چرا گاهی احساس بدبختی به سراغمان می آید
داشتن حس خوب به زندگی و اطرافیان انرژی شما را چندین برابر می کند و همچنین این حس را به دیگران منتقل می کند. بعضی از مواقع ممکن است برای هر کسی پیش بیاید که فکر می کند بدبخت ترین آدم روی زمین است. امروز در پرشین وی می خواهیم دلایل این احساس بدبختی را با هم بررسی کنیم
دلایل بروز احساس بدبختی
دنیا روی مدار سینوسی قرار دارد. همین است که گاهی احساس سرخوشی میکنیم و گاهی فکر میکنیم بدبیارترین آدم روی زمین هستیم.
یک روز با تمام وجود زندگی را دوست داریم و یک روز دلمان میخواهد جلوی زندگیمان یک نقطه بگذاریم. روزهایی را در زندگی تجربه کردهایم که حس زیستن داشتهایم و خودمان را خوشبختترین آدم دنیا میدانستیم و روزهایی را داشتهایم که دائم ورد زبانمان این بوده که چقدر ما بدبختیم و این زندگی چرا سر نمیآید. این یک واقعیت طبیعی است که غم و شادی در کنار هم باشند.
شادیها میآیند تا غمها ما را از پا در نیاورند و غمها میآیند تا شادیها برایمان یکنواخت نشوند. تنها با دانستن گذرا بودن این حالات اندوه و شادی میتوانیم خودمان را تسلی بدهیم و به قول شاعر: «و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم میگذرد.».
تا بهحال به این فکر کردهاید که چرا امروزه بیشتر قشر جوان، برخلاف شور و نشاطی که باید داشته باشند، دائم افسرده، گوشهگیر و نالان هستند؟ مسائل اقتصادی کشور مهم است اما گاهی خودمان هم به برخی شرایط افسرده و خموده بودن، دامن میزنیم. آیا تا به حال به دلایلی که منجر میشود دائم احساس بدبختی کنیم، فکر کردهاید؟
احساس بدبختی در زندگی
۱ ـ مقایسههای افراطی در فضای مجازی:
امروزه همه افراد، بزرگ و کوچک، پیر و جوان، زن و مرد یک گوشی هوشمند
در دست دارند و اکثر وقت خود را در شبکههای مجازی متنوع میگذرانند.
روزی چندبار عکسهای کاربران اینستاگرام را رصد میکنیم و به حال خوشی
که دارند غبطه میخوریم. عکسهایی که افراد در سفرهایشان گرفتهاند.
حتی اگر آن شادی مصنوعی باشد. پس نباید گمان کنیم تمام روزها و ساعات این افراد در همین عکسها خلاصه شدهاند. ما هیچ خبری از پشت صحنه آن عکسها نداریم پس بهتر است به خودمان بگوییم که ظاهر زندگی افراد را، با باطن زندگی خودمان مقایسه نکنیم.
۲ ـ ترس از شکست خوردن:
اکثر مواقع ترسی که درونمان نفوذ کرده را تکریم میکنیم. به این معنی که
هیچوقت اجازه نمیدهیم که با آن ترس روبرو شویم.
اگر با ترسی که داریم روبرو شویم، متوجه میشویم که ترسش از مواجهه و انجام آن عمل بیشتر بوده است. اگر قدرت ریسک پذیری را در خود پرورش دهیم و به صورت عاقلانه با ترسهای خود روبرو شویم از شکست نمیهراسیم.
۳ ـ شفاف سازی معیارهای خود:
یک روزی هم برویم با خودمان خلوت کنیم و از خودمان بپرسیم که واقعا تعریف ما از خوشبختی چیست؟ چه ملاکهایی از خوشبختی را امروز در زندگی خود به دست آوردهایم؟ به چه کسی بدبخت میگوییم؟ جنبههای مثبت و منفی زندگی ما چیست؟ ملاک خوشبختی را ثروت و مدرک دانشگاهی میدانیم یا حس ارزشمندی؟ چقدر برای خوشبختی خود تلاش کردهایم؟
دلیل احساس بدبختی
۴ ـ آرزوهای قابل دسترس و غیرفانتزی داشته باشید:
دوستی دارم که از بچگی آرزو دارد که فضانورد شود. همیشه خودش را در فضا و فلان سیاره تصور میکند.
تا الان که بیست و چند سال سن دارد، نهایت رسیدن به آرزویش این بوده
که کلاسهای نجوم رفته و چندبار آسمان شب را رصد کردهاست. همیشه
هم از اینکه مثل انوشه انصاری نشده است مینالد و میگوید:
«چقدر من بدبختم که یکبار به فضا نرفتم!». آرزو داشتن خوب است.
۵ـ بستن چشممان بر روی حقایق:
همیشه وقتی موفقیت یک نفر را در زمینهای میبینیم، هیچگاه به این فکر
نمیکنیم که آن فرد چقدر برای رسیدن به این موقعیت تلاش کردهاست.
همیشه بهجای دیدن مسیر موفقیت، فقط نتیجه را میبینیم.
همین باعث میشود خیال کنیم خوشبختی و موفقیت از آسمان در دامن
یک فرد افتاده و هیچ تلاشی در این زمینه رخ نداده. بنابراین خودمان هم
همیشه دنبال معجزه و معجون موفقیت میگردیم و اگر آن را پیدا نکردیم
دائم دم از بدبختی و بدشانسیمان میزنیم.
بد نیست بدانید کاربران اینستاگرام ۶۳ درصد بیشتر از سایرین احساس بدبختی میکنند
نتایج تحقیقات انجمن سلطنتی بهداشت عمومی بریتانیا حاکی از آن است
که اینستاگرام بدترین شبکه اجتماعی از لحاظ تاثیرات منفی بر روی سلامت
روان جوانان است و کاربران این شبکه اجتماعی بسیار بیشتر از کاربران
دیگر شبکهها احساس بدبختی میکنند.
شبکههای اجتماعی اکنون بخش مهمی از زندگی اغلب افراد جامعه بخصوص نوجوانان و جوانان هستند و در سالهای اخیر محبوبیت رو به رشدی داشتهاند. گرچه هدف از طراحی و ایجاد این شبکهها گسترش ارتباطاط اجتماعی و سرگرمی بوده است، اما تحقیقات جدید حاکی از آن است که این شبکهها در کنار کارکرد اصلی خود بر روی سلامت روان افراد تاثیرگذارند.
براساس آمارهای رسمی، ۹۱٪ جوانان ۲۴-۱۶ ساله در بریتانیا در شبکههای اجتماعی به طور فعال عضو هستند. این میزان در گروه سنی ۲۵-۳۴ حدود ۸۹٪، در میان گروه سنی ۳۵-۴۴ حدود ۷۰٪، در میان گروه سنی ۴۵ تا ۵۴ حدود ۶۶٪، در میان گروه سنی ۵۵-۶۴ حدود ۵۱٪ و در افراد ۶۵ سال به بالا حدود ۲۳٪ است.
سلیم نیوز و عصر ایران