چند روش ساده برای رهایی از عذاب وجدان!
همه شما در گذشته خود چیزهایی دارید یا کارهایی کردید که الان با فکر کردن به آن دچار عذاب وجدان می شوید. کارهایی که باید انجام میدادیم و ندادیم, کارهایی که انجام دادیم و نباید انجام می دادیم. امروز می خواهیم چند روش ساده برای رهایی از عذاب وجدان به شما معرفی کنیم.
رهایی از عذاب وجدان
گذشته گذشته و خیلی چیزها را نمی توان تغییر داد یا اصلاح کرد پس چطور با خودمان کنار بیاییم؟ عذاب
وجدان از کوتاهی کردن از کاری که باید انجام می دادیم یا احساس مسئولیت نشات می گیرد و اگر تداوم
داشته باشد به اضطرات و افسردگی می انجامد.
در این گزارش شما را با چند روش رهایی از حس عذاب وجدان آشنا می کنیم.
۱٫ کار را به عذاب کشیدن نکشانید
پیشگیری همیشه بهتراز درمان است.
باور کنید اگر کمی فقط کمی قبل از گفتن هر سخن یا انجام هر کاری فکر کنید و حرف هایتان
را بسنجید خیلی وقت ها از عذاب وجدان بعدی رها خواهید شد.
اما به هر حال این حس هر از چند گاهی برای همه ما بروز خواهد کرد.
در این حالت با خود می گویید “من به قدر کافی سعی نکردم ”
۲٫ اصلاح خطا
به جای اینکه خودتان را آزار
بدهید دست به کار شوید و خطاهاتان را اصلاح کنید شاید نتوانید به ایده آل های خود برسید اما لا
اقل می توانید کاری کنید که اوضاع کمی بهتر شود و کمی احساس مفید بودن بکنید.
شاید یک عذرخواهی ساده،یک سلام و حتی خریدن یک جعبه شکلات هم دیگران را خوشحال کند و هم از عذاب
وجدانتان بکاهد اگر موجب آزار کسی نشدید حتما خودتان را آزار داده اید که این هم بدان معناست که مهم
ترین را آزرده کرده اید! یعنی خودتان.
رهایی از عذاب وجدان با این راهکارها
۳٫ درد دل کنید
درددل کردن و صحبت از ناکامی ها و ناراحتی ها برای اغلب خانم ها کار ساده ایست اما برای بسیاری
از آقایان کاری بس دشوار می نماید.
اما باورکنید صحبت باکسی که دوستتان دارد به شما آرامش خواهد داد و کمک می کند کمتر در ذهنتان خود
را آزار بدهید.
اما دقت کنید (این نکته بیشتر باید مورد توجه خانم ها باشد) موقعی که مشغول درد دل هستید از دایره
انصاف خارج نشوید و مراقب باشید حرف هایی نزنید که بعدا عذاب وجدانتان را چند برابر کند!
۴٫ سفرکنید
مسافرت گزینه خوبی
برای رهایی از خود درگیری و خود آزاری است سفر می تواند یک روزه باشد یا حتی رفتن به یک
پارک نزدیک منزل و خوردن بستنی و تماشای شادی و سرزندگی مردم شهرتان.
شاید هم سفری باشد به درون خودتان و یافتن چیزهایی که قبلا نمی دانستید.
۵٫نذری بدهید
بله چیزی که دوست دارید را بخرید و به دیگران ببخشید.
فکر می کنید خدا به نذورات ما نیازمند است؟ مسلما نه اما وقتی چیزی که برای شما ارزشمند است را
به دیگران ببخشید به شما کمک می کند تا احساس بهتری بکنید.
نذر کردن قرن هاست در اغلب فرهنگ های کهن وجود داشته و حس امید را در بشر زنده نگه می
دارد.
نذر می تواند یک بسته شکلات میوه ای باشد تا………
هر آنچه باید راجع به رهایی از عذاب وجدان پس از نه گفتن بدانید
«نه!» یک کلمه کوچک، مختصر و دوحرفی است که بنا به موقعیتهای مختلف ادا کردن آن در پاسخ به سؤالات طرف مقابل تبدیل به سختترین کار دنیا میشود. شدت و اندازه این سختی بسته به میزان رودربایستی شما با آن شخص کم یا زیاد میشود؛ تا جایی که در اکثر مواقع میزان این سختی برای عدهای بهقدری بزرگ میشود که ترجیح میدهند برای همیشه «نه» در گلو ماندهشان را فروبخورند و جای آن یک«بله» ی از سرناچاری تحویل دهند. شاید بشود گفت که مهمترین دلیلی که گفتن این واژه دو حرفی را برای ما سخت میکند.
احساس ناخوشایندی است که به افراد دست میدهد احساس گناه از اینکه دست رد به طرف مقابلتان زدهاید یا کمک خود را از او دریغ کردهاید؛ اما گاهی اوقات لازم است که بدون احساس گناه و نگرانی شرایط زندگی را به دست بگیرید آن وقت نه از بله های اجباری که گفتید احساس ناخوشایند پیدا میکنید و نه به «نه»گفتن هایتان احساس گناه دارید.
رهایی از عذاب وجدان پس از نه گفتن
شما نمیتوانید همه کارها را با هم انجام دهید
بله گفتن از سر ناچاری یک ویژگی بزرگ و دردسرساز دارد آن هم اینکه وقتی شما در دل نه و بر زبان آری به لب دارید خودتان را در موقعیتی قرار میدهید که به هیچ وجه آن را دوست ندارید در حالی که اگر با خودتان تمرین کنید به راحتی میشود با یک نه ساده از همه این حالات ناخوشایند در آینده جلوگیری کرد.
اولین گام برای کنار آمدن با این شرایط این است که پیش از قبول کردن این نکته را در نظر بگیرید که بر عهده گرفتن همه کارها و درخواست ها از جانب دیگران باعث می شود تا کیفیت کارتان تحت شعاع مسئولیتهای گوناگون قرار بگیرد و پایین بیاید. به این توجه کنید که شما وقتی بله میگویید یعنی نسبت به انجام آن درخواست تعهد پیداکردهاید. خب چرا پیش خودتان به گفتن یک«نه» محکم فکر نمیکنید تا از این وضع خلاص شوید؟
شما خودخواه نیستید
یکی از احساسهای ناخوشایندی که فرار از آن باعث میشود تا شما جرات نه گفتن را نداشته باشید، احساس خودخواهی است . احساس اینکه شما با یک نه گفتن ساده نه تنها باعث رنجش آدمهای دور و اطرافتان شدهاید که حتی با همین یک حرف ساده کمک خودتان را از فرد مقابلتان که میتواند دوست، آشنا و یا همکارتان باشد دریغ کردهاید؛ اما بهتر است همه این احساسها را دور بریزید و منطقی باشید. اگر هم نگران این هستید که دیگران در مورد شما این فکر را خواهند کرد با خودتان بگویید که اگر دوستی قرار است با نه گفتن شما آن هم از سر منطق، در مورد شما چنین نظری داشته باشد. بیشتر از تحویل دادن یک بله از سرناچاری به این فکر کنید که این دوست آدمی نیست که بخواهید رابطه خودتان را با او ادامه دهید.
بانکی و دکتر سلام