بر دیگری داریم، کاملاً با ارزش است دوستش ندارم چیکار کنم برخی از افراد در مقابل موج محبت و عشق دیگری، عقبنشینی میکنند و دچار ترس میشوند.
محبت دیگری و صمیمیت دیگری، آنها را میترساند و فراری میدهد.
عشق، آنها را میترساند.
عشق برای این افراد ترسناک و مخوف ظاهر میشود.
این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری میشوند از او دوری میکنند، اجتناب میکنند و به صورت غیرکلامی به
او پیام میدهند که «نزدیک نشو من تو را دوست ندارم».
عشق آنها را به یاد خطر میاندازد، خطری که باید از آن اجتناب کرد و از آن دور شد.
عشق و صمیمیت آنها را به یاد سوء استفاده، رهاشدگی، بیاعتمادی، آسیب و…
میاندازد برای همین از آن میگریزند و از آن دوری میکنند.
بسیاری از ما در کودکی کسی را دوست داشتهایم که بعدها به ما آسیب زده است؛ کسی را دوست داشتهایم
که از ما سوء استفاده کرده است و…
همه این خاطرات در ترس از صمیمت تأثیر به سزایی دارند.
یکی از راه حلهای اصلی برای رفع این ترسها، روان درمانی است.
نزدیک شدن به ترسهای کودکی توسط درمانگر، راه را برای کاهش این گونه از ترسها باز میکند(dot) برخی دیگر در
مقابل محبت و عشق دیگری فرار نمیکنند
و نمیترسند بلکه با پذیرش برخورد میکنند، آنها از اینکه معشوق واقع شدهاند
و مورد عشق دیگری هستند بدون آن که به او احساس خاصی داشته باشند، شادمان میشوند، گویا نیاز آنها به
دوست داشته شدن ارضا میشود دوستش ندارم چیکار کنم این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری میشوند اجازه میدهند که او نزدیک شود تا
بیشتر و بیشتر عشق او را ببینند و به خودشان و دیگران ثابت کنند که دوست داشتنی هستند.
پیام غیرکلامی آنها این است: «نزدیک شو و مرا دوست بدار اما از من نخواه که با تو ازدواج کنم».
در برابر این پیام، فرد عاشق پیام «نزدیک شو و مرا دوست بدار» را حمل بر تمایل فرد به ازدواج
و رابطهی صمیمانه دوستش ندارم چیکار کنم میکند.
با عشق های یکطرفه چگونه رفتار کنیم؟
به همین دلیل پس از مدتی پای پیش میگذارد و بحث ازدواج را پیش میکشد و امید کامل دارد که
هیچ مشکلی نخواهد بود اما دربرابر خواستگاری صریح عاشق، قسمت دوم پیام معشوق تازه به گوش میرسد که بنا نشد
که سراغ این صحبتها بروی تو فقط مرا دوست داری و این هم مشکلی نیست اما من با تو ازدواج
نمیکنم، اینجاست که فرد عاشق گیج میشود و نمیتواند این دو پیام را از هم تفکیک کند پیام «نزدیک شو»
برای عاشق به این معناست که من هم تو را دوست دارم و پیام این که «از من نخواه که
با تو ازدواج کنم» کاملاً در تناقض با پیام «نزدیک شو» میباشد.
معمولاً افراد در این زمان احساس میکنند که بازیچه قرار گرفتهاند و مورد سوء استفاده واقع شدهاند.
برخی از افراد پیام «از من نخواه که با تو ازدواج کنم» را حمل بر شرایط روحی و شرایط فعلی
فرد میدانند و با خود میگویند، اگر صبر کنم ز قوره حلوا سازم(dot) آنها بر این اعتقادند که او فعلاً
این نظر را دارد اما بعداً نظرش تغییر خواهد کرد چرا که مرا دوست دارد.
شاهد این مدعا هم پیامهای غیرکلامی «نزدیک شو» است.
پس از این معمولاً یک رابطهی دوستانهی طولانی مدت برقرار میشود که یکی به فکر ازدواج است و دیگری به
ازدواج فکر نمیکند و اگر با درخواست ازدواج هم رو به رو شود با صراحت و اطمینان میگوید که «من
گفته بودم که با تو ازدواج نخواهم کرد».
روابط دوستانهی طولانی مدت و بیسرانجام تاحدودی حاصل یک چنین ارتباطی است(dot) برخی دیگر در برابر ابراز غیرکلامی عواطف عاشقانه،بیتفاوت
نشان میدهند، خود را به نادیدن میزنند، گویا که هیچ اتفاقی نیفتاده است.
این افراد نمیخواهند خود را درگیر چنین فضاهایی بکنند.
چنین افرادی واکنشهای غیرکلامی را نادیده میگیرند، ابرازهای غیرکلامی را انکار میکنند و بیتفاوت از کنار آن میگذرند.
چنین افرادی معمولاً در پس این بیتفاوتی رابطه را تنظیم میکنند
در صورتی که فرد عاشق بخواهد نزدیک شود به
او پیامهای «دور باش!» میدهند و هرگاه که دور میشود به او پیام میدهند که: « حالا ناراحت نشو میتوانی
کمی به من نزدیک شوی! پسر (دختر) خوب!» این افراد معمولاً عاشق را سر در گم میکنند.
عاشق وقتی به آنها نزدیک میشود پیام «دور باش» دریافت میکند و زمانی که دور میشود پیام « میتوانی کمی
نزدیک شوی» دریافت میکند.
چگونه درگیر عشق یکطرفه نشویم
عاشق در مقابل چنین فردی با تردید بسیار مواجه میشود، نمیداند که پیام صریح فرد چیست؟! وقتی میخواهد برود به
یاد پیامهای «نزدیک شو» میافتد و زمانی که میخواهد نزدیک شود و خواستگاری کند، به یاد پیامهای «دور باش» میافتد.
بهترین راه حل برای مواجهه با چنین افرادی بیان کلامی عواطف و درخواست پاسخ صریح از آنهاست
به هر حال
ما جزو هرکدام از دستههای سه گانه بالا هم که باشیم، سؤال اساسی این است که اگر کسی عاشق من
بود اما من عاشق او نبودم با او چگونه برخورد کنم؟!
آیا از او فرار کنم؟ یا اینکه او را
بپذیرم اما با او ازدواج نکنم؟ و یا اینکه بیتفاوت نشان دهم، بدون طرد کامل و بدون پذیرش کامل؟! اگر
براساس تئوری روابط اصلی بخواهیم عشق را توضیح دهیم، وقتی یک نفر عاشق ماست، ما برای او یادآور تصویر یکی
از افراد اصلی زندگی او هستیم و او به این دلیل به ما عشق میورزد که «کودک درون» او
در آن ارتباط به نحوی ناکام شده است و اکنون میخواهد که مشابه آن رابطه را با ما که یادآور
آن فرد اصلی هستیم، شروع کند تا شاید این بار مشکلات و مسایل قبلی تکرار نشود.
اگر یک کودک در یک بازی ببازد رفتار طبیعی او چیست؟ دوستش ندارم چیکار کنم معمولاً کودکان
اصرار میکنند که یکبار دیگر بازی کنند
تا شاید این بار برنده شوند اما اگر یکبار دیگر با آنها بازی کنید و باز ببازند چه میکنند؟! معمولاً
دوباره اصرار میکنند که «فقط یکبار دیگر!» و سعی میکنند که دوباره بازی کنند و اگر دوباره ببازند معمولاً بازهم
با التماس میخواهند که یکبار دیگر بازی کنند
این دور، ادامه دارد تا زمانی که برنده شوند، آنگاه آرام میگیرند
و بازی تمام است.
همین مسأله برای کودکانی اتفاق میافتد که در رابطه با پدر، مادر، برادر و خواهر احساس باخت کردهاند، احساس کردهاند
که در این رابطه چیزی کم بود و به همین خاطر کودک درون سعی میکند دوباره بازی کند تا شاید
این بار آن کمبود نباشد و اگر بازهم کم باشد دوباره بازی را تکرار میکند و دوباره و دوباره تا
وقتی که احساس کند آن رابطه به تعادل رسیده است و دیگر مسألهای نیست و مسأله حل شده است.
اینک کودک درون احساس میکند که بالاخره برنده شد و بازی تمام میشود(dot) وقتی کسی عاشق ماست با عشق
خود به ما این پیام را میدهد که «من تو را سالهاست که میشناسم تو یادآور یکی از افراد اصلی
در کودکی من هستی امیدوارم در رابطه با تو که یادآور او هستی، مشکلات قبلی تکرار نشود و من به
تعادل روانی برسم».
و آن فرد این بار
با زخمهایی جدید بر پیکره زخمهای کهنه قدیمی بازی را خواهد باخت، حتی اگر هم با او ازدواج کرده باشیم.
اما اگر طرد نکنیم و به دروغ هم نپذیریم و تلاش کنیم که توضیح دهیم به نظر میرسد بازی چندان
ادامه نخواهد یافت و در آخر نیز احساس باخت نخواهد بود.
همانند زمانی که کودکی اصرار به بازی دارد دوستش ندارم چیکار کنم اما شما برای او توضیح میدهید که نمیتوانید بازی کنید و بازی
هم نمیکنید.
رابطه با دیگران همیشه راهی است برای خودشناسی، در رابطه با انسانهاست که میتوانیم در آیینهی دیگران، خودمان را و
زندگی خودمان را ببینیم دوستش ندارم چیکار کنم.
وقتی از کسی بدم میآید میتوانم در آیینهی او به جستجوی آن باشم که چه چیزی در او هست که
از آن بَدَم میآید و آنچه از آن بدم میآید مثلاً کجا مرا آزار داده است؟ این ویژگی در چه
کسی بوده است که من از آن بدم میآید؟!
اگر من از یک فرد مستبد و خودرأی بدم میآید درست است که استبداد و خودرأیی بد است اما در
کجای زندگی من، استبداد و خودرأیی بوده است؟
چه کسی در گذشتهی من مستبد و خودرأی بوده است؟! اگر پدرم
مستبد و خودرأی بوده است کجا و چرا از او بدم آمده است؟ از کدام رفتار او متنفرم و…
همان گونه که به عشق و عواطف مثبت خود توجه میکنید به طرد و نفرت خود نیز توجه کنید و
سعی کنید ریشههای آن را درک کنید که این نفرت و این طرد از یادآوری و تداعی کدامین طرد و
نفرت در گذشتهی من میآید دوستش ندارم چیکار کنم.
طرد و نفرت را وسیلهای کنید برای شناختن خود و خودشناسی.
اما به اختصار اگر کسی عاشق شما بود و شما عاشق او نبودید سعی کنید مطابق جدول زیر عمل کنید
تا هم به دیگری آسیب کمتری برسد و هم به شما
در برخورد با افراد عاشق باید چگونه رفتار کرد؟
۱ ـ او را درک کنید
با او ازدواج نکنید
۲ ـ محترمانه برخورد کنید( ۲ ـ با او رابطه جنسی برقرار نکنید
ـ دوستانه
رفتار کنید او را طرد نکنید
ـ علت رد درخواست او را برایش توضیح دهید(dot) 4 ـ
به او توهین نکنید
ـ روشن و آشکار صحبت کنید و از بیان کلمات دو پهلو خودداری کنید(dot) 5
ـ از عواطف او سوء استفاده نکنید
ـ به او اجازه دهید که با شما صحبت کند اما این
اجازه نباید به گونهای باشد که فرد تصور کند میتواند نظر شما را تغییر دهد(dot) 6 ـ راز او را
به دیگران نگویید
ـ سعی کنید خود را بشناسید
۷ ـ او را آزار ندهید(dot) 8 ـ این رابطه
را از سایر روابط کاری و…
جدا کنید
با رفتار غیرکلامی به او پیامهای متناقض ندهید(dot) 9 ـ به رفتارهای غیرکلامی طرد کنندهی خود
توجه کنید
اجازه ندهید که او شما را آزار دهد
( ۱۰ ـ در صورتی که پیامهای شما را
به طور متناقض درک کرد (پذیرش ـ طرد) برای او توضیح دهید که پذیرش شما به چه معناست و طرد
شما به چه معناست دوستش ندارم چیکار کنم .
بیشتر بدانید از مضرات عشق یکطرفه
کاهش عزت نفس، افسردگی و…
به نقل از سپیده دانایی، دوستش ندارم چیکار کنم زبان عشق یک طرفه
به زبانی فاجعه آمیز و مصیبت زده گرایش پیدا می کند: جهان ها فرو می ریزند؛
دل ها شکسته و مایوس می شوند و زندگی ها خرد و نابود می شوند.
وقتی عشقی به شک می انجامد، زندگی بی هدف می شود و دلیلی
برای ادامه دادن وجود ندارد. عشق حتی در بهترین شکل خود تجربه ای
دشوار و دردناک است، اما وقتی بدون پاسخ بماند، مسموم کننده می شود؛
رد کردن عشق، کشنده است. تقریباً همیشه به غم و غصه منجر می شود،
به ویژه وقتی که فرد، عاشق کسی می شود که دست نیافتنی است.
از دست دادن عشق برای بسیاری که بنابه هر دلیلی عشق خود را از
دست می دهند یا باشکست مواجه می شوند، برابر است با فقدان زندگی.
در واقع ابراز نشدن و دریافت نکردن عشق در یک عشق یک طرفه، سبب
مشکلاتی از قبیل کاهش عزت نفس، افسردگی و نوسانات سریع خلق می شود.
همچنین مشکلاتی همچون اضطراب ایجاد می کند.
به بیانی دقیق تر، در حالت
عادی اگر کسی به شخص دیگر علاقه مند شود ولی بداند که عشق و علاقه اش
یک طرفه است بی شک از آن عشق دست بر می دارد. ولی زمانی که این حالت
شدید و حتی بیمارگونه شود، از این عشق یک طرفه دست بر نمی دارد.
حتی اگر میل عاشق پس از اجابت نشدن خواسته اش دوباره مطرح شود،
ممکن است دوستش ندارم چیکار کنم در نهایت به سرخوردگی منجر شود.
تنفر؛ روی تلخ سکه عشق
یکی دیگر از آسیب های عشق یک طرفه، ایجاد تنفر و خشم است.
شاید شما هم شنیده اید که عشق و تنفر، دو روی یک سکه هستند.
زمانی که عاشق به فرد مورد نظرش می رسد، همه چیز می تواند ختم
به خیر شود اما اگر این اتفاق انجام نگیرد، ممکن است با به وجود آمدن
بی وفایی و خشم، کار به تنفر منجر شود و در این شرایط قسمت دیگر عشق،
خودنمایی نمی کند. البته ممکن است بعد از وصال نیز در اثر اختلافات،
عشق از بین برود و به نفرت تبدیل شود.
مراحل سه گانه عشق یک طرفه
بالبی روانکاو و روانشناس نامی، ثابت کرد که کودکان دلبستگی های خاصی
را در خود به وجود می آورند. پیش از شش ماهگی اگر نوزادی را به غریبه ای بسپارند،
از خود واکنشی نشان نخواهد داد، اما بعد از شش ماهگی کودک با ناراحتی آشکاری
واکنش نشان خواهد داد. به مادر خود خواهد چسبید، گریه خواهد کرد و وقتی به
نحو مناسبی جدا نگه داشته شود، تلاش خواهد کرد خود را بیازارد تا نزد مادر خود برگردد
سیاووشان / سلامت نیوز