۱۴اصل از زندگی مشترک حضرت زهرا و امیر المؤمنین
اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی در زندگانی مشترک امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه (سلام الله علیهما) تمام اعضای خانواده عاشق و
شیفته پروردگار بودند.
به فرموده امیرالمؤمنین (علیه السلام): عشق به خداوند، آتشی است که بر چیزی نمی گذرد جز آن که آن را
به آتش می کشاند و نوری خدایی است که بر چیزی پرتو نمی افکند جز آن که آن را غرق
نور می کند.
پس کسی که به خداوند عشق بورزد، همه چیز مُلک و ملکوت خویش را به او می دهد.۱ هرگاه خداوند
بخواهد بنده را گرامی بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خویش می گرداند.۲ باری، آتش عشق پروردگار آن خانه
را غرق نور الهی و اعضای آن خانواده را شیفته و حیران پروردگار ساخته بود.
در آن خانه ملکوتی اتاقی ویژه نماز و مناجات با پروردگار بود که نه کوچک بود و نه بزرگ.۳ در
آن اتاق تنها قرآن، شمشیر و فرش بود.۴ ابن ابی الحدید، دانشمند بزرگ اهل سنت، درباره عبادت های امیرالمؤمنین علی(علیه
السلام) می نویسد: …
و اما عبادت، پس علی عابدترین و پُرنمازترین مردمان بود.
از همه بیش تر روزه می گرفت و نمازهای مستحبی را بر پا می داشت و همواره ذکر می گفت…
و چه گمان می بری درباره مردی که پیشانی اش از بسیاری سجده همانند زانوی شتر شده بود.۵ حسن بصری
درباره عبادت محوری حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می گوید: در تمام دنیا عابدتر از فاطمه یافت نمی شود.
او به حدی برای نماز و عبادت بر پا می ایستاد که پاهایش ورم می کرد.۶ حضرت زهرا (سلام الله
علیها) حتی در شیرین ترین و خاطره انگیزترین لحظه های زندگی نیز دل در گرو عشق خدا نهاد و در
شب ازدواج خطاب به یگانه کُفو و همتایش علی (علیه السلام) فرمود: انتقال از خانه پدرم به خانه خودم، مرا
به یاد انتقال به خانه قبرم انداخت.
تو را به خدا سوگند می دهم تا در این ساعات به نماز برخیزی تا امشب را با هم به
عبادت پروردگارمان بگذرانیم.۷ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فردای آن شب از علی (علیه السلام) پرسید: همسرت را
چگونه یافتی؟! حضرت علی (علیه السلام) بی درنگ فرمود: نِعمَ العَونُ عَلی طاعَهِ اللهِ؛ بهترین یار برای اطاعت و عبودیت
پروردگار.۸ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هر شب پس از فراغت از وظایف خانه داری چنان خائفافه و خالصانه بر
س جاده به نماز می ایستاد که پروردگار بدان بر ملائکه خویش مباهات می فرمود: ملائکه من، اینک بر سرور کنیزانم
فاطمه نظر کنید.
بر درگاه من ایستاده، در حالی که بند بند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است.
او با تمام وجودش به عبادت من روی نهاده است.
اینک شما را گواه می گیرم که پیروان و شیعیان او را از آتش ایمنی بخشیدم.۹ ۲٫
قرآن گرایی روح و جان اعضای این خانواده با قرآن عجین گشته و تمام اخلاق و مرام اعضای خانواده فاطمی،
قرآنی گشته بود.
تلاوت قرآن پدر خانواده، چنان در اوج بود که درباره او گفته اند: «به خدا هیچ قریشی را ندیده ایم
که بیش از امام علی(علیه السلام) قرآن بخواند».۱۰ حضرت زهرا (سلام الله علیها) به طور شبانه روز با قرآن انس
و رفاقت داشتند و به تلاوت آن عشق می ورزیدند.۱۱ آن حضرت بر تلاوت سوره های واقعه، الرّحمن و حدید
تأکید می ورزیدند و می فرمودند: قرائت کننده سوره های حدید و الرّحمن و واقعه در آسمان ها ساکن فردوس
خوانده می شود.
۱۲ ۳٫
اصل ساده زیستی و زهد خانوادگی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، این اسوه بی مثال الهی، در طول زندگانی خویش
هماره دعوت کننده به سوی «وارستگی از دنیا و دل سپاری به خدا» بود؛ اما نه دعوتی با زبان، که
دعوت با تمام وجود و در عمل؛ دعوتی که ارزش و تأثیرش در هدایت و تربیت پیروان از هزاران دعوت
زبانی بیشتر و مؤثرتر است.
فاطمه (سلام الله علیها) در انتخاب بین دنیا و آخرت، سرای باقی را برگزیده و سیره زندگانی خویش را بر
بی اعتنایی به زخارف دنیایی و قناعت به حداقل نیازهای ضروری بنا ساخته بود.
زندگانی او به دور از تشریفات و تجملات و در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیبایی های معنوی
بود.
ساده زیستی فاطمه نه از روی فقر و ناداری که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود.
بهترین شاهد این مدعا، آن دوران از زندگانی فاطمه (سلام الله علیها) است که فدک در اختیار ایشان بود.
فدک، سرزمین حاصل خیزی بود که می توانست تمام گندم مورد نیاز مدینه را تأمین کند.
بعد از آن که پیامبر، به فرمان خداوند، فدک را به دخترش بخشید، تمام درآمد آن۱۳ در اختیار فاطمه قرار
می گرفت؛ اما این درآمد بسیار نتوانست صفا و سادگی زندگی ایشان را دگرگون سازد؛ چراکه فاطمه از دنیا رهیده،
تمام حاصل فدک را فدای رضایت و خشنودی خداوند می کرد.۱۴ باری، ساده زیستی فاطمه نه پیامد جبر و تحمیل
روزگار، که رهاورد وارستگی او از دنیا و انتخاب عارفانه وی بود.
او وارستگی از دنیا را از پدری آموخته بود که در مقام تهذیب و تزکیه دخترش می فرمود: دخترم! پدر
و شوهر تو فقیر نیستند.
خداوند، گنجینه های طلا و نقره زمین را به من عرضه کرد؛ ولی من آنچه را نزد پروردگارم باقی می
ماند، برگزیدم.
دخترم! اگر از آنچه که پدرت (از حقیقت دنیا) می داند، آگاه شوی، دنیا از چشمت فرو می افتد.
۱۵ آری فاطمه، پرورش یافته رسول بود و درس ساده زیستی و وارستگی از مظاهر دنیا را از آن اسوه
حسنه فرا گرفته بود.
این گزارش تاریخی گواه این مدعاست: عادت پیامبر چنان بود که سفرهایش را با دیدار فاطمه شروع و ختم می
کرد.
در یکی از این سفرها، فاطمه به یمن قُدوم پدر و همسر، برای خود دستبندی از نقره، دو گوشواره و
یک گردن بند فراهم آورد و پرده ای رنگین بر خانه آویخت.
پیامبر بنابر عادت همیشگی شان ابتدا به خانه فاطمه وارد شد؛ اما پس از توقف کوتاهی در حالی که آثار
گرفتگی و ناراحتی در چهره اش هویدا بود، از منزل فاطمه خارج و روانه مسجد شد.
فاطمه که با کیاست خویش، علّت ناراحتی پدر را دریافته بود، بلافاصله پرده را باز کرد و به همراه زیورآلات
نزد پیامبر فرستاد و پیغام داد که دخترت، سلام می رساند و می گوید: اینها را در راه خداوند به
مصرف برسان! پیامبر، آنها را تحویل گرفت و فرمود: پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش
باد! آل محمد را به دنیا چه کار؟! ایشان نه برای دنیا، که برای آخرت آفریده شده اند؛ هرچند تمام
دنیا به خاطر ایشان آفریده شده است.
اگر دنیا به اندازه بال پشه ای نزد خداوند ارزش میداشت، جرعه ای از آب آن را به هیچ کافری
نمی نوشانید.
۱۶ و آن گاه برخاست و به سوی فاطمه شتافت.
۴٫
اصل ایثار و انفاق خانوادگی کاوش و نگرشی کوتاه در شأن نزول سوره انسان که درباره اعضای خانواده حضرت زهراست،
سریان اصل «ایثار و انفاق خانوادگی» را در خانواده فاطمی به نمایش می گذارد: (و به عشق خدا مسکین و
یتیم و اسیر را طعام می دهند (و می گویند:) فقط برای رضای خداوند شما را اطعام می کنیم و
در مقابل شما انتظار هیچ شکرگزاری و پاداشی را نداریم).۱۷ در ایّامی که فدک در اختیار حضرت زهرا (سلام الله
علیها) بود، تمام درآمد آن که سالیانه بین ۷۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰۰ دینار طلا بود،۱۸ تقدیم آن حضرت می شد، اما
آن حضرت تنها به اندازه کفاف و ضرورت خانواده از آن بر می¬ داشت و بقیه را بین نیازمندان مدینه
تقسیم می فرمود.
بدین سان روزی که درآمد فدک به طور ماهیانه تسلیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می شد، روز جشن و
سرور فقیران مدینه بود.
۱۹ ۵٫
اصل پاک نگه داری محیط خانه و خانواده از گناه بالاترین هنر بانوی یک خانه، حفظ محیط خانه و اعضای
خانواده از حرام الهی است تا همیشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار
باشد.
و این هنری است که حضرت فاطمه آن را به اوج تجلی رسانده است.
آن حضرت در آخرین وصیت های خویش به امیرمؤمنان علی (علیه السلام) بر این معنا تأکید ورزیده است: پسر عمو
جان، تا در خانه تو بودم، دروغی نگفتم، خیانتی نکردم و ازدستورات (الهی) تو هیچ گاه گامی فراتر ننهادم.
۲۰ ۶٫
اصل جهادی و فدایی بودن تمام اعضای خانواده فاطمه (سلام الله علیها) به همراهی همسرش علی (علیه السلام)، تمام وجود
و زندگانی خویش را وقف خداوند و رضایت او کرده بود.
یگانه خانواده ای که تمام اعضای آن فداییان راه خدا بودند و در این راه تمام آبرو، دارایی و جان
خویش را تقدیم داشتند، خانواده «علویـ فاطمی» بوده است.
۷٫
اصل دفاع همه جانبه از حریم ولایت و امامت فاطمه (سلام الله علیها) شیداترین پروانه شمع امامت بود؛ پروانه عاشقی
که با سوختن و فداسازی خویش، به همگان آموخت که امام بر حق چونان کعبه است؛ کعبه ای که مردم
بایستی بر گِردش طواف نمایند؛ نه او بر گِرد مردم.
۲۱ این، فاطمه بود که عاشقانه ترین پاسداشت را از حریم امامت روا داشت.
این، فاطمه بود که یگانه ترین اسوه دهی را در همرهی با ولایت ادا ساخت، هموکه پهلویش شکست و در
خون نشست؛ اما لحظه ای از یاوری ولی امر خویش از پای ننشست؛ هموکه با فریادهای جگرسوز خویش، زیباترین شعار
ولایت مداری را در گوش جان پیروان خویش طنین انداز ساخت: ای أباالحسن! روحم به فدای روح تو و جانم
سپر بلای تو! هماره همراه تو خواهم بود؛ چه در خیر و نیکی به سر بری و چه در سختی
و بلا گرفتار شوی! باری، پیشتازترین، خالص ترین و کاری ترین حمایت گر ولایت و امامت، فاطمه (سلام الله علیها)
بود و هموست که بایستی مقتدا و اسوه ما در عرصه «ولایت محوری»، «محبت شناسی» و «حجت مداری» در این
برهه از زمان واقع شود.۲۲ ۸٫
اصل دانش پژوهی خانوادگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) محیط خانه را به دانشگاهی بی نظیر در عرصه تعلیم معارف
اسلامی مبدل ساخته بود؛ از تعلیم فرزندان گرفته تا تعلیم مردمان و تشکیل کلاس¬های دینی ـ علمی در خانه.
او همچون پدرش، مربی اخلاق بود و معلم قرآن؛ مقامی که تنها از آنِ پیامبر و اهل بیت پاک نهاد
اوست.
او عمری را با تلاشی بی امان، در نهایت مهربانی و دلسوزی به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت
دین باوران پرداخت.
این روایت تاریخی که گزارش گر آن مولای متقیان علی (علیه السلام) است، نمایانگر جلوه ای از رحمت بی کرانه
و تلاش خستگی ناپذیر فاطمه (سلام الله علیها) در مقام تعلیم و تربیت می باشد: روزی یکی از زنان مدینه
خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) رسید و گفت: «مادر پیری دارم که در مسایل نماز، سؤالات فراوانی دارد و
مرا فرستاده است تا آن مسایل شرعی را از شما بپرسم».
حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمود: «بپرس!» آن زن، مسایل بسیاری طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید.
در ادامه گفت و شنود، آن زن از کثرت پرسش ها خجالت کشید و گفت: «ای دختر رسول خدا! از
این که فراوان خدمت می ¬رسم و با سؤالاتی فراوان شما را به زحمت می اندازم، معذرت می خواهم!» فاطمه
(سلام الله علیها) فرمود: باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش می آید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر
شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و به پاداش آن، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین
کاری برای او دشوار خواهد بود؟ گفت: «خیر».
حضرت ادامه داد: من در ازای هر مسأله ای که پاسخ می دهم، بیش از فاصله بین زمین و عرش،
جواهر و لؤلؤ پاداش می گیرم؛ پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید.
۲۳ ۹٫
اصل عفت ورزی و عفاف محوری پیامبر (صلوات الله علیه و آله) روزی از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال
پرسیدند: «چه روش و سیره ای برای زندگانی بانوان بهتر است؟» هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی می داد؛ اما
هیچ جوابی پیامبر را قانع نمی ساخت.
در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پرذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ
ایمان و معرفت بالاتر بود، با خود اندیشید که پاسخ این سؤال دقیق از سطح عمومی اندیشه مردان فراتر است.
از این روی، در بحبوحه اظهار نظرهای گوناگون، خود را به خانه زهرا (سلام الله علیها) که متصل به مسجد
پیامبر بود، رسانید و پاسخ پرسش پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در پاسخ سؤال پدر فرمودند: برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و
مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند.۲۴ سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح نمود.
پیامبر دانستند که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ از این روی پرسیدند: «این جواب را از که آموختی؟» سلمان
عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم.
پیامبر در این هنگام فرمودند: پدرش به فدایش باد….
به راستی که فاطمه پاره ای از وجود من است.۲۵ این روایت معروف با عبارت های مختلفی، در منابع پرشماری
از کتاب های حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنی موجود است.۲۶ استفاده حضرت زهرا (سلام الله علیها) از کلمه
«خیر»، خود گویای این حقیقت است که سیره مذکور یک رُجحان و مزیت است؛ به دیگر سخن، حضرت فاطمه(سلام الله
علیها) در مقام بیان یک امر ایده آلی و ترجیحی می باشند؛ امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد
و مادامی که ضرورتی پیش نیامده است، عمل به آن بهتر و مطلوب تر است.
باری، در شرایطی که نیازی به ارتباط زنان با مردان نیست، بهتر آن است که بانوان خانواده با هیچ مرد
نامحرمی تماس نداشته باشند و «خانهمحور» باشند.
این امر، رجحانی است و هرگز به معنای ممنوعیت قانونی حضور بانوان در جامعه نیست.
از دیدگاه اسلامی زنان می توانند در صورت نیاز، با رعایت ارزش های اسلامی و اخلاقی به عرصه های اجتماعی
وارد شوند و هیچ منعی از آن نمی باشد؛ به عبارت دیگر، حکم بیان شده در روایت، یک توصیه اخلاقی
ترجیحی است؛ نه یک حکم قانونی تکلیفی.
۱۰٫
اصل حضور در اجتماع به هنگام ضرورت پاره وجود رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، کامل ترین اسوه و
الگوی حیا، عفت، عفاف و حجاب است.
سخن از فاطمه است؛ فاطمه ای که پدرش کانون همه حوادث سیاسیـ اجتماعی آن روزگار بود و او در کنار
پدر، چون مادری مهربان، در همه این صحنهها حضوری مستمر داشت.
آری فاطمه (سلام الله علیها) در تمام عمر در صحنه های گوناگون اجتماعی حضور داشت؛ چه در دوران کودکی در
شرایط طاقت فرسای مکه و حصر اقتصادی در شعب ابی طالب؛ چه در دوران بعد از هجرت به مدینه و
کشاکش جنگ های پُرشمار و حوادث بی شمار، و چه در خانه علی (علیه السلام) که محل آمد و شد
فراوان اصحاب و یاران خاص رسول بود.
حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در همه این صحنه ها حضور داشت؛ اما با همه این احوال، عفاف و
حجاب او در اوج یگانگی و بی مثالی بود.
جلوه هایی بسیار زیبا و دیدنی از رفتار و گفتار فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در عرصه حجاب و عفاف
گزارش شده است که حقیقت هر یک از این رفتارها و گفتارها می باید سرمشق دختران و زنان ما در
زندگی قرار گیرد.
سیره رفتاری حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) نشان دهنده زیباجلوه هایی از حضور فعال آن حضرت در عرصه اجتماع
می باشد؛ برای نمونه ایشان هر هفته، روزهای شنبه به سوی مزار شهدای اُحُد می شتافت و برای حمزه (رضوان
الله تعالی علیه) و دیگر شهدای احد طلب آمرزش و علوّ درجات می نمود.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پس از هجران پدر، حمایت از امامت را وظیفه خویش دانست و در این راه
از هیچ فداکاری و جان بازی دریغ نکرد و بارها و بارها در عرصه جامعه ظاهر شد و در جمع
مردمان، خطبه هایی بی نظیر ایراد فرمود؛ خطبه هایی در اوج فصاحت و بلاغت که فصیحان و بلیغان نام آور
عرب را به شگفتی و شیفتگی واداشته است.
همان زهرایی که می فرماید: «برای زن بهتر آن است که نه او هیچ مردی را ببیند و نه هیچ
مردی او را»، آن گاه که مصالح کلی جامعه اسلامی را در خطر می بیند، به سوی مسجد می شتابد
و در حضور جمع کثیری از مردان مهاجر و انصار، غاصبان خلافت را به محاکمه می کشاند.
چنین صحنه هایی از سیره رفتاری آن حضرت، تأییدگر این حقیقت است که فرموده پیش¬گفته ایشان یک امر رجحانی است
که در شرایط ایده آل مصداق می یابد.۲۷ ۱۱٫
اصل تقسیم کار در خانه زندگی مشترک علی و فاطمه (علیهما السلام) کامل ترین اسوه در مسایل خانوادگی است.آنچه در
خانه زهرا (سلام الله علیها) صورت می پذیرفت، جملگی از حکمت بی کران الهی الهام گرفته بود.
تقسیم کار در این خانه نورانی از علم و حکمت نبوی سرچشمه می گرفت: تدبیر کارهای منزل بر عهده زهرا
(سلام الله علیها) و تدبیر امور بیرون منزل بر دوش علی (علیه السلام).
آن هنگام که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین تقسیم کاری را به علی و زهرا (علیهما السلام)
پیشنهاد فرمود، فاطمه خوشحالی و رضایت خویش را این گونه ابراز نمود: جز خدا کسی نمی داند که از این
تقسیم کار تا چه اندازه مسرور و خوشحال شدم؛ چرا که رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به
مردان است، باز داشت.۲۸ طرح پیشنهادی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیش از هر چیز ناظر به استعدادهای
طبیعی و تکوینی هر یک از مرد و زن است؛ طرحی که در عرصه وظایف خانوادگی، نه زن سالاری را
تجویز می کند، نه مردسالاری را؛ بلکه در بردارنده تقسیم کاری عادلانه در سایه سار ایثار و صمیمیت خانوادگی است.
۱۲٫
اصل برقراری ارتباط خانواده با مسجد هم جواری خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) با مسجد و انس تمام اعضای
خانواده با مسجد و محراب و نمازگزاری آنها در مسجد؛ جملگی بر اصل «مسجد محوری خانواده» تأکید می ورزد.
۱۳٫
اصل همسایه مداری حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دعاهای خویش همسایه ها را بر اعضای خانواده مقدم می داشت
و می فرمود: «فرزندم، نخست همسایه و سپس خانه».۲۹ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اهمیت همسایه خوب را تا بدان پایه
می دانست که سفارش می کرد پیش از تهیه آذوقۀ خانه، از همسایه اش پُرس و جو شود.۳۰ برای پیشگیری
از اختلاف ها و برخورد ها، از افراد می خواست با بستگانشان همسایه نشوند.۳۱ آن حضرت، همسایه بد را بزرگ
ترین خسارت ها و سخت ترین گرفتاری می دانست.۳۲ رازگویی به همسایه را ممنوع اعلام کرده بود و می فرمود:
کسی که همسایه اش را بر اسرار خود آگاه سازد، پرده های رازش دریده شود.
۳۳ فایده خوش همسایگی را «بسیاری همسایگان» و «مدد رسانی به همسایگان در دشواری ها» می دانست.۳۴همسایه را تنها همسایه
دیوار به دیوار نمی دانست؛ بلکه تا چهل خانه از هر سو را همسایه به شمار می آورد.
۳۵ می فرمود: بزرگوار، …
همسایه را گرامی می دارد.۳۶ عزیز نشود کسی که همسایگانش را خوار کند.
۳۷ ۱۴٫
اصل استفاده از لذت های روا استفاده از لذت جویی های حلال بین همسران، بهره بردن از میوه ها و
خوراکی های لذت بخش، همبازی شدن با کودکان، به مسابقه واداشتن فرزندان در عرصه هایی مثل کُشتی، شنا، اسب سواری
و…
مورد تأکید این زوج یگانه تاریخ، علی و فاطمه (سلام الله علیها) بود.
پدرِ خانواده فاطمی می فرمود:دین باور باید شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم کند: زمانی برای نیایش با
آفریدگارش؛ وقتی برای فعالیت اقتصادی اش؛ فرصتی برای واداشتن نفس به لذت هایی که زیبا و حلال است.
۳۸ بدانید ای بندگان خدا! پارسایان هم در این دنیای زودگذر و هم در جهان آینده آخرت سود میبرند.
(پارسایان) با اهل دنیا در دنیاشان شریک شدند، در حالی که اهل دنیا در آخرت آنان شریک نشدند….
در دنیا در بهترین مسکن ها ساکن شدند و بهترین خوردنی ها را خوردند.
با اهل دنیا در دنیاشان شریک شدند و با آنان از پاکیزه ها خوردند و نوشیدند و از بهترین ها
پوشیدند و در بهترین مسکن ها ساکن شدند و با بهترین [بانوان] ازدواج کردند و بهترین مرکب ها را سوار
شدند.
با اهل دنیا به لذت دنیا دست یافتند و فردا همسایگان خداوندند….
پس به سوی این [مکتب جامع]، ای بندگان خداوند هر خردمند، شیفته است باشگاه خبرنگاران