هنگامی که با کسی صحبت می کنید این ۱۰ اشتباه را مرتکب نشوید
نحوه درست مکالمه کردن
آیا میتوانید مهارتهای خود را در گفتگو و مکالمه ارتقا دهید؟ بله، قطعاً!
ممکن است مدتی طول بکشد تا بتوانید
عادتهای مکالمهای خودتان را در تمام طول زندگی باشما بودهاند تغییر دهید ولی امکانپذیر است.
برای این منظور تصمیم گرفتهایم به ده مورد از متداولترین اشتباهاتی که افراد در مکالمه و گفتگو مرتکب میشوند
و راهکارهایی برای هرکدام از آنها بپردازیم.
گوش ندادن
ارنست همینگوی گفته است،
«من عاشق گوش دادنم.
از بادقت گوش دادن چیزهای زیادی یاد گرفتهام.
بیشتر آدمها هیچوقت گوش نمیدهند.»
شما مثل بیشتر آدمها نباشید.
فقط مشتاقانه منتظر نوبت حرف زدن خودتان نمانید.
نفستان را مهار کنید.
یاد بگیرید که چطور واقعاً به حرفهای کسانی که صحبت میکنند گوش دهید.
وقتی سعی کنید واقعاً گوش کنید، راههای بسیار زیادی برای ادامه مکالمه پیدا خواهید کرد.
ولی از سوالهایی که پاسخ بله و خیر دارند خودداری کنید چون اطلاعات چندانی نصیبتان نخواهند کرد.
مثلاً اگر کسی درمورد اینکه آخرهفته با چند نفر از دوستانش به ماهیگیری رفته بوده صحبت میکند، میتوانید سوال کنید:
– کجا برای ماهیگیری رفتید؟– از چه چیز ماهیگیری بیشتر خوشت میآید؟– به جز ماهیگیری چه کارهای دیگری انجام دادید؟
وقتی چنین سوالتی از او بپرسید، فرد بیشتر در موضوع فرو رفته و اطلاعات بیشتری درمورد تجربه خود به
شما خواهد داد.
حتی اگر جواب داد «اوه، نمیدونم.» تسلیم نشوید.
دوباره سوال کنید، اگر کمی بیشتر فکر کند میتواند چیزهایی بگوید که مکالمه را به مراتب جذابتر خواهد کرد.
پرسیدن سوالات زیاد
اگر بیش از حد سوال بپرسید، مکالمه حکم بازجویی را پیدا خواهد کرد.
یا طوری به نظر خواهد رسید که خودتان حرفی برای گفتن ندارید.
یک جایگزین خوب برای سوال کردن زیاد این است که سوالاتتان را با جملهها و عباراتی از نظر خودتان ترکیب
کنید.
مثلاً درمورد موضوع مکالمه بالا، میتوانید سوالات را حذف کنید و بگویید،
– آره، بیرون رفتن با دوستان و کمی
ریلکس کردن آخر هفته واقعاً لذتبخشه.
منم خیلی دوست دارم با دوستام برم پارک و گلف بازی کنم.– چه جالب، منم ماه پیش با قایق یکی
از دوستام رفتیم.
این طعمههای جدیدی که گرفته بودم رو امتحان کردم، عالی بودن.
و خواهید دید که از همینجا مکالمه بسیار روان و راحت پیش خواهد رفت.
حفظ جریان مکالمه
در مکالمه با کسی که به تازگی او را ملاقات کردهاید یا وقتی که درمورد اندک موضوعات متداول صحبت کردهاید،
ممکن است سکوتی مسخره بینتان حاکم شود.
حتی ممکن است مضطرب شوید و ندانید که چه باید بکنید.
– لیل لوندس (Leil Lowndes) گفته است، «هیچوقت بدون خواندن روزنامه از خانه بیرون نروید.» اگر با کمبود موضع برای
حرف زدن روبهرو شدهاید، همیشه میتوانید درمورد خبرهای روز حرف بزنید.
خیلی خوب است که از خبرهای روز جامعه مطلع باشید.
– در میهمانی، درمورد آکواریوم جالب صاحبخانه یا کلاه بامزه یکی از مهمانها یا لیست موزیکهای میزبان نظر دهید.
همیشه میتوانید با استفاده از چیزهای دور و بر خودتان مکالمهای جدید شروع کنید.
– اگر در اولین ملاقاتها احساس اضطراب میکنید، تصور کنید که وقتی بهترین دوستتان را میبینید چه حسی دارید.
و وانمود کنید که این آشنایی جدید یکی از بهترین دوستان شماست.
البته نباید افراطی رفتار کنید.
مثلاً اصلاً لازم نیست در جلسه اول آشنایی او را بغل کنید و ببوسید.
ولی اگر تصور کنید که او دوست صمیمی شماست، فضایی مثبتتر بین شما حاکم خواهد شد و شما با لبخند
و رفتاری دوستانه با او صحبت خواهید کرد.
انتقال ضعیف
یکی از مهمترین مسائل در مکالمات این نیست که چه میگویید، این است که چطور آن را میگویید.
ایجاد تغییر در این عادتها تفاوت شگرفی ایجاد میکند زیرا صدا، لحن و زبان بدن شما هم بخشهای مهمی از
مکالمه هستند.
به این موارد دقت کنید:
– سرعتتان را پایین بیاورید.
وقتی درمورد چیزی هیجانی میشوید ممکن است تندتر و تندتر حرف بزنید.
سعی کنید سرعت حرف زدنتان را در این مواقع کمتر کنید تا طرفمقابل بهتر متوجه حرفهایتان شود.
– بلند و رسا حرف بزنید.
سعی کنید تن صدایتان به اندازهای بالا باشد که اطرافیان متوجه حرفهایتان شوند.
– واضح حرف بزنید.
زیر لب زمزمه نکنید.
– با احساس حرف بزنید.
اگر با لحنی یکنواخت حرف بزنید کسی قادر نخواهد بود مدت زیادی به حرفهایتان گوش دهد.
باید کاری کنید که احساساتتان در حرفزدنتان منعکس شود.
– مکث داشته باشید.
شمردهتر حرف زدن و یک مکث کوتاه بین جملهها و فکرهای مختلف گوش دادن به حرفهای شما را راحتتر میکند.
اینکار باعث میشود افراد با دقت بیشتری به حرفهایتان گوش دهند.
– زبان بدنتان را تقویت کنید.
درمورد خندیدن، وضعیت قرارگیری بدن و دستها و نکات دیگر برای تقویت زبان بدن مطالعه کنید.
تصرف کانون توجه
همه افراد حاضر در جمع باید زمان خود را برای حرف زدن داشته باشند.
وقتی کسی خاطرهای تعریف میکند یا نظر خود را درمورد موضوعی اعلام میکند، حرف او را قطع نکنید تا توجه
جمع را به سمت خودتان بکشانید.
قبل از اینکه خاطرهشان تمام شود، نظرتان را ابراز نکنید.
باید بتوانید بین گوش دادن و حرف زدن یک تعادل ایجاد کنید.
حق به جانب بودن
دست از مشاجره بردارید و سعی نکنید نشان دهید که همیشه حق با شماست.
خیلی وقتها یک مکالمه درواقع بحث نیست و فقط برای بهتر کردن روحیه و حال و هوای جمع انجام میشود.
اگر شما در آن مکالمه برنده شوید هیچکس تحتتاثیر قرار نخواهد گرفت.
عقب بنشنید، ریلکس باشید و سعی کنید به بهتر کردن روحیه جمع کمک کنید.
حرف زدن درمورد یک موضوع عجیب
اگر در یک میهمانی هستید یا جایی هستید که میخواهید تازه با افراد جدیدی
آشنا شوید، باید از شروع بعضی بحثها خودداری کنید.
حرف زدن درمورد وضع بد سلامتی یا روابطتان، کار یا محیط کاری بدتان، قتلهای زنجیرهای، زبان تخصصی که فقط شما
و یکی دیگر از دوستانتان آن را متوجه میشوید یا هر چیز دیگری که انرژی مثبت را از جمع میگیرد
موارد ممنوعه هستند.
مذهب و سیاست را هم بهتر است برای گفتگو با دوستانتان نگه دارید.
کسلکننده بودن
لازم نیست ده دقیقه پشت سر هم درمورد ماشین جدیدتان پرگویی کنید.
همیشه باید آماده باشید تا زمانیکه متوجه شدید موضوع صحبتتان باعث سر رفتن حوصله دیگران شده است، آن را تغییر
دهید.
یک راه خوب برای گفتن یک حرف جالب این است که زندگی جالبی داشته باشید.
و روی چیزهای مثبت متمرکز باشید.
شروع به شکوه و شکایت از رئیستان یا کارتان نکنید، مردم هیچ علاقهای به شنیدن آن ندارند.
درعوض، درمورد آخرین مسافرتتان حرف بزنید، یک خاطره جالبی که برایتان در آن سفر پیش آمد را تعریف کنید یا
درمورد برنامهتان برای تعطیلات بعدی صحبت کنید.
یک راه دیگر این است که خودتان علاقهمند باشید.
همانطور که دیل کارنگی (Dale Carnegie) میگوید،
«با علاقهمند کردن خودتان و نشان دادن به آدمها میتوانید طی دو ماه
دوستان بسیار بیشتری پیدا کنید تا اینکه سعی کنید طی همان مدت دیگران را به خودتان علاقهمند کنید.»
اینکه کمی
درمورد چیزهای زیادی بدانید یا اینکه حداقل برای حرف زدن درمورد آنها آماده باشید ویژگی بسیار خوبی است.
اینکه فقط به یک موضوع تکراری و خستهکننده نچسبید باعث میشود مکالمه جذابیت بیشتری پیدا کند.
با این ویژگی شما به نظر فردی خواهید رسید که به راحتی میتواند درمورد موضوعات مختلف صحبت کند.
داد و ستد
دهانتان را باز کنید و چیزی که فکر میکنید را به زبان آورید.
احساستان را بیان کنید.
وقتی کسی درمورد یکی از تجربیات خود صحبت میکند، شما هم درمورد یکی از تجربیات مرتبط خودتان حرف بزنید.
فقط روبروی او نایستید و سرتان را تکان دهید و با جوابهای کوتاه به او پاسخ دهید.
وقتی کسی روی یک مکالمه سرمایهگذاری میکند دوست دارد که شما هم به صورت متقابل همین کار را بکنید.
درست مثل بقیه قسمتهای زندگی، نمیتوانید منتظر بمانید تا طرف مقابل اولین حرکت را انجام دهد.
در صورت لزوم خودتان فعال باشید و اولین کسی باشید که صحبت را شروع میکند.
یک راه خوب آن جایگزین کردن چند سوال با عبارات است.
این باعث میشود کمتر منفعل به نظر برسید و برای خودتان صاحب عقیده باشید.
شرکت نکردن در بحث
ممکن است تصور کنید که حرف زیادی برای شرکت کردن در بحث ندارید.
ولی تلاشتان را بکنید.
خوب به حرفهای دیگران گوش دهید و وقتی آنها حرف میزنند خودتان را علاقهمند نشان دهید.
سوال بپرسید و جملاتی مرتبط بگویید.
چشمهایتان را هم باز کنید.
مهارتهای بصری خودتان را با انتخاب چیزهای جالب در گوشه و کنارتان بعنوان موضوع صحبت تقویت کنید.
با گستردن دیدتان نسبت به چیزهای جالب در جهان، اندوخته دانش خودتان را ارتقا دهید.
روزنامه بخوانید و در مورد موضوعات داغ روز اطلاعات داشته باشید.
سخت نگیرید.
لازم نیست همه این کارها را یکدفعهای انجام دهید.
ممکن است احساس سردرگمی کنید و گیج شوید.
درعوض، سه اشکال مهمی که احساس میکنید نیاز بیشتری برای تقویت شدن دارند را انتخاب کنید و ۴-۳ هفته روی
آنها کار کنید.
تفاوت را احساس کنید و آن را ادامه دهید.
خیلی زود خواهید دید که عادتهای جدیدتان خودشان را به صورت ناخودآگاه در مکالماتتان نشان میدهند.
مردمان