سه شنبه, ۲۷ خرداد , ۱۴۰۴
درخواست تبلیغات

داستان جالب صد رحمت به کفن دزد اولی

پیامک و تبریک تولد
داستان صد رحمت به کفن دزد اولی آورده اند که کفن‌دزدی در بستر مرگ افتاده بود.پسر خویش را فراخواند.پسر به نزد پدر رفت گفت: «ای پدر امرت چیست؟» پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفن‌دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود.اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس […]

داستان صد رحمت به کفن دزد اولی

آورده اند که کفن‌دزدی در بستر مرگ افتاده بود.
پسر خویش را فراخواند.
پسر به نزد پدر رفت گفت: «ای پدر امرت چیست؟»

پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفن‌دزدی مشغول بودم
و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود.
اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس می‌کنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم
سنگینی می‌کند.
از تو می‌خواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.»

پسر گفت: «ای پدر چنان کنم که می‌خواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم.»

پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد.
از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می‌دزدید و چوبی در شکم
آن مردگان فرو می‌نمود و از آن پس خلایق می‌گفتند: «صد رحمت به کفن دزد اولی که فقط می‌دزدید و
چنین بر مردگان ما روا نمی‌داشت.»

پرشین جوک

گردآوری:

برچسب ها:
اخبار مرتبط: